سلام دوستان زهرا هستم همسفر حسین
آقای مهندس فرمودند : کنگره یک هدف نیست بلکه یک ابزار برای رسیدن به صلح و آرامش است همه اعضای کنگره باید در کسب علم کوشا باشند و تحصیلات خود را ادامه بدهند، خانواده من هم این کار را کردن. استاد امین فرمودند: در دوره لیسانس شرایط بدی داشتند چون تکبر در ایشان ایجاد شده بود خودشان نمیدانستند برای اینکه بدانیم حس و حالمان خوب است یا نه کافیست یک تست انجام دهیم مثلاً چیزی را که خیلی دوست داریم به آن برسیم را در نظر بگیریم مثل نگهبان شدن اگر به آن نرسیدیم و رقیبمان رأی آورد خوشحال شدیم حسمان مثبت ولی اگر ناراحت شدیم حس ما منفی است. انسان برای رشد کردن بایستی با ترسهای خود روبرو شود شاید نداند که درونش حسادت، کینه و نفرت دارد ولی وقتی فهمید و صورت مسئله برای آن آشکار شد راه هم نمایان میشود که البته نیاز به زمان دارد تا پالایش و تزکیه شود آن وقت است که دیگر مسئولیت خود را به دوش دیگران نمیاندازد اگر آن چیزی که دوست داری یا جایگاهی را که دوست داری کمک کنی که رقیب تو به آن برسد و خوشحال شدی آن وقت میتوانی به خوب بودن وانمود کنی هر کس باید به زندگی خودش نگاه کند ولی مشکل ما این است که به زندگی دیگران نگاه میکنیم باید به دنبال علایق خودمان باشیم نه اینکه به دیگران نگاه کنیم که چه کار میکنند ما هم آن کار را انجام دهیم و به نتیجه هم نمیرسیم چون علاقه ما کار دیگری بوده اگر خیرخواه دیگران باشیم آن خیر هم به ما میرسد ولی اگر بدی دیگران را بخواهیم نمیتوانیم حرکت کنیم اگر در صراط مستقیم نباشیم به جایی نمیرسیم ولی اگر در صراط مستقیم باشیم اتفاقات خوبی برایمان رقم خواهد خورد.
سلام دوستان فاطمه هستم همسفر
آقا مهندس فرمودند: که کنگره برای ما هدف نیست بلکه یک وسیله وابزار است تابه صلح و آرامش برسیم. همه اعضای کنگره باید در کسب علم کوشا باشند درادامه استاد امین درباره ی جهان صحبت کردن، نیاز ما دردل دیگران ونیاز دیگران در دل ما است وقتی آدمها به زندگی خودشان نگاه کنند ودر آن تفکر کنند به نتیجه می رسند، درواقع خیلی وقتها مشغول نگاه کردن به زندگی دیگران هستيم در صورتی که می توان آن انرژی را برای حل مشکلات خودمان به کار ببریم، مقایسه کردن با دیگران موجب می شود که از کارهای خودمان فارغ شویم اگرما توجه به زندگی دیگران داشته باشیم یکی زمان را از دست میدهیم و دیگری نمی توانیم ازآن چیزهایی که داریم لذت ببریم اگر می خواهیم بدانیم حسمان چگونه است و چه حسی داريم اگر آدمهای اطرافمان به یک جایگاهی می رسند من خوشحال می شوم یا برعکس ناراحت، اگر ناراحت شوم اشکال از من است نه از دیگران، ما چیزی را جذب می کنیم که دردرون خودمان از آن وجود دارد. اگر درفلان فرد حسادت ومنیت را می بینیم در واقع همان ویژگی درخود ما وجود دارد وقتی یک انگشت سمت طرف مقابل است چهار انگشت دیگر به طرف خودمان هست، وقتی به خودمان فکر کنیم وسعی کنیم صفات ضد ارزشی خودمان را با توجه، تفکر وآموزش های کنگره ازدرون خودمان پاک کنیم ودرصراط مستقیم حرکت کنیم تا همیشه یاری خداوند همراهمان باشد.
سلام دوستان مریم هستم همسفر مهدی
نیاز ما در دل دیگران و نیاز دیگران در دل ماست و فرد در جمع تکامل پیدا میکند. برای داشتن حس و حال خوب باید از موفقیت دیگران خوشحال باشیم و از شکست و ناراحتی آنها ناراحت باشیم و اگر خیر خواه دیگران باشیم آن خیر به خودمان هم برمی گردد و اگر بد خواه دیگران باشیم آن بدی به خودمان برمی گردد . دور شدن انسان از خواسته هایش باعث رنج ودلتنگی اش میشود و زمانی که انسان در چرخه منفی حس خود قرار میگیرد به دنبال فرار از این رنج است و راهی جز سوختن دل برای پاک شدن آن وجود ندارد پالایش زمانی اتفاق میافتد که ناخالصی ها و ضد ارزشها را شناسایی کنیم و با آنها روبرو شویم نشانه ی از بین رفتن ناخالصی ها این است که اگر ما چیزی رادوست داریم ولی امکان رسیدن به آن را نداریم ولی دیگری امکان رسیدن به آن را دارد با دادن اطلاعات و تجربیات خود به او کمک کنیم اصولاً نیروهای منفی به دنبال تبدیل علم به اطلاعات هستند و نیروهای مثبت به دنبال تبدیل اطلاعات به علم و خوب کردن حال دیگران هستند . هر انسانی باید به جریان زندگی خود نگاه کند و از تمرکز کردن و چک کردن زندگی دیگران پرهیز کند چون باعث از دست دادن زمان میشود و هم حال خودش خراب میشود و اگر در جهت صراط مستقیم نباشیم همه چیز و همه کس با ما لجاجت میکند.
سلام دوستان سعیده هستم همسفر حسین
نیاز ما در دل دیگران و نیاز دیگران در دل ماست و این یک چرخه است از یک فرد به جمع و از جمع به فرد.
ما برای این که بدانیم حالمان خوب است یا نه یک تست انجام دهیم مثلاً یه جایگاهی را در کنگره دوست داریم ولی ما برای آن جایگاه رأی نیاوردیم و در این جایگاه دوست دیگری رأی آورد اگه خوشحال شدیم از رأی آوردن دوستمان که حس ما مثبت است ولی اگه خوشحال نشدیم حس ما منفی است.
انسان وقتی در چرخه ی منفی قرار میگیرد همیشه در تلاش است و در حال فرار از رنج و عذاب ،تا زمانی که ما حسمان نسبت به همه چیز مثبت نشود آن رنج و عذاب همراهمان هست.
پالایش زمانی اتفاق می افتد که ناخالصی های خودمان را شناسایی کنیم و با آن ها روبه رو شویم و مشکلات را خودمان حل کنیم و به دوش دیگران نیندازیم و برای از بین بردن ناخالصی ها باید با تمام وجود تلاش کنیم و اگر امکان رسیدن به آن را نداریم اگر کسی امکان دارد به آن برسد باید کمکش کنیم و اطلاعات خودمان رادر اختیارش بگذاریم و وقتی به آن رسید خوشحال شویم.
ما همیشه باید خیر خواه دیگران باشیم اگر خیر خواه دیگران باشیم و برای همه خوب بخواهیم آن خیر و خوبی به خودمان می رسد و اگر بدی برای دیگران بخواهیم آوارش بر سر خودمان می آید و در زندگی نمی توانیم حرکتی کنیم ما وقتی خیر خواه دیگران نباشیم رو به جلو نمیرویم و به عقب بر میگردیم و همیشه باید در زندگی صراط مستقیم را انتخاب کنیم و حرکت کنیم اگر در صراط مستقیم حرکت کنیم و برای هم دیگر خوبی بخواهیم قطعاً بهترین ها برایمان در زندگی رخ میدهد.
سلام دوستان زینب هستم همسفر
استاد فرمودند کنگره برای ما هدف نیست بلکه وسیله ای است که از آن استفاده کنیم وباید فقط هدفمان کنگره نباشد،آیا فقط کنگره برای درمان بوده؟ خیرکنگره ابزاری است که ما را در زندگی به صلح وآرامش می رساندوباید ازضد ارزشها فاصله بگیریم وباید پایه های مالی وعلمی راهم مستحکم کرد تابه مشکل نخوریم وباید زبان انگلیسی راهم یاد بگیریدچون کنگره جهانی می شودوباید نشان دهیم کنگره یک آموزش به تمام معناست ،درهر مرحله ای هستیم بایدتکبر نداشته باشیم زمانی که انسان در چرخه منفی حس خود قرار میگیرد به دنبال فرار از رنج است اگر دردسر یا کاری باوجود تلاش شکست میخوریم باید ببینیم کجای کارچیزی رامی دانستیم ولی دریغ کرديم. نشانه از بین رفتن ناخالصی ها این است که وقتی باتمام وجود دوست داشتی به چیزی برسی ولی نرسیدی اگر دیگری امکان رسیدن به آن رادارد تلاش کنیم تابرسداگراز یک چراغ استفاده می کنیم ومی خواهیم نور بیشتری راتولید کنیم هرچه تعدادآینه ها رابیشتر کنیم انعکاس نور بیشتر می شودخشم وانتقام یکی از دلایلی است که مانع رسیدن به اهدافمان میشود وباید هر کسی به زندگی خود بنگرد ولی ما به زندگی دیگران مینگریم نیروهای منفی به دنبال تبدیل علم به اطلاعاتند ونیروهای مثبت به دنبال اطلاعات به علم وخوب کردن حال دیگران وبایداز متمرکز کردن دیگران پرهیز کنیم واگر خیر خواه دیگران باشیم آن خیر به ما هم میرسد واگر بدی دیگران را بخوا هیم آوارش بر سر خودمان خراب میشود واگر درجهت صراط مستقیم نباشیم همه چیز وهمه کس با ما لجاجت میکنند.
سلام دوستان راضیه هستم همسفر احمد
استاد امین فرمودند من همیشه خودم این اعتقاد رو داشتم که نیاز ما در دل دیگران است و نیاز دیگران در دل ما.
مسئله به صورت یک چرخه کامل است از یک فرد به جمع و از جمع به فرد.در دانشگاه من در حال اخراجی بودم چیزی که به من کمک کرد درس دادن در کنگره بود وقتی شروع کردم به آموزش دادن میدیدم که آن طرف شرایط من درست میشود و معجزات زیادی دیدم به خاطر تکبر که داشتم در دانشگاه که وارد شدم نفر اول بودم و فکر میکردم من همیشه باید اول باشم کسانی که با من بودن به چشم رقیب نگاه میکردم. وقتی هم که یاد نمیگرفتم من غرور داشتم و از کسی سوال نمیکردم که باعث آن اتفاقات شد وحس خیلی بدی داشتم.
هر کسی میخواهد ببیند حسش چقدر خوب است چقدر بد، این آزمایش را روی خودش انجام بدهد ببیند که آن چیزی که برایش مهم است و خیلی دوست دارد برای خودش اتفاق نیفتد و برای کس دیگری که فکر می کند رغیب اوست اتفاق بیفتد ببیند چه حسی پیدا می کند اگر دید حالش خیلی بد شد از موفقیت او و یا از شکست خوردن اوحس خوبی پیدا کرد بداند که وضعیت مناسبی ندارد. انسان وقتی که بخواهد پالایش بشود باید بگردد اشکال را پیدا کند برای چه این اتفاق افتاد چرا همچین شد میگردد و پیدا میکند توی این موضوع ظرفیت پیدا میشود ملاکش چیست با تمام وجود میخواهی یک چیز را داشته باشی نداری و توان رسیدن به آن را نداری ولی یک نفر میآید و توان آن کار را در او می بینید از تو راهنمایی میخواهد شما تمام تجربیاتت را به او انتقال میدهی صادقانه هیچ چیز را قایم نمیکنی راههای غلط را به او یاد میدهی حسادت نمیکنی اگر هم رسید خوشحال میشوی خوب خودت نداری ولی از اینکه او پیدا میکند خوشحال می شوی همیشه آدم ادای خوب بودن را در بیاورد ولی با خوب بودن فرق میکند، در مقابل علم و دانش انسانی که ظرفیت پیدا نکرده مثل جسم سیاه عمل میکند وقتی از علم صحبت میکندآن سیاه میشود چون جسم سیاه است و همیشه تو را تبدیل به حرارت میکند ولی وقتی ظرفیت ساخته شد تبدیل به آینه میشود وآن را منعکس میکند و نتایج خیلی خوب به وجود میآید باید هر کس به زندگی خود بنگرد ولی اشکال کار این است که همه به زندگی دیگران مینگرند اصولاً نیروهای منفی به دنبال علم به اطلاعاتند و نیروهای مثبت به دنبال تبدیل اطلاعات به علم و خوب کردن حال دیگران هستند، باید از تمرکز و چک کردن دیگران پرهیز کنیم چون نه تنها زمان را از دست میدهیم بلکه اعصابمان را هم از بین میبریم و هیچ وقت نمیفهمیم که در درونمان چه علایقی داشتیم. در پایان جناب آقای مهندس فرمودند که من از صحبتهای آقای امین اینطور برداشت کردم که اگر ما بدخواه کسی باشیم آن تخریب آوارش سر خود ما میریزد و حس ما را منفی و نمیتوانیم حرکت کنیم ولی اگر خیرخواه کسی باشیم آن خیر دقیقاً به مامی رسد.
ارسال مطالب همسفر ساناز
همسفران نمایندگی معدن فیروزه نیشابور
- تعداد بازدید از این مطلب :
91