جلسه دوازدهم از دوره دوم کارگاههای آموزش مجازی همسفران نمایندگی بروجن با استادی همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر سعیده با دستور جلسه «کمک من به کنگره و کمک کنگره به من» روز شنبه ۲۲ دیماه ۱۴۰۳ آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
کنگره۶۰ یک سازمان مردم نهاد است که در آن فرد مصرفکننده مواد مخدر به درمان کامل میرسد؛ به صورتی که بعد از درمان هیچ نشانهای از اعتیاد در فرد مشاهده نمیشود و فرد سلامت جسم و روان خود را بهطور کامل به دست میآورد و دیگر هیچ وسوسهای به سراغ او نمیآید؛ خمار نمیشود، افسرده و غمگین نیست و توان جسمی لازم برای انجام کارها و مسئولیتهای روزانه خود را دارد؛ چون جسم او درمان شده است.
در روشهای ترک اعتیاد فرد درمان نمیشود؛ جسم او رو به راه و میزان نیست و به علت نیاز بدن به مواد مخدر، خمار میشود و وسوسه مصرف دست از سر او بر نمیدارد. فرد مصرفکننده یا شخصی که ترک اعتیاد کرده از زندگی خود لذت نمیبرد؛ همچنین توان انجام کارها و مسئولیتهای روزانه خود را ندارد؛ به همین علت کل زندگی او دچار تشویش شده و در خانواده دائماً بحث و ناراحتی پیش میآید و جو خانواده متشنج و ناآرام است و حتی ممکن است کانون خانواده از هم پاشیده شده باشد؛ در جامعه نیز فرد مصرفکننده روابط اجتماعی بسیار ضعیفی دارد و از اجتماع طرد شده و نمیتواند در خیلی از جمعها حضور یابد؛ جامعه به دید یک شخص بیمسئولیت، بیاراده، بیفکر و بیاعتبار به او نگاه میکند. در زمینه مالی هم دچار مشکل شده و افراد سودجو نیز از وضعیت خماری و حواسپرتی و بیحوصلگی او سوءاستفاده کرده و از او کلاهبرداری میکنند. در خیلی از مواقع هم اصلا شخص توان انجام کار را ندارد و از پس مخارج زندگی خود و خانواده بر نمیآید؛ البته مهمتر از اینها خود شخص مصرفکننده است که از زندگی لذت نمیبرد و نمیتواند طعم خوشبختی واقعی را بچشد و تمام زمان خود را به ناچار در تهیه مواد یا مصرف مواد به سر میبرد و جامعه برچسب مصرفکننده بیمصرف را بر پیشانی او میزند و میماند فرد مصرفکنندهای که عمر و جوانی او از دست رفته و سلامتی که دیگر اثری از آن نیست و خانوادهای که در تاریکیها و در پس درد و رنج و مشکلات فراوان روز را به شب و شب را به روز میرسانند و از خداوند گشایش میطلبند.
خداوند مهربان نیز از روزنهای نور را به فرد مصرفکننده و خانواده او میتاباند و راه کنگره را به آنها نشان میدهد. کمک کنگره۶۰ از بدو ورود آنها شروع میشود و نور کنگره به دل سرد و تاریک آنها میتابد و تاریکیها به نور و روشنایی تبدیل میشود فقط لازم است چشم دل به استاد بسپارند و در مسیر احیای جان فرمانبردار احیاگر خود باشند؛ آنوقت است که سلامتی از دست رفته، اعتبار، آبرو، روابط مستحکم، مهارت خوب زندگی کردن، انسان دوستی و هر آنچه فراتر از تصورشان است در کنگره به آنها داده می شود؛ او را به خانواده و خانوادهاش را به او برمیگرداند؛ مهمتر از همه خود شخص که سالیان دراز خود را گم کرده بود خودش را باز مییابد و پس از سالها حال خوش را تجربه میکند و دیگر ترسی از خماری و وسوسه ندارد؛ اینچنین است که کنگره تمام اینها را به ما و مسافرمان میبخشد و ما را به معنای واقعی احیا میکند و از تاریکیها به روشنایی، از نفرت به عشق، از جهل و نادانی به دانایی و از قهر به مهر هدایت میکند.
من باید از خود بپرسم من در قبال تمام این کمکها و خدمتهایی که کنگره انجام داده است چه کردهام؟ شاید خدمتی انجام داده باشم؛ ولی حتی خدمت کردن را هم از خود کنگره آموختهام و حتی اگر خدمتی هم انجام داده باشم باز در وهله اول خودم آموزش گرفتهام و خیر و برکات آن چندین برابر به زندگی خودم برگشته است و در واقع بعد از انجام دادن آن خدمت من بدهکارتر و مدیونتر از قبل به کنگره شدهام. حتی زمانی که کنگره اجازه خدمت کردن به من میدهد این کنگره است که به من لطف کرده؛ زیرا این فرصت را در اختیار من قرار داده تا آموزش بگیرم و رشد کنم و کمک کرده تا نسبت به درد و رنج همنوع خودم بیتفاوت نباشم و در وجودم انسانیت را زنده کرده است؛ بنابراین انساندوستی را هم از کنگره دارم؛ پس هرچه دارم از کنگره دارم و هر بار دست من در مقابل تمام خوبیها و لطفهای کنگره خالی است انگار کنگره بیحساب به ما میبخشد؛ ولی من باید به خاطر داشته باشم که نسیان و ناسپاسی باعث برگشت من به تاریکیها میشود؛ پس فراموش نکنم که کجا بودم و کنگره من را به کجا آورده است. خدایا بابت این عمل عظیم شکر شکر شکر.
ویراستار: همسفر عفیفه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون اول)
ارسال: همسفر سمیه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی بروجن
- تعداد بازدید از این مطلب :
261