جلسه هفتم از دوره اول کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ ویژه مسافران و همسفران نمایندگی زاگرس، با استادی ایجنت محترم همسفر نرگس، نگهبانی همسفر نرگس و دبیری همسفر احسان، با دستور جلسه «جشن همسفر» پنجشنبه 20 دی 1403 ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
خدا را شکر میکنم که اجازه داد در این جایگاه قرار بگیرم تا بتوانم آموزش بگیرم و خدمت کنم. این هفته را به همهی همسفران نمایندگی زاگرس و همهی عزیزانی که امروز برای اولین بار به جمع ما پیوستهاند تبریک عرض میکنم و امیدوارم که این جشن یک پیشزمینهای باشد برای حضور این عزیزان بهعنوان همسفر در کنار مسافرشان. اگر بخواهم در خصوص جایگاه همسفر در کنگره ۶۰ صحبت بکنم، ابتدا باید بدانیم که در کنگره ما دو بخش داریم یکی بخش مسافران و دیگری بخش همسفران، مسافر کسی است که بهواسطهی اعتیادی که درگیر آن شده در کنگره حضور پیدا کرده برای درمان و رهایی و همسفر کسی است که خودش سابقهی مصرف مواد ندارد ولی یک مصرفکننده در زندگیاش بوده و بهواسطهی او در کنگره حضور پیدا کرده برای رسیدن به رهایی و آرامش. همسفر میتواند پدر باشد مادر باشد خواهر یا برادر باشد همسر یا فرزند باشد.
در مورد وظیفهی یک همسفر، من میخواهم از تصویر اول کتاب ۶۰درجه استفاده کنم. در این تصویر کتاب از مسیر حرکت و یک اتومبیل در حال حرکت استفاده میکند که در یک جاده کوهستانی صعبالعبور و یخبندان در حال حرکت است. همهی ما میدانیم رانندگی دراین مسیر چقدر سخت است و چقدر به هوشیاری و دقت کافی نیاز دارد نه میتوان در آنجا توقف کرد و نه اینکه با سرعت زیاد حرکت کرد و هر گونه رفتار اضافهای باعث سقوط در دره میشود. حال اگر در این مسیر راننده یا همان مسافر تنها باشد، شاید به مقصد برسد ولی قطعاً با دشواری و سختیهای فراوان به مقصد میرسد؛ اما اگر در این مسیر یک همسفر در کنار راننده قرار بگیرد قطعاً راننده در این مسیر با سختیهای کمتری روبرو خواهد بود. در اینجا میخواهم تفاوت همسفری که در کنگره آموزش گرفته و یک همسفری که در کنگره آموزشها را دریافت نمیکند را بیان کنم.
همسفر وقتی در کنار راننده قرار میگیرد اگر آن آموزشها را دریافت نکرده باشد، تمام آن حسهایی که در زمان تخریب تجربه کرده و تمام مشکلاتی که با آنها روبهرو بوده است اگر با همان حال در کنار راننده قرار بگیرد، به دلیل اینکه حسهای منفی و انواع تنشها در او وجود دارد نهتنها نمیتواند همسفر خوبی باشد بلکه ممکن است باعث تنش و درگیری بیشتری شود و اگر این تنش و درگیری هم در راننده یا مسافر قرار بگیرد قطعاً نمیتواند ماشین را کنترل کند و باعث میشود از جاده خارج بشود و به پرتگاه سقوط بکند یا اینکه قندیلهایی که در مسیر قرار گرفتهاند باعث میشود به آنها آسیب بزنند؛ اما همسفری که در کنگره حضور پیدا و آموزشها را دریافت کرده این را میداند و آموزش گرفته است که باید در مرتبهی اول مسافرش را ببخشد چراکه اگر بخواهد با آن حسهای کینه و نفرت در کنار مسافرش قرار بگیرد نمیتواند در این مسیر به او کمک کند. پس در ابتدا باید تمام آنچه در گذشته اتفاق افتاده است را کنار بگذاریم و از این به بعد با آموزشهای کنگره حرکت جدیدی را در مسیر آگاهی و دانایی آغاز کنیم. با آموزشهایی که دریافت میکنم شرایط را برای سفر مسافرم بهگونهای مهیا میکنم که بهراحتی و با حال خوب به رهایی برسد و او که به رهایی برسد خود من هم به رهایی و آن حال خوب و خوش میرسم.
مسافر مانند درختی است که در خواب زمستانی قرار دارد تمام حسهای او بسته شده و موقع هرس شاخههای فرعی آن است و همسفر مانند درختی است که در فصل بهار قرار دارد تمام حسهای آن باز است و نمیتوان شاخههای فرعی آن را هرس کرد، شاخههای فرعی همان ناامیدی ترس اضطراب و سایر مشکلات دیگر هست که همسفر در طول دورهی مصرف مسافرش با آنها درگیر است و تمام این حسها روی او اثرات منفی میگذارد؛ و این هرس در فصل بهار برای من همسفر بسیار سخت و طاقتفرسا است؛ بنابراین بیشترین تخریب دوران اعتیاد یک مسافر را همسفر او تجربه میکند و اگر این تخریبها درمان نشوند یک روزی بهصورت افسردگی پرخاشگری نامیدی و... در من همسفر بروز میکنند.
خدا را شکر که کنگره این فرصت را برای همهی همسفران مهیا کرده است تا به همراه مسافرشان حضور پیدا کنند و آموزش بگیرند به درمان برسند و به آن آرامش حقیقی برسند.
تایپ گزارش: مسافر مظاهر لژیون 7
عکس: مسافر اصغر مرزبان خبری
بارگزاری: مسافر محمد لژیون 8
مسافران کنگره 60 نمایندگی زاگرس
- تعداد بازدید از این مطلب :
234