English Version
This Site Is Available In English

خدمت در کنگره به شکل مادی و معنوی

خدمت در کنگره به شکل مادی و معنوی

نهمین جلسه از دوره سوم کارگاه‌های آموزشی مجازی همسفران کنگره‌۶۰ نمایندگی الیگودرز با استادی همسفر منصوره با دستور جلسه «کمک من به کنگره و کمک کنگره به من» روز شنبه ۲۲ دی‌ماه ۱۴۰۳ برگزار شد.

سخنان استاد:

«دستور جلسه: کمک کنگره به من و کمک من به کنگره» این دستور جلسه شامل دو بخش است. نمی‌توانم بگویم که کنگره چقدر به من کمک کرده. کنگره به من کمک کرد تا بتوانم بر ترس خودم غلبه کنم، ناامیدی را کنار بگذارم و به زندگی و آینده امید داشته باشم. به من جایگاهم را یاد آوری کرد که من مادر یک خانواده هستم و باید آرامش را در خانواده برقرار کنم. چیزی که من اصلا بلد نبودم. امروز یاد گرفتم که باید نقش خودم را به خوبی ایفا کنم. کنگره راه و رسم زندگی کردن را به من آموخت، صبر را به خوبی یاد گرفتم؛ زیرا قبل از کنگره در تاریکی‌ها مانده بودم در حالت سکون و هیچ حرکتی نداشتم و همه چیز و همه روز تکرار روز قبل بود. هر روز غمگین‌تر از دیروز، چه شب‌هایی که هیچ وقت فکر نمی‌کردم صبح شود. همه‌ زندگی من شده بود که چرا من؟ همیشه در حال قیاس کردن، حسودی کردن، غیبت کردن در مورد دیگران بود و هیچ چیزی در زندگی، من را خوشحال نمی‌کرد؛ زیرا سرتاسر زندگی من تیره و تار شده بود. مسافر من فقط یک مصرف کننده بود و در تاریکی خودش بود.

من با هزاران مشکل اخلاقی وارد کنگره شدم و فکر می‌کردم تمام مشکل زندگی من مصرف مسافرم است؛ اما وقتی وارد کنگره شدم فهمیدم که من هم وجود دارم و وجودم می‌تواند در هستی مثمر ثمر باشد. وقتی به سه سال پیش فکر می‌کنم می‌بینم که من و مسافرم چقدر تغییر در وجودمان ایجاد شده و امروز من و مسافرم بدون تنش در کنار فرزندان‌مان زندگی می‌کنیم. با آموزش‌ها یاد گرفتم با اطرافیانم چطور رفتار کنم. در گذشته حاضر بودم همه‌ زندگی‌ام را بدهم تا لحظه‌ای را با آرامش زندگی کنم.

خدا  را شکر می‌کنم که در مسیر کنگره قرار دارم. حتی با کمک‌های جانی  و مالی هم نمی‌توانم آن همه لطف کنگره را جبران کنم. اگر من خدمتی در کنگره انجام‌ می‌دهم در اصل به خودم خدمت کردم. من وقتی اذن ورود کنگره را گرفتم اصلا به فکر خدمت کردن نبودم، فقط به دنبال درمان مسافرم بودم؛ اما وقتی در مسیر آموزش قرار گرفتم به چیزهای جدیدی رسیدم، که درمان اعتیاد در مقابل آن یک به هزار است. کنگره به من نیاز ندارد؛ اما من می‌دانم که چه کمکی و چه کارهایی برایم کرده، بنابراین ما در قبال این کمک و هدایت می‌بایست در پایداری این جمعیت احیای انسانی کوشا باشیم و هر کسی به اندازه‌ای که توان دارد برای آنچه که به دست آورده قدردان باشد و جبران کند.

در کنگره هر کسی خدمتی را قبول می‌کند. یک نفر در سایت و انتشارات خدمت می‌کند، یکی در آبدارخانه، یکی آزمون می‌دهد و به عنوان کمک راهنما و راهنمای تازه واردین به خدمت و آموزش ادامه می‌دهد. یکی مرزبان، یک نفر ایجنت و هر کسی در توان خودش خدمت مالی می‌کند. هر کدام از افراد در هر جایگاهی که هستند با عشق خدمت می کنند تا ذره‌ای از دینی که به کنگره دارند را جبران کنند، هم آموزش بدهند و هم آموزش بگیرند. پس حداقل کار این است که من برای‌ پیشرفت کنگره کاری کنم حال چه مادی و چه معنوی. در کنگره هر خدمتی که به من بدهند نه نمی‌گویم و عاشق خدمت کردن هستم همان‌طوری که کسانی بودند کمک کردند تا من به حال خوش برسم من هم دوست دارم خدمت کنم تا دیگران به حال خوش برسند. همان‌طوری که دیگران کاشتند و ما خوردیم، اکنون ما بکاریم تا دیگران برداشت کنند.

نویسنده: همسفر منصوره(م) رهجوی راهنما همسفر شبنم (لژیون اول)
رابط خبری: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر شبنم (لژیون اول)
ارسال: همسفر فاطمه راهنمای تازه‌واردین (نگهبان سایت)
همسفران نمایندگی الیگودرز

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .