English Version
This Site Is Available In English

ساختمان الهی

ساختمان الهی

جلسه دهم از دوره دوازدهم سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی چرمهین ویژه مسافران و همسفران با استادی راهنما مسافر علی کاظمی، نگهبانی مسافر ابراهیم و دبیری امین با دستور جلسات " خانم‌های مسافر و اولین سال رهایی مسافر روح‌الله" پنجشنبه 20 دی 1403 ساعت 16 آغاز بکار کرد.

خلاصه سخنان استاد :

سلام، علی هستم یک مسافر، امروز دو دستور جلسه داریم: یکی دستور جلسه هفتگی مربوط به خانم‌های مسافر و دیگری اولین سالگرد رهایی مسافر روح‌الله؛ ابتداً این موفقیت را به آقای مهندس و خانواده محترمشان تبریک می‌گویم و از نعمتی که خداوند در کنگره به من عطا کرده، از این خانواده سپاسگزارم. اعتیاد، روزگار سختی را برای انسان رقم می‌زند، چه خواسته و چه ناخواسته، چه برای کسانی که رها شده‌اند و چه برای کسانی که هنوز با آن دست و پنجه نرم می‌کنند.

باالهام از ماه مبارک رمضان، تفکر آقای مهندس منجر به درمان مسافران آقا شد. این تفکر به قدری بزرگ بود که اکنون همه مصرف‌کنندگان، چه آقا و چه خانم، در جلسات کارگاهی و عمومی درباره آن صحبت می‌کنند. ما در این هفته در مورد دستور جلسه خانم‌های مسافر صحبت می‌کنیم. همه اعضای کنگره ۶۰، چه مسافر و چه همسفر، باید متوجه شوند که چرا مهندس این دستور جلسه را امسال در جلسات هفتگی قرار داده‌اند. همان‌طور که خداوند بین انسان‌ها تفاوتی قائل نمی‌شود، تفکر آقای مهندس نیز پیرو این اصل است. کنگره ۶۰ فقط برای درمان مسافران آقا نیست، بلکه برای همه است.

در جوامع شرقی و به خصوص جهان سوم، نگاه به مصرف مواد مخدر بسیار سطحی است. هرچند که کلام الهی مصرف مواد را عملی شیطانی می‌داند، اما انسان به دلیل جهل و ناآگاهی دچار این اشتباه می‌شود. من در لژیون سردار مثالی زدم: اگر جلوی یک کودک اسباب‌بازی و خوراکی بگذارید و در کنارش کتاب‌های درسی و آسمانی، کودک به سراغ اسباب‌بازی‌ها می‌رود، چون ناآگاه است. انسانی که به سمت مواد مخدر می‌رود نیز به دلیل ناآگاهی از عواقب آن است. این مشکل در خانواده‌ها اتفاق می‌افتد و خانواده‌ها را درگیر می‌کند.
نگاه جامعه به مصرف‌کنندگان بسیار منفی است و برچسب‌های زیادی به آن‌ها زده می‌شود. در حالی که اکثر مصرف‌کنندگان شغل دارند و به دلیل ناآگاهی دچار این مشکل شده‌اند. متاسفانه گاهی اوقات همسر یا دختر این افراد نیز به مصرف مواد روی می‌آورند.
امروز وظیفه ما این است که نوع نگاهمان را نسبت به خانم‌های مسافر تغییر دهیم. امیرالمومنین (ع) می‌فرماید: «آنچه برای خود می‌پسندی برای دیگران هم بپسند و آنچه برای خود نمی‌پسندی برای دیگران هم مپسند.» ما اجازه نداریم هیچ انسانی را قضاوت کنیم. همچنین می‌فرمایند: «آنچه را می‌بینید، نصفش را قبول کنید و آنچه را نمی‌بینید، هرگز قبول نکنید.» چرا که همه ما تاریکی را تجربه کرده‌ایم و نام مصرف مواد مخدر برای یک خانم، نیروی منفی القا می‌کند و باعث قضاوت غلط می‌شود. در حالی که بسیاری از خانم‌های مصرف‌کننده، هم مادر هستند، هم کار می‌کنند و هم زندگی خانوادگی خود را اداره می‌کنند.
وقتی کارت عضویت کنگره ۶۰ برای افراد صادر می‌شود، آن‌ها به عضویت این جمعیت احیاگر درمی‌آیند و قطعا اذن خداوند برایشان صادر شده است. در سی‌دی ید واحده، آقای مهندس این موضوع را به زیبایی توضیح داده‌اند. ما در کنگره ۶۰ از گذشته یکدیگر خبر نداریم و نباید قضاوتی داشته باشیم. باید تلاش کنیم نوع نگاهمان را نسبت به خانم‌های مصرف‌کننده تغییر دهیم و آن‌ها را محترم بشماریم. آن‌ها بسیار شجاع هستند که به کنگره پناه می‌آورند، زیرا خداوند آن‌ها را انتخاب کرده است.

 دستور جلسه دوم:

امروز سالگرد رهایی روح‌الله عزیز است. این تولد را به ایشان تبریک می‌گویم. حدود یک سال و چهار ماه از صدور فرمان رهایی ایشان توسط آقای مهندس می‌گذرد. روح‌الله دو سال پیش وارد لژیون یکم شد و سفر بسیار خوبی را پشت سر گذاشت. او با دقت در جلسات حاضر می‌شد، تکالیف خود را به درستی انجام می‌داد و الگوی نظم و انضباط در سفر اول برای همه مسافران بود. ایشان در حال حاضر خدمتگزار سایت است و انسانی بسیار با ادب و متین است.
در پیامی که از کتاب “۶۰ درجه زیر صفر” انتخاب کرده‌ام، از قسمت “ساختمان الهی” که استاد مهندس آن را برای خود نوشته‌اند، می‌خواهم بگویم که روح‌الله عزیز، انسان می‌تواند دریایی برای دیگران باشد و با کمال، اراده، استواری و مقاومت، مانند بارانی از آسمان بر زمین ببارد و رحیم باشد. مهمترین مسئله‌ای که پیش رو داری، ادامه دادن این مسیر است.
تفکر آقای مهندس همواره همین بوده است؛ اینکه خودشان رحیم شدند و بارانی از درمان را برای مصرف‌کنندگان مواد مخدر، چه خانم‌های مسافر و چه آقایان، نازل کردند. این باران چیزی نیست جز درمان که در قالب جهان‌بینی و دروس موجود در نشریات و قوانین کنگره به دست می‌آید. این اتفاق می‌تواند برای همه انسان‌ها رخ دهد و همه می‌توانند رحیم و بخشنده باشند، درست مانند نعمت خداوند که از آسمان بر زمین می‌بارد. اگر این اتفاق نیفتد، انسان‌ها در درد و رنج باقی می‌مانند.
اگر به تفکر ادیسون و روشنایی که او با تفکر عظیم خود به بشریت هدیه کرد، نگاه کنیم، می‌بینیم که نبود آن، جهان را دچار اختلال می‌کرد. رحمت و بارانی که ادیسون به واسطه عمل خود بر زمین فرستاد، یا دیگر انسان‌های فرهیخته مانند ابوعلی سینا، زکریای رازی و ابوریحان بیرونی که به فرمان خداوند انتخاب شدند و رحیم و بارانی شدند، نشان می‌دهد که انسان‌ها می‌توانند منشأ خیر باشند.
امروز، تک‌تک ما وظیفه داریم آموزش‌هایی را که در قالب جهان‌بینی و درمان اعتیاد در پروتکل کنگره می‌آموزیم، در قالب آموزش به دیگران هدیه کنیم؛ چه از طریق تشکیل لژیون، چه از طریق خدمت به عنوان مرزبان موفق یا ایجنت مهربان. مهمترین مسئله‌ای که هر انسان در پیش دارد، کمال است. انسان آمده است تا به کمال برسد و این امر میسر نمی‌شود مگر با رفع نواقص. خانم مصرف‌کننده وقتی وارد کنگره می‌شود، آمده است تا نواقص خود را برطرف کند و به کمال برسد. تک‌تک ما، چه مسافر و چه همسفر، باید نواقص خود را برطرف کنیم تا به کمال برسیم. چه راهی بهتر از خدمت به دیگران برای رفع نواقص؟ راهنما در لژیون، نواقصی را در مسافر می‌بیند که در خود نیز دارد. همه ما قدم در مسیر کمال برمی‌داریم و خداوند و کنگره برای آموزش ما بسیار صبور هستند.
بهترین حالت برای یک مسافر، یک همسفر و یک خانم مسافر این است که از نعمت الهی کنگره استفاده کند و تبدیل به بارانی شود که از آسمان بر زمین ببارد. در وادی چهاردهم آقای مهندس می‌گوید: ما به خدا نمی‌رسیم مگر از قلب انسان‌ها عبور کنیم، انسان‌ها را شاد کنیم و به سامان برسانیم. اگر این اتفاق در عملکرد و رویکرد یک انسان نسبت به دیگران رخ دهد، او در جاده کمال به سمت خداوند در حرکت است. اینکه یک خانواده به سامان برسد و التیام پیدا کند، مادری که درد خود را به کسی نمی‌گوید، یا ساعتها خماری می‌کشد، اتفاق عظیمی است که در کنگره در حال وقوع است. این که دختری به خانواده خود برمی‌گردد یا مادری به آغوش خانواده‌اش، در خفا و سکرت بودن این موضوع، چقدر تحسین‌برانگیز است که آقای مهندس آن را اینگونه کار می‌کند.
به جای خانم‌های مسافر فکر کنیم، مادر، همسر یا خواهر من درگیر اعتیاد است. دوست دارم نوع نگاه دیگران در جامعه و در کنگره به این موضوع عوض شود. اگر این‌گونه نگاه کنیم، کار آسان‌تر می‌شود. از دل همین جماعتی که با آنها در ارتباط هستیم، شاید ده یا بیست مصرف‌کننده وجود داشته باشد من در َسالی اولی که این جا شروع بکار کرد بسیاری از افراد که با من در خصوص اعتیاد صحبت کردند به گروه مسافران خانم معرفی کردم باید از این اتفاق در کنگره ۶۰ قدردانی کنیم و به خانم‌ها احترام بگذاریم. روح‌الله هم باید قدم‌هایش را محکم‌تر بردارد.
در مسیر کمال، با راهنما شدن و خدمت کردن بیشتر، سفر بسیار خوبی را پشت سر گذاشت. انشاالله آینده روشنی برایش در این مسیر می‌بینم. بسیار خوشحالم که امروز در این جشن حضور دارم.

 

اعلام سفر، سلام دوستان روح‌الله هستم یک مسافر، تخریب 15 سال، آنتی‌ایکس مصرفی تریاک، مدت سفر 10 ماه 28 روز، راهنما علی آقا کاظمی، متد DST، داروی درمان OT، رهایی یکسال 4 ماه، ورزش فوتبال

سخنان مسافر: 

سلام دوستان، روح‌اله هستم، یک مسافر. تشکر می‌کنم از ابراز محبت همه عزیزانی که در جلسه به بنده لطف داشتند و تبریک گفتند. در ارتباط با کنگره ۶۰ و در ارتباط با رهایی و آن چیزهایی که من در طول دو سال و اندی که در کنگره ۶۰ و در شهر چرمهین بودم دیده‌ام، می‌شود خیلی صحبت‌ها کرد. اما یک نکته مهم هست و آن این‌که امیدوارم بتوانم با خدمتی که در اینجا انجام می‌دهم، جبران مافاتی بکنم برای کمکی که در حق من انجام شد.
یکی از خاطرات خوب من که هیچ‌وقت یادم نمی‌رود، یکی دو ماه سفر بودم. واقعاً سخت بود که چه کار بکنم. همیشه پیش خودم فکر می‌کردم که چه کاری انجام بدهم که با آن وضعیت سفرم را آغاز بکنم. استارت حرکت من از روز تولد آقا خداداد، راهنمای محترم، زده شد. ایشان در روز تولدشان یک حس بسیار زیبایی داشتند که همان حس به من منتقل شد. در جایگاه ایستاده بودند و شاید ده دقیقه نتوانستند صحبت بکنند. من آنجا یک تکانی خوردم. همیشه پیش خودم فکر می‌کردم می‌آیم تا موفق شوم، یعنی حاضر نبودم رها بکنم. چون پیام کنگره ۶۰ از سال ۹۶ به من رسیده بود. یک عزیزی به من گفت که کنگره ۶۰ یک جای این‌جوری هست و به درمان می‌رسی. قسمت من شد و در سال ۱۴۰۱ به کنگره ۶۰ آمدم. در روز تولد آقا خداداد یک حس خیلی جالبی به من دست داد و یک تلنگری به من زده شد. چون واقعاً خواسته آمدن و ادامه دادن راه را داشتم و واقعاً حرکتم از آن زمان شروع شد. آقا خداداد همان موقع آزمون راهنمایی هم شرکت کرده بودند و قبول هم شده بودند. خیلی برای من اثربخش بود.
اما من، مسافر، باید بدانم که قدردان باشم از همه آن‌هایی که برایم با محبت و عشق زحمت کشیده‌اند. لذا باید تشکر بکنم از همه آن عزیزانی که در کنگره ۶۰ نمایندگی به من کمک کردند؛ از آقای مهندس و خانواده‌شان، از علی آقا، راهنمای خوب من که بسیار زحمت کشید برای من. علی آقا به گردن من حق معلمی دارد. من خیلی چیزها از ایشان یاد گرفتم و همواره یاد می‌گیرم و واقعاً از حضور ایشان استفاده می‌کنم. از مرزبان‌های محترمی که چه از دوره اول سال ۱۴۰۱ تا به امروز، نگاه محبت‌آمیز تمامی راهنمایان این شعبه همیشه شامل حال بنده بوده است و به من کمک می‌کرد. خیلی این حالات، این صحبت‌ها، کمک‌هایی که راهنماهای عزیز می‌کردند، حتی در حد یک سلام و احوال‌پرسی ساده، برایم خیلی مهم بود که وقتی توجه می‌کردند به من که دارم می‌آیم، برایم انگیزه می‌شد و تلاش می‌کردم که بهتر بیایم. تلاش می‌کردم که بهتر روی این صندلی که با چه سختی مهیا شده بنشینم و این‌که اینجا چه کسانی شبانه‌روز برای حضور من زحمت‌ها کشیده‌اند. این مصداق واقعی کمک است، کمک به خلق است و خدمتی است که بالاترین درجه خدمت است.
من در لژیون علی آقا از راهنمایی‌های ایشان خیلی استفاده می‌کردم. هنوز هم همین‌طور است. من سه‌شنبه‌ها می‌آیم اینجا، وظیفه دارم خدمت بکنم. همیشه کلام راهنما در گوشم و در ذهنم زمزمه می‌شد که راه درست کدام است و مسیر حرکت چیست. سال‌های زیادی که از دست رفت به خاطر ناآگاهی، به خاطر بودن در تاریکی که من درون آن بودم و امروز جا دارد که خدا را شکر کنم. خدا را شکر کنم که مسیر من به کنگره ۶۰ باز شد. این شرایط که اینجا مهیا شده بود برای من مسافر استفاده کنم و برای درمان خودم حرکتی انجام بدهم. من، مسافر، در اینجا از روش DST چه بهره‌ها بردم. داروی مناسب در زمان مناسب و در مقدار متناسب، حال من را بهبود بخشید و بدون کوچک‌ترین بدحالی در مسیر درمان قرارم داد تا به حال خوب برسم. این متد معجزه کنگره ۶۰ است که فرد بیمار را به خوبی در مسیر بهبود و درمان قرار می‌دهد. همچنین فرمانبرداری از راهنما و رعایت قواعد و قوانین کنگره به من کمک کرد تا در مسیر درست قرار بگیرم. آموزش‌هایی که دریافت کردم، جهان‌بینی که آموختم تا بدانم در جهان پیرامون من چه اتفاقاتی در حال رخ دادن است. به هر تقدیر، با مداومت و نظم‌پذیری و دریافت آموزش و فرمانبرداری از راهنمای عزیز، به حال خوبی رسیدم که این حال خوب به خانواده و اطرافیان من هم سرایت کرد و این حال را مدیون مهندس و کنگره و راهنمای خوب خودم هستم. 

پیش از من و تو بسیار بودند و نقش بستند
دیوار زندگی را زین گونه یادگاران
این نغمه محبت بعد از من و تو ماند
تا در زمانه باقی است آواز باد و باران

عکس و تایپ : مسافر رضا

ارسال : مسافر ابراهیم 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .