جلسه ششم از دوره اول کارگاههای آموزشی عمومی همسفران و مسافران کنگره۶۰ نمایندگی جواد به استادی راهنمای ویلیام وایت همسفر عاطفه، نگهبانی راهنما همسفر زهرا و دبیری راهنما همسفر حسن با دستور جلسه «هفته همسفر» روز پنجشنبه ۲۰ دیماه سال ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۰۰ برگزار شد.
خلاصه سخنان استاد:
از نگهبان جلسه، گروه مرزبانان و ایجنت همسفران تشکر میکنم که استادی جلسه را به من سپردند. خدمت راهنما همسفر حسن خیر مقدم عرض میکنم. راهنما همسفر حسن برای ما پیامآور این مطلب هستند که اگر در خانه مصرفکننده دارید، دلیل نمیشود که همسر بخواهد با مسافر همراهی کند؛ درواقع در یک خانه تمام اعضاء خانواده از جمله خواهر، برادر، پدر و مادر میتوانند بهعنوان همسفر مصرفکننده را در این سفر همراهی کنند. از ایشان تشکر میکنیم که امروز قدم رنجه کردند و به شعبه جواد گلپایگان تشریف آوردند؛ همچنین از دیدهبان مسافر اصغر بابت صحبتهای آموزندهشان تشکر میکنم. دیدهبان مسافر اصغر برای شعبه گلپایگان بسیار زحمت کشیدند و ما باید قدردان زحمات ایشان باشیم. امیدوارم که امروز جشن خوبی را کنار یکدیگر برگزار کنیم.
امروز یکی از روزهای بسیار مهم در کنگره۶۰ است؛ زیرا پایه و اساس کنگره۶۰ مسافر و همسفر است؛ یعنی ترکیبی از این دو نفر. در خانوادهای که یک نفر مصرفکننده میشود؛ قطعاً ترکشهای اعتیاد به همسر، فرزندان و اطرافیان او نیز برخورد میکند. آقای مهندس میفرمایند: «فردی که به کنگره میآید، باید همراه داشته باشد؛ به این دلیل که به آن درک واقعی در کنگره۶۰ برسد و بتواند مسافر خود را در خانه درک کند تا سفر خوبی را داشته باشد». امروز جشن همسفر است و من این هفته زیبا را به تمام همسفران نمایندگی جواد گلپایگان خیلی تبریک میگویم و همه آنها را بسیار دوست دارم؛ زیرا من چندین سال است که در کنگره حضور دارم و میدانم تکتک آنها چه زحماتی برای آمدن به اینجا متحمل شدهاند؛ درحالیکه قبلاً کجا بودند و الآن به کجا رسیدند.
آقای مهندس میفرمایند: «هیچ چیزی غیر از حس عشق و دوست داشتن نمیتواند یک همسفر را به این مکان بیاورد تا سفر کند؛ قطعاً یک حس و پیوند محبتی بین مسافر و همسفر وجود دارد که اکنون همسفر در این مکان حضور دارد و او را همراهی میکند»؛ همانطور که میدانید در NGOهای دیگر به شما میگویند که فرد مصرفکننده یک انسان خطاکار است و او را مجرم خطاب میکنند. آقای مهندس فرمودند: «اعتیاد جرم نیست؛ بلکه بیماری اعتیاد یک جایگزینی مزمن است؛ درواقع یک مصرفکننده، مواد مخدر بیرون را جایگزین مخدرهای طبیعی بدن خود کرده است و مخدرهای درونی بدن خودش را از کار انداخته است».
ایشان یک مثلثی را برای ما ترسیم کردهاند که شامل جسم، روان و جهانبینی است؛ البته برای درمان یک مصرفکننده باید هر سه ضلع با هم رشد کنند؛ فقط این نیست که یک مصرفکننده بخواهد مواد خودش را کنار بگذارد. اگر یک مصرفکننده جسم و روان خودش را ترمیم نکند؛ اصلاً نمیتواند مواد خودش را درمان کند. اکنون این سؤال در ذهن مطرح میشود که نقش همسفر در درمان چیست؟ یک مصرفکننده زمانی میتواند یک پنجم موادش را کاهش دهد که یک پنجم اطلاعات، دانش و آگاهی خود را بالا ببرد؛ بنابراین یک همسفر هم زمانی میتواند به مسافرش کمک کند که اطلاعات، آگاهی و دانش خودش را بالا ببرد.
یک همسفر در درجه اول به این دلیل وارد کنگره میشود که مسافرش به درمان و رهایی برسد؛ اما بعد از گذشت چند ماه از سفرش متوجه میشود که چهقدر خودش تخریب داشته است، چهقدر در ضد ارزشها غوطهور بوده است، چهقدر دچار منیت بوده است و چهقدر مشکلات روحی و روانی دارد؛ بنابراین مسافرش را یک طرف میگذارد تا به درمان خودش کمک کند. زمانیکه تمام اعضاء خانواده در یک خانه با یکدیگر زندگی میکنند؛ درواقع همسفر یکدیگر هستند و باید به یکدیگر کمک کنند. اگر همسفر دانایی و آگاهی خودش را نسبت به مسائل اعتیاد بالا نبرد؛ هیچوقت نمیتواند همسفر خوبی برای مسافر خود باشد.
امیدوارم که به واسطه گوش دادن به سیدیها و اطلاعاتی که آقای مهندس به ما میدهند، اطلاعات و آگاهی خود را نسبت به رفتار یک مصرفکننده بالا ببریم تا بتوانیم به مسافر خود کمک کنیم؛ چراکه زن، شوهر و خانوادهای که درگیر اعتیاد بودند، همیشه روبهروی مصرفکننده بودند و هیچوقت از لحاظ جهانبینی به او کمک نمیکردند. ما به این مکان مقدس آمدهایم تا در کنار مسافران خود قرار بگیریم و بتوانیم در تمام شرایط به او کمک کنیم. ناگفته نماند که همسفر با عشق، علاقه و محبتی که نسبت به مسافر خود دارد؛ قطعاً به او کمک میکند.
آقای مهندس میفرمایند: «روزی فردی آتش گرفته بود و افرادی آمدند تا او را خاموش کنند؛ اما بعد از انتقال به بیمارستان به آنها گفتند که این فرد ۹۸ درصد کوفتگی و ۲ درصد سوختگی دارد؛ چراکه او را با بیل خاموش کرده بودند». همسفر باید همراه مسافر باشد تا اگر در لبه پرتگاه قرار گرفت بتواند به او کمک کند. آقای مهندس در رابطه با دستور جلسه خانمهای مسافر در لایو فرمودند: «از بیماری که سالها در آن گرفتار بودید، نترسید و آن را پنهان نکنید؛ درواقع بیاید آن را درمان کنید و بدانید که با پنهانکاری چیزی درست نمیشود. آقای مهندس اسیستانت خانمهای مسافر را نشان دادند و فرمودند: «اگر شخصی درگیر این بیماری و در حال خود درمان است، به او کمک کنید و این تابو را بشکنید تا از دام اعتیاد نجات پیدا کند». من این هفته را خدمت تمام خانمهای مسافر و مسافران ویلیام وایت تبریک میگویم. ما باید امروز پیامآوران خوبی در سطح دنیا باشیم و پیام درمان اعتیاد را به تمام جهانیان برسانیم تا بتوانیم این تابو را بشکنیم. امروزه در سطح شهر دخترانی در سنین پائین مشاهده میکنیم که سیگار و قلیان مصرف میکنند؛ درحالیکه ما باید پیام کنگره۶۰ را به آنها برسانیم تا آنها نیز به درمان برسند.
سخنان دیدهبان محترم مسافر اصغر:
ما همیشه خداوند را سپاسگزاریم که در کنگره۶۰ حضور پیدا کردهایم و از آموزشهای کنگره بهرهمند میشویم. انشاءالله که با تلاشهای خودمان سعی کنیم که ماندگار شویم؛ چون قبل از ورود به کنگره هدف از به دنیا آمدن خود را نمیدانستیم و الآن متوجه شدیم که انسان برای دو هدف به این زندگی پا میگذارد: یک آموزش و دو خدمت کردن. خداوند در قرآن میفرمایند: «زمین را مهد آفریدم». ما کلمات را میشنویم؛ ولی آنها را نمیشکافتیم. اکنون این سؤال مطرح میشود که منظور از اینکه زمین مهد است چیست؟ الآن فهمیدیم که ما آمدهایم تا چیزی را برداریم و با خود ببریم و در هر جهتی تلاش کنیم، توشه آخرت خودمان است؛ یعنی مثل این است که من از اصفهان با خود پرتقال آورده باشم و آن را میخورم. تمام مسائل دست خودمان است؛ چون انسان مختار است و اختیار کامل بر سرنوشت خودش دارد؛ اما راه و معلمی نبود که این را به ما نشان بدهد که چگونه از نعمتهای خداوند درست استفاده کنیم؟ ما فکر میکردیم که فقط مواد مخدر به ما انرژی میدهد و برای به دست آوردن جایگاه، مقام، پول و ... تلاش میکردیم و فکر میکردیم که اگر به دست بیاوریم، حالمان خوب میشود؛ اما پس از مدتی متوجه شدیم که کمبودی داریم و آن را حس میکردیم. درست است که وسایل خوبی برای استفاده کردن هستند؛ ولی آرامش و آسایش به همراه نمیآورند تا اینکه به این مکان آمدیم و به آدرس آرامش درونی خودمان رسیدیم.
آقای مهندس فرمودند: «هر چهقدر میخواهید به درون خودتان بروید»؛ اما ما به واسطه مواد مخدر یا صفات دیگر یک سرپوش گذاشته بودیم و دائماً مانند یک کلاف سردرگم دنبال خودمان و یک راهی میگشتیم. خداوند به ما لطف کرد و آقای مهندس راه زندگی کردن را به ما آموخت. هفته همسفر را به تمام همسفران تبریک میگویم. قدر و ارزش یکدیگر را بدانیم. من همیشه گفتهام که ما مسافران خیلی بدهکار هستیم؛ چون ما سالیان سال به خانواده خود آسیب زدهایم؛ به عنوان مثال خودم ۱۷ سال درگیر مواد مخدر بودم و میتوانم بگویم که ما تجربه کردیم؛ اصلاً هیچ موضوعی را متوجه نمیشدیم و زندگی کردن و ارتباط با خانواده را بلد نبودم و به آنها آسیب زدیم؛ درحالیکه بعضی افراد فکر میکنند که ما پول داشتیم و هیچوقت اجازه ندادیم که خانواده کمبودی را حس کند؛ درحالیکه آنها کمبود حضور خود ما را حس میکردند. آنجا که باید فرزندانمان را به پارک میبردیم، این کار را انجام ندادیم و آنها خیلی آسیب دیدند.
خداوند در قرآن میفرماید: «هر کسی که اشتباه کند، من آن را میبخشم»؛ یعنی شما کار اشتباهی انجام دادید و برگشتید؛ درواقع همان برگشت از ضد ارزشها که وادی پنجم آن را بیان میکند. همسفرانتان همه شما را بخشیدهاند که اینجا نشستهاید. مطمئن باشید که اگر شما را نبخشیده بودند، الآن به هیچ عنوان درمان نمیشدید. آنها توقعی نداشتند؛ درحالیکه الآن هم در کنار شما نشستهاند تا شما به درمان برسید و این موضوع خیلی مهمی است، پس قدر و ارزش آنها را بدانید. همسفر من میگوید: همین که خودش خوب شده برای من طلا است. اگر هدیهای خریده باشید؛ مطمئناً دو مرتبه به زندگی و خانه خودتان میآید.
هفته بزرگ خانمهای مسافر را پشتسر گذاشتهایم. در جلسه خانمهای مسافر و در هستی یک نفر بیاید و اعلام کند که مصرفکننده است. یادتان باشد که سی سال پیش کشیدن مواد مخدر جرم بود و اگر معتاد بودیم ما را به زندان میبردند؛ درحالیکه آقای مهندس دژاکام آن را بیماری اعلام کردند. امروز خیلی راحت تریاک را در جیبتان قرار میدهید و در خیابان راه میروید و با نامه داروی OT دریافت میکنید. آقای مهندس این بستر را نه تنها برای شما بلکه برای میلیونها نفر مهیا کردند که به کلینیکها مراجعه میکنند و شربت اپیوم را دریافت میکنند.
من به کلینیکی مراجعه کردم؛ درحالیکه به من گفتند شما ۲۰ سال است که به کنگره میآیید ۳۰ نفر هم خودم اپیوم میدهم گفت: گزینهها روی میز است متادون و اپیوم. دو نفر از بچههای کنگره آمدند، رفتند و گفتند که افراد زیادی شربت OT مصرف میکنند و تمام این کارها نتیجه زحمات و الگو بودن شما است، یک شخصی که قصد درمان ندارد؛ متادون نمیخورد و شربت OT مصرف میکند. این موضوع خیلی مهم است؛ درصورتیکه از نظر علمی و درمانی تفاوت آنها از زمین تا آسمان است و تمام این کار نتیجه زحمات آقای مهندس بوده است که کنگره را به این مرحله رساندند.
دستور جلسه این هفته راجعبه خانمهای مسافر است. ما و بخشی از آقایانی که نشستهاند، هنوز تعصب داریم که خانمهایمان را به کنگره بیاوریم؛ به چه علت باید بیاوریم؟ خود من ۱۶ سال پیش همین طرز تفکر را داشتم که برای چه باید خانم خودم را به کنگره میان یکسری مصرفکننده بیاورم؟ اما کلاهتان را قاضی کنید و بدانید که کنگره۶۰ امنیتدارترین مکان دنیا است. اگر خانمهای مصرفکنندهای را میشناسید، حتماً پیام درمان را به آنها انتقال دهید. مسافری را میشناسم که ۳ سال به کنگره آمد و با روش DST درمان شد؛ اما گفت که من ۳ سال پیش به خانم خودم قرص دادم تا درمان شود. به او گفتم تو بهشت جلوی رؤیت بود؛ اما خانم خودت را به جهنم بردی؛ با وجود اینکه میدانستی راه درمان فقط در کنگره۶۰ است، این کار را انجام دادی. بیماری که جنسیت نمیشناسد که بگویی نه خانم من حق ندارد سیگار بکشد؛ درحالیکه این حق را من دارم؛ البته این تفکر باید در درون ما حل شود.
الآن یکسری از انسانها به خاطر تفکر من اصغر دارند آسیب میبینند؛ چون خجالت میکشند که بیایند. ما باید چهکار کنیم که این تابو برداشته شود؟ ما باید الگوی خوبی باشیم. افراد زیادی از فامیل من هم درگیر اعتیاد بودند؛ اما از زمانیکه به کنگره آمدهام، آنها رفتار، کردار و منش من را در بیرون دیدند و از من پرسیدند: کجا میروید که زن و مرد درمان شدید؟ الگو بودن ما خیلی مهم است. در کنگره باشم و سفید بپوشم؛ فقط پنج درصد قضیه است. ما به این مکان میآییم که بتوانیم در بیرون هم حرمتها را رعایت کنیم و زحماتی که این مرد بزرگ میکشد را ببینیم. فکر میکنید برای آقای مهندس راحت بود که شربت OT را به پزشکان معرفی کند؛ درحالیکه روش DST و علم آن کشف شده است و هفتاد هزار نفر درمان شدهاند. آقای مهندس یک تنه ایستاده است، ما باید این موضوعات را بدانیم و قدردان باشیم.
قدردانی یعنی اگر میخواهید چراغ کنگره روشن باشد، باید مسافر و همسفر گوش به فرمان ایجنت باشند. خداوند در قرآن میفرماید: «آیا شما به من نیاز دارید یا من به شما نیاز دارم»؟ آیا شما به کنگره نیاز دارید یا کنگره به شما نیاز دارد؟ البته که ما به کنگره نیاز داریم و باید آن را حفظ کنیم. حفظ کردن آن با رعایت قوانین و حرمتها، عدم ارتباط با دیگران و پول قرض ندادن در کنگره است؛ همچنین حفظ آن به این است که هر سخنی ایجنت و مرزبان به ما گفتند بگوییم چشم.
اگر امروز حالمان خوب است، بخشی از آن مربوط به شربت OT است و بخش دیگر آن مربوط به فرمانبرداری است؛ به عنوان مثال این سؤال مطرح میشود که ما برای چه باید وضو بگیریم؟ درصورتیکه چندین دلیل علمی دارد؛ اما مهمترین آن فرمان خداوند است. اگر خدا را قبول دارید بگویید چشم. اگر روش کنگره۶۰ را قبول داشته باشید، منیت به سراغ شما نمیآید. یادتان باشد اصغر کسی بود که هیچکس او را قبول نداشت و اصلاً نمیخواستند که به خانه برود.
کنگره سفید مطلق نیست و دارای عیوبی است. همیشه گفتهایم که فقط خداوند بدون عیب است. ما به کارگاه آموزشی آمدهایم تا به یکدیگر کمک کنیم، نیامدهایم که عیب یکدیگر را ببینیم. اگر این عمل را مرتکب شوید، خداوند این صندلی را از شما میگیرد. فکر نکنید که همیشه میتوانید به کنگره بیایید. اگر قدر این مکان را نداشته باشیم، خداوند آن را از ما میگیرد. انشاءالله که خداوند کمک کند تا ما بتوانیم روزبهروز از کنگره بیشتر استفاده کنیم. اگر کنگره را قبول دارید فقط حرف راهنما را گوش کنید. من ١٧٣ کیلوگرم وزن داشتم؛ ۱۵ ماه پیش یک دفترچه از آقای مهندس گرفتم و تا امروز بدون استفاده از قرص ۳۶ کیلوگرم به راحتی کم کردم و خدا را شکر حتی یک شب بیماری نکشیدم. کنگره یک پکیج کامل برای زندگی کردن است که راه رفتن، غذا خوردن و ارتباط با همسفر را به ما یاد میدهد. تمام مشکلات شما اینجا حل میشود؛ بنابراین قدر و ارزش یکدیگر را بدانیم.
تصاویری از برگزاری جشن هفته همسفر
مرزبانان کشیک: همسفر نیره و مسافر جواد
تایپ: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر راضیه (لژیون سوم)
ویراستاری: همسفر مژگان رهجوی راهنما همسفر راضیه (لژیون سوم) دبیر سایت
عکس: همسفر نجمه رهجوی راهنما همسفر آرزو (لژیون دوم) و همسفر رؤیا رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون هفتم)
ارسال: راهنمای تازهواردین همسفر حمیده نگهبان سایت
همسفران نمایندگی جواد گلپایگان
- تعداد بازدید از این مطلب :
883