جلسه یازدهم از دور اول سری کارگاههای آموزشی عمومی نمایندگی خواجو کنگره۶۰ با استادی راهنما همسفر زهرا، نگهبانی راهنما همسفر عطیه و دبیری راهنما همسفر جمشید با دستور جلسه «هفته همسفر» روز پنجشنبه ۲۰ بهمنماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۳۰ آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم
فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم
اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد
من و ساقی به هم تازیم و بنیادش براندازیم
شراب ارغوانی را گلاب اندر قدح ریزیم
نسیم عطرگردان را شکر در مجمر اندازیم
چو در دست است رودی خوش، بزن مطرب سرودی خوش
که دستافشان غزلخوانیم و پاکوبان سر اندازیم
صبا خاک وجود ما بدان عالیجناب انداز
بود کان شاه خوبان را نظر بر منظر اندازیم
یکی از عقل میلافد یکی طامات میبافد
بیا کاین داوریها را بهپیش داور اندازیم
بهشت عدن اگر خواهی بیا با ما به میخانه
که از پای خمت روزی به حوض کوثر اندازیم
جشن همسفر را خدمت آقای مهندس و خانواده محترم ایشان، خانم آنی بزرگ، استاد امین، خانم کماندار، خانم شانی، همسفران و مسافران شعبه خواجو تبریک عرض میکنم و امیدوارم لحظات شاد و پرنشاطی را در کنار هم سپری کنیم. از آقای مهندس، ایجنت محترم همسفر سمیرا، مرزبانان، راهنما همسفر زهرا و مسافرم که امروز در شعبه حضور دارند، تشکر میکنم؛ چراکه این عزیزان باعث شدند، من این جایگاه و حس خوب را دریافت کنم. ما در کنگره چهار جشن داریم که یکی از آنها جشن همسفر نام دارد. این هفته بهانهای است، برای تشکر و سپاسگزاری از نعمتهایی که ما آنها را ندیدیم و یا کمتر دیدیم. انسانها بهصورت گروهی زندگی میکنند و اولین نهاد آنها خانواده است که مهمترین اصل سیستم حیاتی است. افراد در کنار هم به مسیر تکامل خود ادامه میدهند. ما در خانواده متولد و بزرگ میشویم، رشد میکنیم، سواد و آنچه را که لازم است یاد میگیریم. سفرهای بسیاری را انجام میدهیم؛ گاهی ممکن است، به خاطر ناآگاهیها، در زندگی اتفاقاتی رخ دهد که سرگرم آنها شویم. یکی از آنها، به حاشیه رفتن است که به خاطر این موضوع، دیگر انرژی و نیرویی که باید از خانواده بگیریم را دریافت نمیکنیم.
دیگری طوفان اعتیاد است که باعث میشود، نیرو و انرژی که در سیر تکاملی ما قرار دارد را دریافت کنیم یا دریافت نکنیم و یک مصرفکننده، زمانی متوجه این موضوع میشود که غرق مواد مخدر شده و به هر دری میزند که خود را نجات دهد؛ ولی راه نجاتی پیدا نمیکند و علاوه بر مصرفکننده، افراد خانواده نیز دچار گزندهای بسیاری شدند. آنها از یکدیگر دور، دلخور، رنجیدهخاطر شدند؛ دیگر آن خانواده متعادل نیستند، از باهم بودن لذت نمیبرند و خانواده روبهپیشرفت نیست. در این لحظه به یاری خداوند مسیر کنگره باز میشود. مسافر؛ یعنی کسی که میخواهد از تاریکی اعتیاد خارج شود و به درمان بیماری خود بپردازد، مکان امنی را پیداکرده که میتواند این بیماری را درمان کند؛ اما خانواده و کسانی که در کنار این مسافر زخم خوردند باید چهکار کنند؟ به کنگره آمدن همراه با خانواده، باعث علاج کل خانواده میشود. کسانی که در اطراف مسافر زندگی میکنند، پدر، مادر همسر، فرزند و ... هستند، آنها نیز در مسیر اعتیاد، زخمهای بسیاری خوردهاند و باید درد و زخمهایشان التیام پیدا کند.
نکته مهم که در اعتیاد وجود دارد؛ این است که نیروهای منفی، پیوند محبت بین اعضای خانواده را از بین بردهاند و دیگر محبت و عشقی بین اعضای خانواده وجود ندارد، مرهم زخم اعتیاد، چیزی جز عشق و محبت نیست که آنهم مستلزم دانش است. همسفران در پرتو آموزشها، قوانین را یاد میگیرند و برای اجرای قوانین، نیاز به صدور فرمان دارند؛ فرمانی که برای همه ما صادرشده است، فرمان عشق و محبت است. همسفرها به آرامش دعوت میشوند و از مسافران خود با عشق و محبت حمایت میکنند؛ چتر پناهی برای خانواده خود میشوند. خانواده محیطی است که همه اعضای خانواده در آنجا به آرامش میرسند. همسفران بعد از دریافت آموزش، متوجه میشوند که تا چه اندازه به اشتباه، مسافر خود را قضاوت و قیاس کردهاند؛ ولی همراه با آموزش همه اینها به فراموشی سپرده میشود و عشق و محبت را جایگزین آن میکنند.
همسفران، قلبهای تپندهای هستند که با عشق خود، ایمان، محبت و شادی را به خانواده هدیه میدهند. زبان همسفر، همراه با آموزش از قهر به مهر، از نادانی به دانایی و از حقارت به سرفرازی تغییر میکند. بامحبت و دانایی به التیام زخم اعتیاد میپردازد. همسفران، همانند عقاب پرواز را یاد میگیرند و از تمام بندهایی که به آنها گرهخورده، رها میشوند. دستاورد این صبوری، آموزش و رهایی، معجزه است. فرد مصرفکننده که سالها در دنیای تاریک اعتیاد بوده است، از این بیماری رها میشود و با تغییرات او تعادل به خانه و خانواده برمیگردد. آیا چیزی بالاتر از آرامش و امنیت در خانواده وجود دارد؟ به همسفران تازهواردی که امروز وارد کنگره۶۰ شدهاند، خوشآمد میگویم و امیدوارم امروز باحال خوب و امید به رهایی به خانههای خود بازگردند. همسفران دیگری در جمع ما حضور دارند که مسافران آنها هنوز در مسیر سبز کنگره۶۰ قدم نگذاشتهاند؛ باید با امید و اراده استوار؛ همچنان سکان عشق و محبت را راهبری کنند تا انشاءالله راه رهایی برای آنها نیز گشوده شود و بتوانند در این مسیر سبز قرار بگیرند.فرمان عشق و محبت صادرشده است؛ پس آن کنیم که فرمان است. امیدوارم که همه ما در دژ مستحکم کنگره۶۰ به کام شیرین برسیم.
مرزبان کشیک: مرزبان همسفر مرضیه و مرزبان مسافر بهزاد
عکس: همسفر هیلدا رهجوی راهنما همسفر لیلی (لژیون نوزدهم)
تایپ: همسفر مدینه رهجوی راهنما همسفر طیبه (لژیون چهارم) و همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر طیبه (لژیون چهارم)
تنظیم و ارسال: همسفر منصوره (لژیون هشتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی خواجو
- تعداد بازدید از این مطلب :
1051