اولین جلسه از دوره پنجم جلسات لژیون سردار همسفران کنگره۶۰ نمایندگی دانیال اهواز به استادی راهنما همسفر زهره، نگهبانی پهلوان همسفر مهوش و دبیری دنور همسفر الهام روز دوشنبه ۱۷ دی ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۳۰ با دستور جلسه «خانمهای مسافر» آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
از خانم مهوش عزیز سپاسگزارم که این فرصت را به من دادند؛ تا در این جایگاه خدمت کنم. جایگاه نگهبان لژیون سردار را به ایشان تبریک عرض می کنم و همچنین به خانم مرضیه، خانم الهام و خانم مهتاب عزیز خداقوت عرض میکنم، انشاالله برکات خدمتهایی که میکنید در زندگیتان جاری باشد؛ که قطعا همینطور است. موضوع دستور جلسه در رابطه با خانمهای مسافر است. وقتی جناب مهندس، بعد از ۲۵سال تصمیم گرفتند، دستور جلسهای به نام خانمهای مسافر داشته باشیم، خواستند درب دیگری به جهان اعتیاد باز کنند؛ چون زنان و دختران بسیار زیادی هستند که نیاز دارند وارد کنگره۶۰ شوند، درمان شوند و به رهایی برسند.
به نظر من این دستور جلسه میخواهد به من بگوید: بهتر و بیشتر ببین و دیدگاهت را تغییر بده! همانطور که دیدگاهم نسبت به اعتیاد و مسافرهای آقا تغییر کرد؛ همانطور، بلکه با شدت بیشتر دیدگاهم را نسبت به خانمهای مسافر، خانمهایی که مصرف کننده هستند تغییر بدهم، که بتوانند آن جرأت را پیدا کنند و با ترسهایشان مقابله کنند بدون اینکه بخواهند قضاوت بشوند. واقعا این فکری که قرار است قضاوت بشود؛ یعنی اینکه در جامعه شاید به جرم اینکه زن هستند نباید اشتباه کنند و حق اشتباه کردن ندارند و اگر در حال حاضر اشتباهی در مسیری قرار گرفتند باید تا زنده هستند؛ چون من میگویم فقط زنده هستند، زندگی نمیکنند و باید در آن جهنمی که اعتیاد برایشان ساخته زندگی کنند. این وظیفه من است که با تغییر دیدگاهم، با کلامم با حسم با افکارم، این فرصت را به آنها بدهم و این زمینه را در اختیارشان قرار بدهم، که اعتماد کنند و بیایند و سفرشان را شروع کنند و به درمان برسند.
به نظر من، این دستور جلسه به من میگوید باید کمک کنی تا این تابو شکسته شود و این سد شکسته شود. اول باید دیدگاهم را تغییر بدهم؛ چون خانمهای بسیاری هستند که در اعتیاد دست و پا میزنند؛ ولی میگویند به جرم اینکه خانم هستند و آن حیایی که دارند از اینکه قرار است دیگران چطور در موردشان فکر کنند اقدامی نمیکنند و به جایی رسیدند که خودشان، خودشان را از خانواده از جامعه طرد کردهاند و در خلوت خودشان با تنهایی و افسردگی به سر میبرند و شاید منتظر مرگ هستند. ما در کنگره یاد گرفتهایم که هر خصوصیت و یا صفتی را داشته باشیم، با خود به بعد دیگه میبریم. مشارکتهای خانمهای مسافر در کارگاه آموزشی جهانبینی روز چهارشنبه را همه گوش کردیم، من واقعا خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم و از یک طرف خیلی خوشحال شدم خانمهایی که قبلأ مصرف کننده بودند و حالا به رهایی و درمان رسیدند و میآیند در جلسه با قدرت اعلام سفر میکنند.
از رهایی، آزادی و تواناییهایشان میگویند، از موفقیتهایی که به دست آوردهاند صحبت میکنند و خدمتهایی که در حال انجام آن هستند من خوشحال شدم؛ ولی از طرفی وقتی که با زندگی یک خانم مصرف کننده آشنا شدم در چه شرایط سختی زندگی میکند ناراحت شدم و آن شخص خیلی دوست دارد مادری کند؛ اما توانش را ندارد، نه اینکه مادری کردن بلد نباشد! مادری کردن درون فطرت همه خانمهاست؛ منتهی به خاطر اعتیاد نمیتواند مادری کند. دوست دارد همسرداری کند و یک همسر خوب باشد؛ ولی باز هم همان اعتیاد مانع میشود، که وظایف همسریاش را انجام بدهد و دوست دارد درون جامعه یک فرد مفیدی باشد؛ ولی فقط و فقط به واسطه آن اعتیاد به واسطه آن قضاوت شدنها، خودش را محبوس کرده و تمام آن تواناییهایش را دیگر فراموش کرده و اصلا قدمی بر نمیدارد که بخواهد دوباره خودش را احیاء کند.
من به خودم میگویم وظیفه من چیست؟ من چه کمکی میتوانم به خانمهای مسافر بکنم؟ در کنگره میگوییم با حرکت راه نمایان میشود. تو حرکت کن، شروع کن و بخواه، مطمئن باش مسیری که قرار است اتفاقهای خوب بیوفتد خداوند راه را برای شما نمایان میکند. جناب مهندس فرمودند: در ۸ شهر، شعبه خانمهای مسافر داریم و بسیار موفق عمل میکنند. بدون اینکه احتیاجی به مسافران آقا داشته باشند، خیلی عالی و با نظم و انضباط، در سیستم اداری و در سیستم درمانشان عمل میکنند و مستقل از مسافران آقا در حال درمان هستند و به رهایی میرسند و شعبههایشان را پیش میبرند. من فکر میکنم در هر شهری از ایران و در هر جایی که شعبه برای مسافران آقا دارند، دیگر وقت آن رسیده شعبه خانمهای مسافر هم داشته باشند؛ به نظر من، جناب مهندس وقتی اعلام کردند دستور جلسه خانمهای مسافر باشد؛ قطعا یک اتفاقی در راه است و قرار است در هر شهری یک نمایندگی، یک شعبه برای خانمهای مسافر راه اندازی بشود و من وظیفهام چیست؟
به خودم میگویم وظیفهام این است که، پیام کنگره۶٠ را به خانمهای مصرف کننده برسانم، در اطرافیانمان نگاه کنیم، خواهر، مادر، دختر، دختر خاله، بستگان، اقوام، همسایگان و دوست امکان ندارد خانم مصرف کننده وجود نداشته باشد، هستند کسانی که کافی است ما پیام کنگره۶۰ را به آنها برسانیم و بگوییم یک مکان امنی است که قرار است طعم لذت رهایی را بچشی؛ البته این قدم اول است و قدم بعدی لژیون سردار است، که در حال توسعه بخش مالی در همه زمینهها است؛ بنابراین اگر من میخواهم یک شعبه خانمهای مسافر دایر بشود باید توان بیشتری خرج کنم و در لژیون سردار اگر تا به حال هر چقدر حمایت میکردم، سعی کنم با توان بیشتری حمایت کنم؛ چون اگر قرار است شعبه خانمهای مسافر دایر شود، با دست خالی که نمیشود؛ بلکه ساکنین آباد میخواهد و وظیفه ما است که در این مسیر کمک کنیم. زمانی که خانمهای مسافر این شعبه راه اندازی بشود تنها کسانی میتوانند به آنها کمک کنند، که خودشان مصرف کننده باشند و پروتکل درمان را در اختیارشان قرار بدهند و مسیر را نشان بدهند؛ ولی در زمینههای مالی، منم که میتوانم کمک کنم.
من میتوانم پیام رسانم که جایی قرار است افتتاح و دایر بشود؛ که میلیونها خانم مصرف کننده که منتظر منجی هستند بیایند و به درمان برسند و مطمئنم این اتفاق خواهد افتاد. من واقعا این دستور جلسه را به فال نیک گرفتم و مطمئنم جناب مهندس فکری پشت حرکتشان هست و یک تصمیم بزرگی قرار است رقم بزنند و توسعه بدهند، که این دستور جلسه را برای اولین بار قرار دادند. انشاالله که همه ما بتوانیم به نحو احسنت هر کاری، در هر زمینهای از دستمان بر میآید انجام بدهیم، که خانمهایی که هم جنس خودمان هستند به درمان و رهایی برسند. من برای این دستور جلسه با خودم گفتم چه صحبتی کنم؟ از خانمهای مسافر چه بگویم؟ اما زمانی که صحبتها و مشارکتهایشان را در روز چهارشنبه شنیدم؛ دیدم حالا حالاها میتوانم دربارهشان صحبت کنم؛ چون واقعا اجازه دادند من وارد دنیای مسافران شوم و حس و حالشان را درک کنم. امیدوارم یک روزی برسد که به کنگره۶۰ بیایند و در این مسیر به درمان برسند و از حال خوششان، حال همگی ما خوش شود.
مرزبان کشیک: همسفر زهرا و مسافر حسین
عکاس: همسفر لیلا رهجو راهنما همسفر زهره (لژیون دهم)
تایپ: همسفر رقیه رهجو راهنما همسفر مریم (لژیون یازدهم)
ویرایش: همسفر فاطمه رهجو راهنما همسفر مریم (لژیون یازدهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر ملیکا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی دانیال اهواز
- تعداد بازدید از این مطلب :
211