ذره ذره حاشیه امنی در کنگره برای خانم‌های مسافر بوجود آمد

دهمین جلسه از دور سی و نهم کارگاه های آموزشی کنگره ۶۰ نمایندگی صالحی به استادی دیده‌بان محترم مسافر رضا و نگهبانی مسافر فرید و دبیری مسافر جواد با دستور جلسه "خانم های مسافر" روز چهارشنبه مورخ 19 دی ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

خیلی خوشحالم که دوباره در خدمت دوستان در شعبه صالحی هستم، برای عزیزانی که در سفر اول هستند آرزوی سفری پربار و برای عزیزانی که در سفر دوم هستند همچنین آرزوی سفری پربارتر دارم و امیدوارم که بتوانیم در کنار همدیگر تجربه‌های بهتری را بسازیم ما در طول زندگی فراموش می‌کنیم که برای چه زندگی می‌کنیم بعد تازه مواد مخدر هم میاد و به زندگی اضافه می‌شود مسائل و مشکلات اقتصادی می‌خوره کنارش مشکلات خانوادگی هم میاد.
ولی با دستور جلساتی که در کنگره انتخاب می‌شود؛ آدم یاد خودش می‌افتد که یک سری به خودش بزند و به درون خودش یک سری بزند و ببیند با خودش چند چند است و می‌فهمد که هر چیزی در بیرون سر جای خودش است و آن کسی که باید تغییر کند خود من هستم هفته گذشته هفته همسفر بود، من راجع به خانواده و کسانی که در کنار ما زندگی می‌کنند صحبت می‌کنم و اگر در زمان مصرف زندگی شایسته‌ای را تشکیل نداده بودیم ۵۰ درصد آن به خاطر رفتارهای من است ۵۰ درصد آن هم به خاطر نتیجه اعمال من است، مقداری از آن هم به خاطر تفکر من هست و باعث می‌شود که زندگی سالمی نداشته باشم و کنگره راجع به این مسائل صحبت می‌کند و باعث می‌شود که من  خودم رابهتر ببینم.

این هفته راجع به خانم‌های مسافر صحبت می‌کند که بعد از 25 سال زیرساخت‌های آن تازه فراهم شد و ذره ذره حاشیه امنی که در کنگره برای خانم‌های مسافر در کنگره به وجود آمده که پایه‌های محکمی داشته باشد تا الان چندین بار جلسات خانم‌های مسافر منحل شده و دوباره ساخته شد بعد به مرور زمان دوباره ساخته شد و باز دوباره آن را خراب کردند و دوباره ساخته شد به این دلیل که باید پایه‌ها محکم و استوار باشد.

وقتی صحبت انسان می‌شود که ما باید زندگی کنیم و معنا پیدا کنیم، من فکر می‌کنم که همه چیز را می‌دانم و باید درست انجام بدهم من فکر می‌کنم چون من ۵۰ سال عمر دارم همه چیز را می‌دانم و باید دیگران هم بیاورم و مثل خود من رفتار کنند یا مثل من تفکر نمایند ولی وقتی به زندگی خودم نگاه می‌کنم می‌بینم که زندگی سازنده‌ای نداشته‌ام و هنوز بچه خود من حرفای من گوش نمی‌دهد این‌ها به خاطر این هست که من در زندگی آرامش ندارم.

وقتی صحبت وادی تفکر می‌شود می‌بینیم که آقای مهندس ۲۵ سال طول کشیده تا پایه جلسات خانم‌های مسافر را بگذارد ما تک تک کارهایی که می‌کنیم و نگرشی که برای زندگی به وجود می‌آوریم باید اینگونه باشد در اینسازندگی دخیل باشیم، خیلی‌ها هستند که شاید خانم مصرف کننده در خانواده داشته باشند اما جرات و جسارت اینکه آن را عنوان کنند، ندارند زمانی هم که برای اولین بار این در کنگره باب شد خود آقای مهندس در تلویزیون گفتند که صورت من را شطرنجی نکنید من یک زمانی مصرف کننده بودم و باید ببینید من را و باور کنید که یک زمانی من مصرف کننده بودم و دیگر مصرف نمی‌کنم دیگران ببینند و باور کنند و بایستی یک مثال واقعی باشد.

قسمت خانم‌های مسافر هم به این صلابت رسیده‌اند که می‌آیند و اعلام می‌کنند که مصرف کننده بودند و اکنون درمان شده‌اند که اگر شما هم در خانواده مصرف کننده خانم دارید الان باز شده است شرایط فراهم شده چه کسی فکرش را می‌کند که مقاله‌هایی که اکنون راجع به درمان اعتیاد و بیماری‌ها مانند سرطان سر، ام اس مقالاتی که به وسیله سیستم ایکس توسط آقای مهندس مطرح می‌شود مقاله‌های بین المللی در مقاله اخیر جناب مهندس نیم ساعت در کره جنوبی صورت آنلاین در آن کنفرانسی که بود صحبت کردند و این‌ها نتیجه و بازخورد اعمال ایشان است نتیجه عمل به وادی‌هاست.

اگر ما به این وادی‌ها عمل کنیم و در زندگی خود به کار ببریم می‌توانیم زندگی خوبی داشته باشیم و لبخندی که می‌زنیم یک لبخند واقعی خواهد بود و خانواده ما دیگر از دست و زبان ما در امان هستند و دیگر نگران این نیستند که اگر مثلاً من حرفی بخواهم بزنم قضاوت نادرستی انجام دهم غیبت کنم دیگر کسی را سرزنش نمی‌کنم دیگر کسی را قضاوت نمی‌کنم پشت سر کسی غیبت نمی‌کنم و اگر این‌ها را رعایت کنم افرادی هم که حتی دشمن من هستند تبدیل به دوست می‌شوند.

بنظر من اعتیاد، تاریکی درون خودم را به خودم نشان می‌دهد ما در این جلسات راجع به این مسائل صحبت می‌کنیم که انسان می‌تواند از کجا به کجا برسد از چه تاریکی به چه روشنایی برسد زندگی خیلی جدی است من خودم یک وقت‌هایی زندگی را سرسری می‌گرفتم تک تک ثانیه‌هایی که از زندگی می‌گذرانیم تک تک فکرهایی را که در خلوت خودمان می‌کنیم آینده ما را می‌سازد اوایل کنگره که من سفر می‌کردم آن موقع سفر به صورت دودی بود و من می‌گفتم مثلاً یک دود اضافه‌تر بگیرم چه می‌شود خیلی اتفاق‌ها می‌افتد چون اگر من برای خودم سختگیری نداشته باشم خیلی اتفاقات می‌افتد مثلاً می‌گویم من این یک دروغ را بگویم اتفاقی نمی‌افتد ولی همان یک دروغ باعث می‌شود که دروغ‌های دیگری را هم بگویم و آن دروغ باعث می‌شود که حالم خراب بشود.

تایپ و ویرایش: مسافر احسان لژیون یکم
بارگزاری خبر: مسافر فرهاد، مسافر هادی لژیون نهم

دی ماه ۱۴۰۳              شعبه صالحی (تهرانپارس)