مشارکت مکتوب همسفر اعظم (خ) رهجوی راهنما همسفر اعظم از لژیون دوم در مورد سیدی "قلب":
در سیدی قلب آقای مهندس در مورد اهمیت وادیها صحبت کردند که فرمودند: ما اگر از وادی اول که با تفکر شروع میشود، همه وادیها را درست عملیاتی کنیم، در آخر به وادی سیزدهم و چهاردهم میرسیم. اهمیت این دو وادی در این است که رودخانه و بحری جاری میشود که سرچشمهٔ آن زمین و آسمان است. ما در کنگره سه مولفه مهم داریم و آن صوت، نور، حس است. صوت مربوط به شنوایی و کلامالله است؛ یعنی چیزی که بیان میشود. نور؛ یعنی خود خدا و برای چشم و دیدن است. نور و صوت چیزی هستند که هستی را به وجود آوردهاند و همهٔ اینها در قرآن نوشته شده است. اگر کسی قرآن را قبول ندارد، حداقل به عنوان یک محقق به این کتاب آسمانی نگاه کند؛ چون در مورد کل هستی در قرآن نوشته شده است.
مورد بعدی، حس است که مربوط به قلب ما است و قلب؛ یعنی مرکز حس. مثلاً وقتی که میگویند، کسی قلبش سنگ است یا قلبش سیاه است؛ یعنی حسش خراب است، وقتی حس ما خراب باشد ما کارهای ضدارزشی انجام میدهیم؛ مثل کینه، غیبت، حسادت، دروغ، تجسس و غیره. بعضی افراد همه چیز را برای خودشان میخواهند، این افراد همحسشان سیاه و آلوده است و هیچ آرامشی ندارند. خوشبختی انسان به پول و مقام نیست، ما باید بدانیم که برای بازکردن حس انسانها نباید به زور متوسل شویم؛ چون هرگز نمیتوانیم به اجبار کسی را وادار به انجام کاری بکنیم که خودش دوست ندارد. بازکردن حسها خیلی سخت است، با ضرب شلاق و تازیانه نمیشود عشق را به کسی یاد داد ما باید سعی کنیم با محبت وارد قلب کسی شویم و مشکلات را به طور عمیق و دائمی حل کنیم؛ مثل درمان اعتیاد که ما در کنگره۶۰ توانستیم بهصورت مسئله اعتیاد دست پیدا کنیم و از ریشه و اساس این مشکل را حل کنیم.
برای حلکردن مسائل به طور دائم نیاز به زمان داریم. بعضی افراد برای کارهای خود زمان را در نظر نمیگیرند؛ مثلاً فردی که اضافهوزن دارد و میخواهد با عملهای متفاوت، خوردن قرص و داروهای گوناگون به مدت کوتاهی وزنش را پایین بیاورد یا در مسئله اعتیاد که خیلی از مصرفکنندگان راههای متفاوتی را امتحان کردند و هیچ نتیجهای نگرفتند و روزبهروز هم به مواد مصرفیشان اضافه شد و سالیان سال درگیر مواد بودند و اگر کسی به آنها کنگره ۶۰ را معرفی میکرد و میگفت شما بعد از ۱۰ یا ۱۱ ماه درمان میشوید؛ قطعاً آنها در جواب میگفتند: این زمان زیادی است و متأسفانه به دنبال ترکهای چندروزه بودند. بعضی افراد سودجو هم هستند که قوانین الهی را رعایت نمیکنند؛ زیرا به عقل و ایمان نرسیدهاند و از افراد سادهلوح سوءاستفاده میکنند و به فکر منفعت و جیب خودشان هستند، هرچند شاید از پول یا مقام برخوردار باشند؛ ولی خوشبخت نیستند و در صلح و آرامش زندگی نمیکنند.
افراد را میتوان به سه گروه تقسیم کرد: گروه اول کسانی هستند که وقتی از کسی چیزی میگیرند، خیلی خوشحال میشوند؛ به همین دلیل همیشه به دنبال این هستند که چیزی از کسی جدا کنند؛ چون برایشان خیلی لذتبخش است. مورد دوم افرادی هستند که به دیگران چیزی را میبخشند؛ مثلاً وقتی به کسی غذایی میدهند، وقتی غم و اندوه دیگران را کم میکنند، وقتی با جانودل زحمت میکشند تا دیگران در رنج و سختی نباشند و با نیروی عقل و ایمان کلمات الهی را در ستون مغز خود جا میدهند و با جان خود آنها را آبیاری میکنند، این افراد به مرحله دانایی و آگاهی رسیدهاند و همیشه در آرامش هستند. گروه سوم افرادی هستند که به نیروهای تخریبی و ضدارزشی کمک میکنند، اگر خودشان کاری برای کسی انجام نمیدهند به بقیه هم اجازه کمککردن نمیدهند، مثلاً دو نفر دوست با همدیگر بیرون میروند. اگر یکی از آنها میخواهد پولی به یک فرد معتاد یا فقیر بدهد، دیگری اجازه نمیدهد و میگوید که این فرد معتاد است و این کار تو باعث گداپروری میشود، این کار نیروهای شیطانی است که جلوی کارهای خوب را میگیرند و اجازه نمیدهند تا به دیگران کمک کنیم، درصورتیکه ما نباید به این چیزها کار داشته باشیم و باید از جانودل به دیگران کمک کنیم و از این کمککردن لذت ببریم و به حال خوش برسیم.
ویرایش: همسفر اعظم (خ) رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون دوم)
ارسال: نگهبان سایت همسفر فهیمه
همسفران نمایندگی بیهقی سبزوار
- تعداد بازدید از این مطلب :
117