همسفر مرضیه (لژیون چهارم)
بسیار تا بسیار سپاسگزار خداوند مهربان هستم که اجازه زندگی در زمانی را به من داد که آقای مهندس حضور دارند و با تفکرشان تحول عظیمی در سرنوشت بشریت به وجود آوردند. روزگاری که دنیا در درمان اعتیاد عاجز مانده بود، آقای مهندس آمدند و با علمی که تجربه کرده بودند آن را به همگان ثابت کردند. مردانی که صاحب ساختار خانواده و زنانی که چون شیر بیشه مراقب و حافظ آن ساختار بودند، دانسته و یا ندانسته اسیر شده و با تجربه ترکهای نافرجامی که داشتند، تقریباً مطمئن شده بودند که دیگر راهی جز مرگ برای خلاص شدن از چنگال غول اعتیاد وجود ندارد.
سخت است که با وجود زن بودن، بیماری اعتیاد داشته باشی و به جای اینکه برای درمان کمک کنند، دائم تو را سرزنش کنند و بیشتر در تاریکی تنهایت بگذارند؛ چراکه اعتیاد را صرفاً عملی از سر لذتجویی و خوشگذرانی میدانند که زنها جایز به انجام آن نیستند و اکنون مجازات آنها تنهایی و مرگ است. چه خانوادههایی که به دلیل اعتیاد زن، نگرش منفی جامعه و نبود دانش از هم فرو ریخت و چه فرزندانی که بیپناه و محروم از محبت مادر شدند؛ اما شجاعت برخی از این زنان باعث شد که به دنبال چاره باشند و کنگره را یافتند و درمان شدند و ماندند تا این پیام آزادی را در طول بیست و پنج سال در خفا به دیگر عزیزان در بند اسارت برسانند.
با اجازه بنیان کنگره۶۰ لحظه موعود رسید و با جسارت و شجاعت نقاب برداشته شد و مسافران خانم اعلام کردند که تاریکی را دیدهاند و نجاتیافته کنگره هستند و دستی بر افکار جامعه کشیدند تا دیگر زنی به خاطر اعتیاد زجر نکشد و نمیرد؛ همچون عزیزی که در نزدیکی من زندگی میکرد و به دلیل نگاه بد اطرافیان سقوط آزاد رفت، نابینا شد و بعد از مدت کوتاهی فوت کرد و یا یکی از دوستانم که مجبور به کارتونخوابی شد و دیگر خبری از وی نیست و یا فرد دیگری از آشنایان که مورد سوءاستفاده قرار گرفت و ده سال زندان را تحمل کرد.
برای درمان، رهایی و بازگشت به خویش خویشن و برای انجام این عمل عظیم شکر، شکر، شکر.
همسفر مریم (لژیون ششم)
این هفته زیبا را به تمامی مسافران خانم تبریک عرض میکنم. «مسافر» واژه بسیار مقدسی است. زنان و دختران زیادی گرفتار اعتیاد بودند و بعد از گذراندن تاریکیهای بسیار، قدم در راهی گذاشتند که آقای مهندس امنیت و آرامش آنها را تأمین نمود.
قبل از ورود به لژیون جونز، تصور درستی از واژه مسافر نداشتم و همیشه فکر میکردم که مسافر و همسفر در یک سطح هستند. درست است که سفر جونز با سفر موادمخدر بسیار متفاوت است و تنها وجه مشترک آنها «سفر» است؛ اما با تجربهای که به دست آوردم، متوجه شدم که یک مسافر در طول سفر خود فقط و فقط نیاز به حمایت یک همسفر قوی و البته صبور دارد. سفر کردن، کار سختی است که با وجود یک همسفر، سهل میشود.
در انتها این هفته را به مسافران نیکوتین شعبه حسنانی تبریک میگویم. امیدوارم در مسیر کنگره بدرخشند و ماندگار باشند.
همسفر الناز (لژیون ششم)
اگر بخواهم در مورد خانمهای مسافر صحبت کنم بسیار دشوار است؛ چراکه فهم درد و رنج از زبان آنان چیز دیگری است. یک زن عشق را در خانواده و جامعه میپروراند و اعتیاد او یعنی مرگ عشق. جامعه تفاوتهای زیادی برای جایگاه زن و مرد قائل است. اگر یک زن درگیر اعتیاد شود به او با دید بسیار بدی نگاه خواهند کرد؛ حتی اگر آن زن به اجبار یا از سر ناآگاهی درگیر مسئله اعتیاد شده باشد. در یک برنامه تلویزیونی زنی را دیدم که حتی پس از درمان اعتیاد، از دیدار فرزندش محروم شده بود و خانواده همسر با او رفتاری وقیحانه داشتند. برای من سؤال بود؛ چرا یک زن با این احساسات لطیف باید اینگونه شکنجه شود؟
زمانیکه وارد کنگره شدم و فلسفه اعتیاد و راه درمان آن را فهمیدم، از اینکه راهی برای رهایی خانمهای مسافر از بند اعتیاد وجود دارد و کنگره مکانی امن برای آنان مهیا کرده است، بسیار خوشحال شدم. چه شیرزنانی که در کنگره به درمان رسیدند و با سلامتی کامل به کانون خانواده و جامعه بازگشتند و وجودشان گرمابخش خانه و خانواده شد. امیدوارم زنانی که راه را نیافتهاند و همچنان سرگردان به دنبال روزنه امید برای درمان هستند به زودی به کنگره بیایند و تولدی دوباره را تجربه کنند. امید است با دستور جلسه «خانمهای مسافر» پیام رهایی به تکتک زنان ایران و جهان برسد و با دلی سرشار از عشق برای حیاتی دوباره گام بردارند.
نویسنده: همسفران لژیون چهارم و ششم
گردآوری: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر پریسا (لژیون دهم)
ویرایش: همسفر نجمه رهجوی راهنما همسفر صنم (لژیون نهم) دبیر سایت
ویراستاری و ارسال: همسفر سارا رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون ششم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی حسنانی تهران
- تعداد بازدید از این مطلب :
166