جلسه یازدهم، از دورهی هفدهم، از کارگاههای آموزشی، خصوصی، کنگره ۶۰، نمایندگی قیدار، با استادی مسافر وهاب، با نگهبانی مسافر حمزعلی و با دبیری مسافر حمیدرضا، با دستور جلسه" خانمهای مسافر" در روز سهشنبه ۱۸ دی ماه ۱۴۰۳، ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد
سلام دوستان وهاب هستم یک مسافر، قبل از هر چیز خدای خود را شاکر و سپاسگزارم که امروز لیاقت حضور در کنگره را به من عطا کرد تا بتوانم در این جایگاه قرار بگیرم و خدمت کنم. از لژیون مرزبانی و ایجنت محترم آقا مهدی تشکر میکنم که اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم.
اما در مورد دستور جلسه این هفته که" خانمهای مسافر" است و این دستور جلسه برای اولین بار است که در دستور جلسات سالانه کنگره شصت قرار گرفته است. در نوشتار قوانین کنگره میخوانیم که مسافر و همسفر کیست و در مسیر کنگره چه نقشی را ایفا میکنند.
روز پنجشنبه ما جشن همسفر را برگزار خواهیم کرد، همسفر کسی است که سابقه اعتیاد ندارد و برای تعالی اهداف کنگره شصت تلاش میکند و مسافر به کسی گفته میشود که سابقه مصرف مواد مخدر دارد.
در سالهای گذشته در سیدیها آقای مهندس، وقتی که مهندس در مورد مسافران خانم صحبت میکند، بغض میکند و گریه میکنند.
من به عنوان یک مسافر هفت سال مواد مخدر مصرف کردهام، مواد مخدر تمام حسهای مرا میبندد، مواد مخدر تنها چیزی بود که مرا در سکون نگه داشت.
در غار کتلهخور راهنما میگوید که این قندیلها از هر هزار سال یک میلیمتر رشد میکنند، یعنی حتی سنگ هم در گذر زمان رشد میکند ولی یک مصرفکننده هیچ رشدی ندارد و یک روز از خواب گران بیدار میشود و از خود میپرسد که چرا در این مدت هیچ فکری به حال خود نکردم؟ چون در سکون کامل بود، چون تمام حسهای یک مصرفکننده بسته میشود، میبینیم ولی چشمان خود را به روی حقایق میبندیم، میشنویم ولی آنچه را که در جهت خواستههای من نباشند را نمیشنویم و تمام حسهای ما بسته میشود. روزی که به رهایی میرسیم و تازه چشم ما باز میشود، جناب آقای مهندس میگویند من بعد از درمان خود تازه دیدم که در جلوی در خانه من یک درخت بزرگی وجود دارد.
من بعد از درمان خود دیدم که همسفرم در این مدت مصرف من خانه و زندگی مرا سرپا نگه داشته است، فرزندان مرا بزرگ کرده است و من در این مدت یا خمار بودم و یا نئشه و در کل هیچ فکری برای زندگی خود نکردم، این خانم خانه، همسر یا مادر بود که ستون های خانواده را سرپا نگه داشت.
اما وقتی تمام این تخریبها به طرف یا خانم مسافر برمیگردد، حال این مادر، همسر یا خواهر ما یک مصرفکننده باشد، چه بلایی بر سر خانواده خواهد آمد؟ اکثر این خانمهای مسافر به واسطه مصرف ما بوده که مصرف کننده شدند، دو سال قبل کتاب حال شما چطور است را به مزائده گذاشته بودند و یک خانم به مبلغ دویست و هفتاد ملیون آن را خرید و گفت که آقای مهندس من تا ساعت یازده ظهر در خواب بودم و من یک بچه دو ساله داشتم که از ساعت هشت صبح تا یازده باید گرسنه میماند تا من از خواب بیدار شوم تا به او غذا یا آب بدهم، کنگره شصت مرا نجات داد.
در این مدت تا به امروز چند بار سفر خانمهای مسافر بخاطر مشکلات متعدد منحل شده است ولی امروز یک گروه مستحکم تشکیل شده است که از دیدهبانان و راهنمایان گروه خانمهای مسافر تشکیل شدهاند و به فعالیت خود ادامه میدهند.
از قرار گرفتن این دستور جلسه بخاطر این است که ما از درمان اعتیاد خانمهای مسافر و مشکلات مسیر درمان آنها مطلع شویم و بتوانیم در محیط خانواده و اطرافیان خود بتوانیم اطلاع رسانی کنیم که چنین بستری در کنگره تشکیل شده است و مسافران خانم یا مصرفکنندههای خانم میتوانند اقدام به درمان قطعی کنند. در شهر ما هم مصرفکنندههای خانم وجود دارند، امروز در جامعه ما مصرف گل یا شیشه رواج پیدا کرده است که مصرف آن هم نسبت به دیگر موادها آسان است.
در آینده نمایندگی قیدار نیازمند راهنمای خانمهای مسافر است تا خانمهایی که از مصرف خود خسته شدهاند و به دنبال راه درمان میگردند بتوانند در کنگره شصت درمان شوند. بنری که به دیوار نصب شده است بخاطر راهنمایی این عزیزان است، این شمارهها را در میتوانیم در اختیار خانمهای مسافر قرار دهیم تا برای راهنمایی با این شمارهها تماس بگیرند. از اینکه به صحبتهای من گوش کردید، از همه شما سپاسگزارم.
تایپ، درج و ارسال: مرزبان خبری
- تعداد بازدید از این مطلب :
94