اضافه وزن؛ حجاب و پوششی بر افکار من انداخته بود

سلام دوستان مسعود هستم یک مسافر .
از جناب مهندس و خانواده محترمشان و همچنین از آقای رضا راهنمای خودم سپاسگزارم که به من آموزش‌ می‌دهند.

روزی که وارد کنگره شدم وزن من ۷۶ کیلوگرم بود و با مصرف تریاک و شیره و قرص متادون بود که درمان اعتیاد و سفر خودم را شروع کردم. بعد از اینکه به رهایی و درمان رسیدم، چشم باز کردم و دیدم وزن من به 100 کیلوگرم رسیده است.
وزن بالا علاوه بر اینکه توان کار کردن را از من گرفته بود، گویی حجاب و پوششی بر روی افکار و انديشه‌های من هم انداخته بود و درک درستی از جهان پیرامونم نداشتم و اصلا باورم نمی‌شد که این قضیه به خاطر وزن بالای من است.

یادم می‌آید سال ۸۷ زمین خوردم و از ناحیه پا و کمر دچار آسیب شدم و چه با مصرف مواد مخدر و چه بدون مصرف، درد ناشی از آن را همیشه همراه خودم داشتم.
اکثر فعالیت‌های خودم را با عجز و ناتوانی انجام می‌دادم، مثلا برای کوهپیمایی ده دقیقه حرکت و نیم ساعت استراحت می‌کردم.

در حین سفر جونز فهمیدم که برای بهبود درد کمر و پا، باید ورزش کنم، اما من ورزش نمی‌کردم، تا اینکه بعد از یکسال دوچرخه سواری و ورزش‌های سبک را شروع کردم و همزمان با کاهش وزن، کمر درد و زانو دردم به طور کامل برطرف شده است و دیگر برای انجام فعالیت‌هایی مثل کوهنوردی مشکلی ندارم.
همه این‌ها را من در کنگره و در لژیون تغذیه سالم از جناب مهندس و از راهنمای خودم یاد گرفتم و فهمیدم با تغذیه ناسالم چه آسیبی به جسم خودم وارد کرده‌ بودم.
از خداوند می‌خواهم تا روزی که زنده هستم در کنگره حضور داشته باشم و از این آموزش‌ها بهره لازم را ببرم و بتوانم به آن‌ها عمل کنم.

نگارش: مسافر مسعود
ثبت: مسافر اسماعیل