جلسه دوم از دوره بیستوهفتم سری کارگاههای آموزشی، خصوصی مسافران کنگره۶۰ نمایندگی ملاصدرا با استادی راهنمای محترم مسافر مجتبی، نگهبانی مسافر محمد و دبیری مسافر مصطفی با دستور جلسه" خانمهای مسافر" در روز سهشنبه هیجدهم دیماه 1403 ساعت 17:۰۰ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مجتبی هستم، یک مسافر
در ابتدا خداوند بزرگ را هزاران بار شکر میکنم که لطفش شامل حالم شد و با کنگره60 آشنا شدم. این دست ما نیست چون فرمان باید در کنار آن قرار گیرد تا بتوانیم وارد کنگره شویم. از ایجنت، مرزبانان، آقا علیرضا و همه راهنمایان که فرصت خدمت را به من دادند، تشکر میکنم.
دستور جلسه امروز، خانمهای مسافر است. هرچه راجع به این دستور جلسه، جستجو کردم، مطلب زیادی نیافتم، پس تصمیم گرفتم بهصورت دلی راجع به آن صحبت کنم.
این دستور جلسه بعد از بیستوپنج سال، صبر و گذشت آقای مهندس و با درایت ایشان مطرحشده است. دریکی از سیدیها آقای مهندس فرمودند: برای یک موضوع مشخص شاید من ساعتها و سالها تفکر کنم و برای موضوع خانمهای مسافر، ایشان بیستوپنج سال تفکر نمودند.
یک خانم مسافر، از همه نظری با آقای مسافر متفاوت است. آقایان مسافر میتوانند بهصورت خودسرانه، نسبت به ترک اقدام نمایند، اما در شأن یک خانم نیست که هر راهی را برای ترک انتخاب کند، در صف متادون قرار گیرد یا برای دریافت B2 به ساقی مراجعه کند.
آیا ما بهدرستی ارزش رهایی را میدانیم! زمانی که ما برای رهایی نزد آقای مهندس میرویم، ایشان یک شاخه گل قرمز به مسافر رهاشده و یک شاخه گلسفید به راهنمای مسافر هدیه میدهد، آیا ارزش رهایی همین گل است که آقای مهندس برای اهدای این گل سمینارهای بزرگ را کنسل میکند! ما ارزش انسانی خود را زیر پا گذاشتیم و بعد از بیستوپنج سال حتی نتوانستیم یک روز دور از مواد باشیم. بعد از حضور من در کنگره، خانم من باوجود یکسری عقاید غلط، در شعبه یاس بهعنوان یک مسافر حاضر شدند و همه فامیل ما را طرد کردند. با همه مشکلات موجود، ایشان نسبت به درمان متادون و هروئین اقدام کردند و بعدازآن به جایگاه راهنمائی رسیدند. بعد از ورود خانمم از فامیل رانده شدم ولی اکنون همه برای مشورت به من مراجعه میکنند.
آقای مهندس بیستوپنج سال صبر میکند، کمکم فرهنگسازی میکند تا اکنون جایگاهی را درست کند که یک خانم از مشهد که خانوادگی مصرفکننده بودهاند، امروز بتواند در جایگاه اسیستنت قرار گیرد. همه اسیسنتهائی که آقای مهندس معرفی کرد، در ابتدا حتی نمیدانستند، ساقی چه کسی است! انسانی که به آخر خط رسیده، از اول اینگونه نبوده، بلکه یکسری اتفاقات او را به آخر خط رسانده است.
هیچکس بیدلیل مواد مصرف نمیکند، خصوصاً خانمها، خانم من بیمار شد و برای تسکین دردش، مواد مصرف کرد و اکنون توانسته باتدبیر آقای مهندس، به درمان کامل اعتیاد برسد. خوشحالم که DST و OT توسط آقای مهندس در اختیار ما قرار گرفت و ما توانستیم به درمان برسیم.
"از اینکه به صحبتهای من گوش کردید، از همه شما ممنونم."
تایپ: راهنما مسافر حسین
ویرایش متن: مسافر محمود
عکس: مسافریحیی
ارسال: سایت نمایندگی ملاصدرا
- تعداد بازدید از این مطلب :
358