جلسه پنجم از دوره چهلم کارگاههایی آموزشی خصوصی همسفران کنگره ۶۰ نمایندگی ابوریحان با استادی همسفر پرستو و نگهبانی همسفر زهره و دبیری همسفر فاطمه با دستور جلسه «خانمها مسافر» روز سهشنبه ۸۱ دیماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
خدا را شاکرم که در این جایگاه قرار گرفتم و
از راهنمای خوب خودم خانم فاطمه تشکر میکنم که من فرصت دادن تا این جایگاه را تجربه کنم خدمت کنم و آموزش بگیرم. دستور جلسه امروز خانمهای مسافر است. خدا را شکر میکنم که نگهبانی مانند آقای مهندس وجود دارد که از ما محافظت میکند. چندین سال قبل آقای مهندس سونامی شیشه را هشدار دادند و پیش بینی کردند. به نظر من این سونامی برای خانمهای مصرف کننده مواد مخدر در راه است. تصمیم هوشمندانه جناب مهندس براین شد که بعد از ۲۵ سال برای اولین بار دستور جلسه خانمهای مسافر را در لیست دستور جلسهها قرار دهند.
یکی از دلایل مصرفکننده شدن خانمها استقلال شخصیتی و استقلال مالی آنهاست. بعضی از این خانمها خواسته یا ناخواسته با مواد مخدر درگیر می شوند. آنها نمیدانند که این بیماری چه عواقبی دارد. در لایو روز چهارشنبه خانمهای مسافر آمدند و اعلام کردند که در گذشته مصرف کننده بودند. آن لحظه به خود بالیدم که در کنگره قرار دارم و این خانمها به آن دانش و آگاهی رسیدهاند که با عشق و آن باور قلبی در بالا قرار گرفتند و اعلام کردند که یک مسافر هستند. مهمترین چیزی که برای یک مصرف کننده خانم وجود دارد آن است که بپذیرد که مصرف کننده است. آن موقع است که ۵۰ درصد راه را رفته است. بقیه ۵۰ درصد دیگر به دید و نگاه ما بستگی دارد. چند سال قبل به دلیل اینکه مسافرم قبول نمیکرد که مصرف کننده است به او پیشنهاد دادم که به آزمایشگاه برویم و آزمایش اعتیاد بدهد. چون ایشان مخالف آمدن به آزمایشگاه بود، به مسئول آزمایشگاه گفت که همسرم قرار است آزمایش بدهد. تنها کاری که میتوانستم بکنم این بود که مسافرم را نگاه کنم. دیروز که راهنمایم به من اطلاع داد که استاد جلسه هستم یاد خاطره آن روز افتادم. اگر من آن روز اعتیاد داشتم و یک مصرف کننده بودم، من که مادر خانواده هستم و قلب خانواده هستم ایا میتوانستم از خانوادهام محافظت کنم؟ آیا میتوانستم دست نوازش بر سر فرزندانم بکشم؟ آیا میتوانستم زمانی که آنها گریه میکنند دست نوازش بر صورتشان بکشم و اشکهایشان را پاک کنم؟ نه من به واسطه اعتیادم و به واسطه تاریکی که داشتم هیچ کدام از این کارها را نمیتوانستم انجام دهم. من آن زمان یک تیر بودم. دیگر قلب خانواده نبودم. در آن لحظه بود که خدا را شکر کردم.
استاد امین در سی دی قلب میگوید: قلب آن چیزی است که ما احساسهایمان را با آن درک میکنیم. یعنی من اگر حالم خوب باشد میتوانم دریافت کنم و میتوانم حس خوبم را به دیگران منتقل کنم. اگر من یک مصرف کننده بودم یا خمار بودم یا نشئه بودم یا در حال تهیه مواد بودم یا خواب بودم. چون کسی که مواد مصرف میکند میل شدیدی به خواب دارد. ناخواسته این اتفاقات برای من میافتاد. الان خدا را شکر میکنم که در کنگره هستم و آموزش میگیرم و به آگاهی رسیدم.
در مقاله اعتیاد موارد زیادی در مورد اعتیاد خانمها ذکر شده بود. ارتباط والدین با فرزندان نکته مهمی در این مقاله بود. باید با دخترم ارتباط خوبی داشته باشم تا در آینده مصرف کننده نشود. چون این من هستم که شخصیت فرزندم را میسازم. آقای مهندس در یکی از سیدیهایشان گفتند: خانمها به دلیل سیستم بیوشیمی پیچیدهای که دارند در چهار مرحله از زندگی قرار میگیرند. دوره بلوغ دوره عادت ماهیانه دوره بارداری و دوره یائسگی. در این دورهها خانمها احتیاج دارند که مواد شبه افیونی به مقدار بیشتری در درونشان ترشح شود. تا بتوانند از این مراحل گذر کنند. وقتی یک خانم مصرف کننده میشود دیگر آن مواد بیوشیمی طبیعی در بدن ترشح نمیشود. آن زمان دچار افسردگی میشود. سیستم ایکس او دچار اختلال میشود و حالش بد میشود. ما باید یاد بگیریم که دیدمان را عوض کنیم. خدا را شکر مهندس این دستور جلسه را قرار دادند تا فتح بابی شود برای کسانی که مصرف کننده هستند. هر انسانی یک یوم الفصل دارد. از خداوند میخواهم که این یوم الفصل برای خانمهای مصرف کننده برای خروج از تاریکیها هرچه زودتر اتفاق بیفتد و وارد کنگره شوند.
مرزبان کشیک: همسفر غزاله و مسافر افشار
عکاس: همسفر نرگس رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون چهاردهم)
تایپ: همسفر راحله رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دوم)
ویراستاری و ارسال: همسفر آتوسا رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون دوازدهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ابوریحان تهران
- تعداد بازدید از این مطلب :
220