پنجمین جلسه از دوره نهم سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی رضا مشهد با استادی مسافر محمد، نگهبانی مسافر مصطفی و دبیری مسافر جواد با دستورجلسه " خانم های مسافر " سه شنبه مورخه ۱۴۰۳/10/18 ساعت ۱۷ شروع به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد
سلام دوستان محمد هستم یک مسافر
از ایجنت محترم و گروه مرزبانی تشکر میکنم که اجازه دادند در این جایگاه قرار بگیرم و خدمت کنم، خوشحالم که در کنار شما هستم.
دستور جلسه؛ خانمهای مسافر
این دستور جلسه به خاطر اهمیت بسیار بالایی که دارد برای اولین بار است که در دستور جلسات هفتگی کنگره ۶۰ گنجاندهشده است.
از ابتدا که کنگره بنیان نهاده شد خوشبختانه آقای مهندس نگاه ویژهای به خانمهای مسافر داشتند.
شاید بیشتر شماها دیده باشید که در جلسه آموزشی روز های چهارشنبه که در تهران برگزار شد خانم های مسافر حضور داشتند و با اعتماد به نفس کامل اعلام سفر کردند و آن تابو را شکستند.
به خاطر اینکه همسر من خودشان مسافر هستند این مسائل را درک میکنم و از نزدیک با آن آشنا هستم.
متأسفانه در جامعه و حتی در کنگره یک دید منفی نسبت به خانمهای مسافر وجود دارد، همینطور که یک دید بسیار بدی نسبت به ما مصرفکنندههای آقا داشتند، غالباً همه را در جامعه با یک چوب میزدند، فکر میکردند که افراد مصرفکننده دزد و همه فرقه هستند، این نگاه منفی جامعه را که به خانمهای مسافر داشتند حتی در قسمت همسفرها هم لمس میکردم.
از زمانی که من پیام کنگره را دریافت کردم به خاطر نگاه های منفی جامعه یک سال و نیم زمان برد تا خود بروم کنگره و غافل بودم که تنها کسی که نمیداند من خودم هستم، فکر میکردم که اگر در کنگره کسی من را ببیند شخصیت من زیر سؤال میرود، خانمهای مسافر با این مسائل شاید ۱۰ برابر مسافرهای آقا درگیر باشند.
خودم از سالها قبل از نزدیک این مسائل را احساس کردم و متوجه هستم خانمهایی که برای سفر به کنگره میروند با اطمینان و اعتماد کامل در یک فضای امن و کاملاً مستقل سفر میکنند و آقایان هیچ رفتوآمدی به قسمت خانمهای مسافر ندارند، در حال حاضر هم مثل ما آقایان مسافر با قوت هرچهتمامتر به سفرشان ادامه میدهند.
خانم خود من مسافر هستند و الان با شجاعت تمام به شما اعلام میکنم و در فامیل هیچکس خبر نداشت و اواخر هم فرزندان ما متوجه شدند.
احساس منفی جامعه به افراد مصرفکننده باعث میشد که خانم من کنگره نیاید، زمانی که کنگره میآمدم و انرژی میگرفتم وقتی برمیگشتم خانه هرچقدر انرژی به دست آورده بودم همه از بین میرفت، دو سال و نیم با این مسئله درگیر بودم.
در ادامه با آموزشهایی که از کنگره گرفتم باعث شد که با این مسائل کنار بیام و بعد از دو سال و نیم رهایی یک روز همسرم با من تماس گرفت و گفت؛ من در کنگره در قسمت خانمهای مسافر ثبتنام کردم و ازآنجا من فهمیدم که کنگره چیست.
زمانی راهنمای من میگفت؛ که چرا همسفرت را به کنگره نمیآوری، همسفر بال پرواز است، در دل میگفتم که من بدون بال هم پرواز میکنم، نمیتوانستم بگویم؛ همسر من مصرفکننده است و خدا را شکر بالاخره همسرم رهایی گرفت و خدمتگزار شد و هنوز هم خدمتگزار است.
خدا را سپاسگزارم که یک زندگی نرمال و بدون تنش داریم و از آموزشهای کنگره بهترین استفاده را میبریم و هرزمانی در هر شعبهای اگر خدمتی بوده و از من خواستهاند که در آنجا خدمت کنم با جانودل پذیرفتهام و تازه دو ماه است که مرزبانی را تحویل دادهام و همچنان در خدمت شما هستم.
آرزو میکنم که شعبههای خانمهای مسافر روزبهروز توسعه پیدا کند، یک خانم قلب یک خانواده است، اگر قلب خانواده حالش خوب نباشد قطعاً و قطعاً نمیتواند به اعضای خانواده حال خوب انتقال بدهد، اگر آن خانم مصرفکننده از دانش کنگره بهره ببرد تازه به حال خوب میرسد و از تاریکی خارج میشود و آنجاست که میتواند خانواده و فرزندان را در صراط مستقیم و راه درست نگه دارد.
از اینکه با سکوت زیبایتان به صحبتهای من گوش کردید از همه شما عزیزان سپاسگزارم.
تایپ: مسافر جواد لژیون 3
ویرایش: مسافر حسین لژیون 7
ارسال خبر: مسافر علی لژیون 9
تأیید خبر: مسافر داوود لژیون 3
مرزبان خبری: مسافر محسن
- تعداد بازدید از این مطلب :
264