جلسه سوم از دوره سیوششم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی شیخبهایی با استادی ایجنت مسافران خانم مسافر نیکی، نگهبانی همسفر عالیه و دبیری همسفر ندا با دستور جلسه «خانمهای مسافر» روز دوشنبه ۱۷ دیماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۰۰ برگزار شد.
خلاصه سخنان استاد:
در ابتدا از آقای مهندس حسین دژاکام بسیار سپاسگزارم که با تدبیر و درایتشان بعد از این همه سال که خانمهای مسافر زیر سایه پرمهر و پربرکت ایشان به حرکت خود ادامه میدادند و شعاع اضافه میکردند؛ دستور جلسه خانمهای مسافر را در دستور جلسات سالانه قرار دادند. مسئله خانمهای مسافر یک مسئله بسیار مهم و حائز اهمیت در جامعه است و آقای مهندس هم از اهمیت آن آگاه و باخبر بودند؛ اما اینکه چرا طی سالهای گذشته این دستور جلسه را وارد دستور جلسات سالانه نکرده بودند؛ تنها دلیلش این است که شاید ما به آن رشد، آگاهی و روشنبینی لازم برای درک خانمهای مصرفکننده و آن دیدی که باید نسبت به آنها داشته باشیم نرسیده بودیم؛ به همین علت این مسئله اتفاق نیفتاده بود و خدا را شکر این شروع، نشاندهنده رشد همه ما است؛ رشد شما همسفران، آقایان و خانمهای مسافر است که ایشان این زمان را برای بیان کردن این مسئله مهم مناسب دانستند.
همانطور که در لایو روز چهارشنبه مشاهده کردید که اسیسانتهای خانمهای مسافر آمدند و ازخودگذشتگی کردند؛ با اینکه هنوز هم دید خیلی از انسانها حتی آقایان مصرفکننده که خود در این داستان بودهاند و حتی خیلی از خانمها ممکن است خیلی خوب نباشد؛ ولی این شهامت را به خرج دادند و این حرکت صرفاً به خاطر این بود که پیام خانمهای مسافر را به گوش عموم برسانیم که ما با تمام قدرت، با تمام وجودمان و خالصانه در شعب خانمهای مسافر در خدمت افراد مصرفکنندهای هستیم که امتناع میکنند و نمیخواهند این قضیه را قبول کنند؛ به خاطر ترس از قضاوتهایی که باعث شد ما سالهای سال بیشتر در تاریکی فرو برویم؛ همانطور که در مورد خود من باعث شد سالهای سال به خاطر ترسی که از قضاوت دیگران داشتم در تاریکی بمانم؛ درصورتیکه یک مصرفکننده این را نمیداند که آخرین نفری که متوجه این موضوع میشود خود اوست، چراکه دیگران بهوضوح متوجه این مسئله شدهاند؛ ولی یکسری حریم، حرمتها و فاصلهها است که نمیگذارد این موضوع مطرح شود.
من اعلام سفر میکنم. با آنتیایکس مصرفی شیشه و گل وارد کنگره شدم. ۱۰ ماه و ۲۳ روز به روش DST و داروی OT به راهنمایی مسافر مرجان در شعبه یاس اصفهان سفر کردم. اکنون ۴ سال و ۴ ماه است که به دستور آقای مهندس حسین دژاکام آزاد و رها هستم. در ادامه سفر سیگار داشتم که ۴ سال و ۳ ماه است آزاد و رها هستم. در حال حاضر خدماتی ازجمله راهنمای لژیون ویلیام وایت و نزدیک به ۲ سال و نیم است که لژیون DST دارم و اکنون ایجنت شعبه یاس هستم. از ایجنت شعبه بسیار سپاسگزارم که اجازه خدمت را به من دادند و این برای ما مسافرها خیلی خوشایند است که از نزدیک شما را ببینیم و شما هم این را ببینید که ما هم شبیه خودتان هستیم و هیچ فرقی با شما نداریم؛ البته خود من هم ابتدا یک همسفر بودم و مصرفکننده نبودم؛ ولی در خانوادهای قرار داشتم که یک پدر و ۵ برادر مصرفکننده داشتم و در کنار آن خانواده بستری فراهم شد تا بذر اعتیاد در من رشد کند و من هم به مصرف مواد کشیده شوم. سالهای زیادی در تاریکی بودم، تخریب داشتم و ازدواج و همه مسائل من بهواسطه مصرف مواد بهخصوص الکل تحت تأثیر قرار گرفته بود؛ شاید خیلی از ما مصرف الکل را چندان مهم ندانیم و بگوییم الکل مواد مخدر نبوده و اعتیادآور نیست؛ ولی همین الکل خانمان من را سوزاند و من بیشترین تخریب را در قضیه الکل داشتم.
وقتی بالا میآمدم تا در جایگاه بنشینم؛ چون همیشه حواسم به نشانهها هست، این عکس را دیدم که نوشته شده بود: همسفر، بال پرواز مسافر است؛ ابتدا هفته همسفر را به همه شما عزیزان تبریک میگویم. در اینکه یک همسفر میتواند بال پرواز مسافرش باشد هیچ شکی نیست؛ ولی اگر قرار است این اتفاق رقم بخورد، باید آن همسفر و آن بال پرواز از استحکام کافی برخوردار باشند. آیا همسفران ما این مسئله را در خودشان پرورش میدهند؟ یا اینکه وقتی مسافر میخواهد به او تکیه کند یا بهعنوان بال پرواز از او استفاده کند، در هم میشکند و آن مسافر را به زمین میزند؟ یکی از معضلاتی که با آن روبهرو هستیم، ترس از قضاوت است؛ خانمهای همسفری وجود دارند که در کنار مسافران خود آموزش میبینند و سر لژیون حاضر میشوند؛ اما متأسفانه مصرف گل، الکل و انواع مواد مخدر دارند که پنهان میکنند؛ با یک بار سنگین وارد کنگره میشوند و با یک بار سنگینتر از شعبه خارج میشوند؛ اگر این مسئله را در خود میبینم باید تفکر کنم.
استاد امین دژاکام در سیدی «شناور» به خوبی و زیبایی گفتند: باید در جای درست باشیم؛ یعنی اولین و مهمترین مسئله این است که تو در جای درست قرار بگیری و جای درست ما کنگره است و اکنون که در آن قرار گرفتهایم باید کار درست را انجام دهیم که کار درست ما همسفر بودن یا مسافر بودن است؛ این را باید از خود بپرسم، مسیر خود را مشخص کرده و راه خود را پیدا کنم. کسانی هستند که در جایگاه همسفر آموزش میبینند؛ ولی مصرفکننده هستند؛ همچنین عزیزانی را داریم که با مشاورههای غلط و نابجا به سمت مسافران خانم سوق پیدا میکنند؛ درصورتیکه اصلاً مصرفکننده نیستند؛ مثلاً فردی سیستم خوابش مشکل دارد و میتواند با سیدی «اهمیت خواب شب» و یکسری آموزشهای جهانبینی آن را درمان کند یا افرادی که در سیستم ایکس دچار مشکل هستند یا با بیماریهایی درگیر هستند که با مشاورههای غلط به سمت خانمهای مسافر سوق داده میشوند؛ درصورتیکه آقای مهندس هم بارها در صحبتهای خود فرمودند: «ما درمانگر اعتیاد هستیم، پزشک نیستیم و بحث مسائل پزشکی به حوزه پزشکی مربوط میشود.» اگر ما بخواهیم برای این مسائل به شعب خانمهای مسافر مراجعه کنیم و خدای نکرده در بدو ورود صداقت نداشته باشیم نمیتوانیم به درمان برسیم و این کار حتی منجر به تخریب بیشتر در ما میشود و همچنین داروی OT در بدن فردی که مصرفکننده نیست ممکن است نتیجه معکوس داشته باشد؛ بنابراین بهتر است این دو مسئله را جدی بگیریم؛ یکی اینکه اگر مصرفکننده هستیم ترسی از قضاوت نداشته باشیم؛ چه کسی آنقدر مهم است که بهخاطر او، ستون خانواده بودن را در خود بشکنم، در اعماق تاریکیها دستوپنجه نرم کنم، روزی هزار بار آرزوی مرگ کنم؛ ولی برای درمان خود اقدام نکنم و در جای درست قرار نگیرم؟ با خود تفکر کنیم و این مسائل را بررسی کنیم.
ما در شعبه مسافران خانم کادر مجربی هستیم؛ ایجنت، مرزبان، راهنما و راهنمای تازهواردین آموزشدیده هستیم و مهمتر از همه تجربه داریم. ما در تاریکی بودیم و اعتیاد را از صد متری میتوانیم تشخیص دهیم؛ فردی که وارد میشود اگر مصرفکننده نباشد تشخیص میدهیم و اگر کسی مصرفکننده باشد و نخواهد خود را مصرفکننده اعلام کند؛ تازهواردین سؤالاتی میپرسند که این مسئله را متوجه میشوند. پس لطفاً این را اطلاعرسانی کنید که اگر افراد مصرفکننده نیستند، مراجعه نکنند؛ چرا؟ چون ضلع جسم فرد، دچار تخریب نشده است ولی خانمهای مصرفکننده قطعاً خیلی آسیب دیدهاند. همانطوری که شما با چهرههای زیبا اینجا نشستهاید درصورتیکه در روزهای اول ورود به کنگره چهرهای خسته و غمزده داشتید؛ من همسفر بودم و در کنار مسافران خود خیلی از حسهای خوب خود را از دست دادم و این را درک میکنم؛ ولی بعد از ۱ الی ۲ ماه همسفر بودن، آموزش دیدن، شروع کردن به نوشتن ۴۰ سیدی و تغییر کردن، ما میبینیم که رنگ چهره عوض میشود درصورتیکه اصلاً داروی OT استفاده نشده است و راز آن تغییرات، صرفاً داروی OT نیست. OT در مثلث درمان، برای فرد مصرفکننده قرار میگیرد زیرا ضلع جسم باید درمان شود. مسئلهای که وجود دارد این است؛ آقایانی که راهنما هستند و با پروتکل کاملاً آشنا هستند و فقط از روی خیرخواهی و محبت، مثلاً به همسر خود میگوید که به هر علتی تو مصرفکننده هستی و نمیخواهد در شعبه حضور داشته باشید؛ ما اینجا جهانبینی آموزش میگیریم، ۴۰ سیدی هم همان چهل سیدی است؛ من به تو دوز دارو را میدهم و تو سفر کن و حالت هم خوب میشود. من میخواهم به شما بگویم چنین چیزی غیرممکن است و فرد باید در جای مناسب خود قرار بگیرد و این کاملاً خلاف اصول، قوانین و مقررات است. یک شعر است که میگوید:
به دریا رفته میداند مصیبتهای طوفان را برادر مرده میداند غم داغ برادر را
من که یک زن بودم؛ در جامعه دچار مصرف مواد مخدر شدم و تاریکیها و گذرگاههای سختی را پشت سر گذاشتم؛ مفهوم خماری یک زن را، نشئگی یک زن را، بیمواد شدنش و ساقی را میدانم و یکسری مسائل این مدلی را پشت سر گذاشتهام؛ توهینها و انگشتهای اشاره را به سمت خود دیدم و در راستای اعتیاد، از دست دادن ارزشهای مهم زنانگیام را دیدم؛ پس این من هستم که میتوانم چراغ راه یک زن مصرفکننده باشم. یک مرد مصرفکننده هیچوقت نمیتواند از آسیبهایی که یک زن در دوران مصرف دیده است خبر داشته باشد و بتواند به او کمک کند؛ پس این را باب هوشیاری میگویم که اگر فردی هر چند از روی خیرخواهی خواست کمک کند و اگر فردی است که این مسئله گریبان گیرش شده باشد؛ بهتر است که شما قبول نکنید و خودتان را به شعب خانمهای مسافر معرفی کنید.
اکنون ما ۲ شعبه بسیار قوی، فعال و نیرومند در اصفهان داریم؛ ما زمان میگذاریم و از همهچیز خود میگذریم تا به عزیزانی که مثل خودمان دست نیاز دراز کردند کمک کنیم و آنها را نجات دهیم. شعبه یاس نزدیک شما است و شعبه نسترن در خیابان بعثت قرار دارد؛ انشاءالله مراجعه کنید و بتوانید یک سفر درست و اصولی در چارچوب حرمت داشته باشید. مسئله مهمی که میخواهم بگویم این است که ما خانمهای مسافر در چارچوبی بسیار سنگین و بدون ترس، نگرانی و در کمال امنیت و آرامش خاطر کار میکنیم و مسافران خانم میتوانند بیایند و از این شرایط بهرهمند شوند. در شعبه یاس اصفهان از یزد، شیراز و از شهرهای مختلف مسافر داشتیم و حتی خانمهایی بودند که از مشهد به تهران و از کرمان به تهران برای درمان سفر میکردند بدون اینکه سختی راه را در نظر بگیرند. ببینید آخر این نقطه کجاست که افراد به یکجایی میرسند که دیگر هیچچیز بهجز درمان و حال خوب برای آنها اهمیت ندارد.
شما زنانی قوی بودید که کنار همسران خود ایستادید؛ وقتی در خانه مرد مصرفکننده باشد ولی زن آن دانا باشد و صبوری و مقاومت کند؛ در کنار آن مصرفکننده میتواند آن خانه را حفظ کند و کانون آن را گرم نگه دارد. ولی اگر زنی مصرفکننده شد؛ خانه دیگر آن گرما را ندارد و آن ستون فرومیریزد. زنان ستون خانه هستند؛ امیدوارم زنان سرزمین ما از دام اعتیاد رها شوند و به آن گرفتار نشوند. سن اعتیاد خیلی کم شده است و روی ۱۲، ۱۳ سال است که بیشتر مصرف الکل و گل دارند و ما باید این هوشیاری و آگاهی را به عزیزان خود بدهیم که انشاءالله کمتر درگیر این قضیه شوند و اگر دیدید که درگیر این قضیه شدند، بهترین راهی را انتخاب کنید که کمترین آسیب را ببینند. خیلی خوشحالم از اینکه اینجا هستم و شما را میبینم؛ از اینکه با ما همکاری میکنید و انرژیهای خوب خود را برای ما میفرستید، سپاسگزارم.
در ادامه جلسه مراسم تجلیل از راهنما همسفر مرجان توسط ایجنت نمایندگی برگزار شد.
مرزبانان کشیک: مسافر علی و همسفر نگار
تایپ: همسفر احترام سادات رهجوی راهنما همسفر شهین (لژیون دهم) و همسفر محبوبه رهجوی راهنما همسفر پریسا (لژیون بیستوپنجم)
ویراستاری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون هفتم)
عکس: همسفر لیلا مرزبان خبری
ارسال: همسفر پگاه خدمتگزار سایت
همسفران نمایندگی شیخبهایی
- تعداد بازدید از این مطلب :
1072