English Version
This Site Is Available In English

مسیر خانم‌های مسافر سخت‌تر از مسافران آقا است

مسیر خانم‌های مسافر سخت‌تر از مسافران آقا است

جلسۀ یازدهم از دورۀ ششم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره 60 ویژه مسافران به نمایندگی پرند، با استادی مسافرحجت ، نگهبانی مسافرکیانوش و دبیری مسافرهمت با دستورجلسه‌ "خانم‌های مسافر" دوشنبه 17دی ماه 1403 ساعت 17:00آغاز به کار نمود.


خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان حجت هستم یک مسافر، از ایجنت محترم، گروه مرزبانی، نگهبان جلسه و راهنمای عزیزم تشکر می‌کنم که امروز به من فرصت خدمت را دادند که آموزش بگیرم، راجع به دستور جلسه که آقای مهندس بیست و پنج سال پیش این قدم را برای خانم‌های مسافر برداشتند، تا به حال دستور جلسه‌ای راجع به آن نبوده است که در رابطه با آن صحبت بشود ولی تجربه خودم را عرض می‌کنم،

از موقعی که من مصرفم را شروع کردم آن زمان مصرف کننده‌های خانم خیلی کم بودند، مصرف کننده‌های آقا دور هم جمع می‌شدند بزم می‌‌گرفتند ولی مصرف‌کننده‌های خانم آرام آرام آمدند پیوستند به مصرف‌ کننده‌های مواد مخدر، اینکه تجربه‌ای که خودم دارم چیزی که در محلمان دیده بودم، آن موقع چون جا و مکانی نبود که بروند و خودشان را درمان کنند مقطعی یک موقع‌هایی شاید مواد گیر نمی‌آوردند در خانه می‌ماندند و ترک می‌کردند، ولی مجدد شروع می‌کردند چون آگاهی نداشتند که چگونه به درمان برسند، نمونه‌اش یکی از آشناها بود برای اینکه خودشان در خانه به راحتی بتوانند مواد مصرف کنند همسفر و همسر خودش را مانند خودش آلوده کرده بود، بعد از اینکه خودشان رفته بودند در گروه‌هایNA  ترک کرده بودند چون در آن منطقه گروه مختلط نداشت که همسر خودش را ببرد، همسرش مصرف کننده باقی مانده بود و خودش ترک کرده بود در آخر هم گفت من نمی‌توانم با ایشان زندگی کنم و رفتند طلاق گرفتند، در صورتی که خودش باعث مصرف کننده شدن همسرش شده بود، و یک تجربه تلخ دیگر که در منطقه محلمان اتفاق افتاده بود یک خانمی که مصرف ایشان هروئین بود بخاطر اینکه پول نداشت تا بچۀ خودش را درمان کند فرزندش مرده بود و بابت اینکه پول کفن‌ و دفن فرزندش را نداشت مجبور شده بود شبانه بچه‌اش را کنار جوب رها کند،

زمانی که یک مرد مصرف کننده است به هر طریقی که شده است می‌خواهد زندگی‌اش را تامین کند ولی یک خانم مصرف کننده واقعاً لاعلاج است، هیچ علاجی برای کارش ندارد مگر اینکه مسیری باشد مانند مسیر کنگره که بتواند بیاید و درمان شود و واقعا خانم‌هایی مسافری که آمده‌اند و درمان شده اند کارشان خیلی سخت‌تر از ما مسافرها هستش چون کنگره تقریبا در هر شهری شعبه دارد ولی برای خانم‌های مسافر شعبه نیست که به راحتی بروند و درمان برسند، از اینکه خودمان راحت در این مکان داریم به درمان می‌رسیم بایستی خدارا شاکر باشیم و قدر این مکان را بدانیم، منِ حجت هر کاری می‌کردم که دربیست‌وچهارساعت نکشم، یعنی در این اواخر در یک سنی هم بودم که من اگر دو ساعت از زمان مصرفم می‌گذشت دست و پایم می‌لرزید واصلاً نمی‌توانستم خودم را کنترل کنم همیشه دعا می‌کردم که خدایا یک راهی برایم نشان بده تا من موادم را کنار بگذارم و اینکه با کنگره آشنا شدم و آمدم در مسیر همانطوری که پله‌پله موادم را کنار گذاشتم همانطور کم‌کم تغییر کردم با مشارکت‌های دوستان راهنمایی های راهنمایم و باعث شد بتوانم مسیر را به راحتی طی کنم، آقای مهندس می‌فرمایند مسیرهم سهل است و هم سخت من اگر خودم سخت نگیرم خیلی سهل می‌شود، قدیم می‌گفتند کسی که پنجاه سالش می‌شود تازه باید مصرف را شروع کند اما در کنگره عزیزانی هستند که در سن بالای پنجاه سال درمان شده‌اند، امیدوارم شعبه‌های بیشتری برای خانم‌های مسافر تاسیس بشود و درتمام شهرها باشد که به درمان برسند و به زندگی برگردنند، ممنونم که به صحبت‌هایم گوش کردید.

تهیه و تنظیم: همسفر فرهاد لژیون دوم        

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .