English Version
This Site Is Available In English

زن سمبل مهر و محبت است

زن سمبل مهر و محبت است

و آن زمانی که خداوند فرمودند: «فتبارک الله احسن الخالقین»؛ قطعا برای یک موجود افسرده و ناامید این آیه را نیاورده است! خداوند باعشق و محبت موجودات خود را خلق کرده‌است و یکی از آن موجودات زن بود. رایحه‌ای از حس خوب، عشق آتشین و قلب صبور در وجود او قرار داد؛ این زن در ادامه دختر یک خانواده، همسر و مادر می‌شود؛ این زن در اجتماع و جامعه قرار می‌گیرد، هم در جامعه شاغل است و هم در خانه.

موضوع از این قرار بود که من قبل از کنگره آشنایی با اعتیاد و مواد مخدر نداشتم؛ شخصی کاملا بی‌درد از اعتیاد بودم، قبل از کنگره فقط سیگار و مشروب را با چشم دیده بودم و من یک سال بعد از رهایی مسافرم وارد کنگره شدم؛ اینجا بود که متوجه اعتیاد، مواد‌مخدر، آقایان مصرف کننده و خانم‌های مصرف کننده شدم. آه خانم‌های مصرف کننده! واژه‌ای به بزرگی کوه غم بر وجودم سنگینی می‌کند. در مستندها، تلویزیون، روزنامه‌ها دیده‌بودم ولی باور و اعتقاد نداشتم؛ چون زن سمبل مهر و محبت است. یک همسر، یک مادر؛ مگر می‌شود که مصرف کننده باشد؟! دختری که می‌گفت: مادرم در کنار پدرم مصرف کننده شد، پسری که می‌گفت: پدرم برای اینکه مخارج و هزینه مصرفش را فراهم کند، خواهرم را به اجبار به همسری دوستش که هم‌سن خودش بود درآورد، همسری که می‌گفت: برای اینکه هزینه و مخارج زندگیم و هزینه مواد شوهرم را فراهم کنم در خانه‌های مردم خدمت‌کار بودم و یا بدتر از این مورد تجاوزهای جنسی قرار می‌گرفتند! خانم‌های کارتن خواب کنار خیابان‌ها و زیر پل‌ها! این موجود که خداوند با ظرافت تمام او را خلق کرده تماماً عشق و محبت بوده، الان سرشار از کینه، نفرت و انتقام شده‌است. خانم ‌مصرف‌کننده که روزی ستون خانواده و امید خانواده بوده، حال تبدیل به یاس و ناامیدی و ترس شده است. هضم این جملات سخت و سنگین و غیرقابل باور بود.

بیرون از کنگره که چه خانواده‌هایی رو به تباهی هستند. الهی شکر که راه کنگره برای این خانم‌ها باز شده‌است، راه درمان و به تعادل رسیدن، راه و روش درست زندگی کردن، در کنگره به این خانم‌ها ارزش و بهاء داده شد؛ در حالی که بیرون از کنگره به دید یک تبهکار و بزهکار دیده ‌می‌شدند. خانم‌ها در کنگره درمان شدند و خودشان راهنمای دیگر افراد درمانده شدند، ادامه تحصیل دادند، از لحاظ اقتصادی مستقل شدند و شغل‌های شرافتمندانه دارند، علم جهان‌بینی را آموختند، عشق و محبتی که سال‌ها تبدیل به کینه و نفرت شده بود را دوباره در دل و قلب خود جای دادند، همسفری نمونه و بال پرواز زندگی شدند. مادری نمونه که فرزندان موفقی را تحویل جامعه می‌دهند، در کنگره بسیاری از این خانم‌ها که روزی حوصله نظافت شخصی هم نداشتند، در حال‌حاضر، ورزشکارانی هستند که مدال‌آور هستند و در مقطع‌های بالا در حال ادامه تحصیل هستند.

چه خانم‌هایی که درگیر بیماری اعتیاد هستند، به جای اینکه به فکر فراهم کردن غذای گرم فرزندش باشد به این فکر می‌کند که در کدام محله به دنبال مواد خود بگردد و درد خماری را تسکین بدهد، همسری که باید وقت بگذارد با شوهر و فرزندانش به گردش و تفریح برود دائما در حال جدال با اعتیاد است، این افراد حتی نمی‌توانند در جمع‌های خانوادگی حضور داشته باشند و از خانواده طرد شده و متاسفانه در جامعه هم امنیت ندارند حتی نمی‌توانند شغل مناسبی داشته باشند و اگر هم دارند نمی‌توانند به خوبی ایفا نقش کنند. بسیار دردناک و اسف بار بود تصویرسازی اینگونه خانم‌ها در ذهنم، شاید اگر قبل از کنگره بود قضاوت می‌کردم و سرزنش ولی در کنگره آموختم که اعتیاد بیماری است و مواد مخدر دارو و اراده و غیرت ربطی به این بیماری ندارد؛ به فرموده آقای مهندس: وقتی من درد عکس‌العمل‌های آشکار را می‌کشم دیگر یادم به اراده و غیرت و بچه و خانواده نمی‌افتاد. خداراشکر در کنگره تمام این دردها و برچسب‌ها از روی این خانم‌ها برداشته می‌شود، به این خانم‌ها ارزش و بها می‌دهند، مادر مصرف کننده‌ای که تمام ذهنش درگیر مواد بود، حال تمام ذهنش درگیر این است که گذشته تاریک را جبران کند؛ از قهر به طرف مهر برود و از نفرت به طرف عشق و این حاصل آموزش‌های کنگره است.

در حال حاضر؛ کنگره مکانی شده است که این مادران به درمان برسند و فرزندانشان در کنار آن‌ها در سالن‌های کنگره بازی کنند و شیطنت کنند و به جای اشک ریختن برای حال خراب مادر حالا از ته دل قهقهه می‌زنند و می‌دانند پناه‌گاهی دارند به نام کنگره۶۰.

خداراشکر می‌کنم به واسطه وجود کنگره به خاطر وجود بنیان کنگره۶۰ و تدبیر و درایت ایشان، جناب آقای مهندس؛ باوری بود در ناباروری. باوری که می‌گفت: اعتیاد درمان ندارد و در کنگره به این ایمانم رسیدیم، که اعتیاد درمان می‌شود و علاوه بر آن انسان به تعادل جسمی و روانی می‌رسد.

خدا را شکر بابت اذنی که خداوند می‌دهد تا در کنگره باشیم و من به عنوان همسفر خانم، سفر جهان‌بینی دارم و افکار و ذهنم به درمان می‌رسد و مسافرم اعتیادش به درمان می‌رسد و آن خانم مسافری که درگیر اعتیاد است شاید در حین اعتیاد باردار باشد، شاید در حین اعتیاد نوزاد خود را شیر می‌دهد به کنگره می‌آید و به درمان می‌رسد و آرامش و امنیت را به خانواده بر‌می‌گرداند و این درست زمانی رخ می‌دهد که در بسیاری از مکان‌‌ها هنوز علم کنگره به گوششان نرسیده و بسیاری از این مادران و خانواده‌ها در بند هستند به امید تحقق خواسته‌های جناب آقای مهندس دژاکام و جهانی شدن علم کنگره۶۰. الهی آمین

نویسنده: راهنما همسفر الهام (لژیون نهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر سودابه، نگهبان‌سایت
همسفران نمایندگی جهان‌بین شهرکرد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .