ششمین جلسه از دورهی پانزدهم سری کارگاههای آموزشی کنگره ۶۰ نمایندگی بنیان به نگهبانی مسافر وحید، استادی مسافر جمال و دبیری مسافر محمد با دستور جلسه «خانمهای مسافر» یکشنبه ۱۶ دیماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز شد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان جمال هستم یک مسافر؛ از ایجنت محترم، لژیون مرزبانی و راهنمای عزیزم تشکر میکنم که امروز به من اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم. در مدتی که در کنگره حضور دارم برای اولینبار است که دستور جلسهای با موضوع خانمهای مسافر را میبینم و صادقانه میگویم که صحبتکردن راجع به آن سخت است. نکته جالبی که در کنگره آموزش گرفتم این است که حتماً یک خط و ربطی بین دستور جلسه و استاد آن وجود دارد و اتفاقی نیست. اکنون نیز اگر اینجا استاد جلسه هستم بی شک ارتباطی بین این دستور جلسه و من وجود دارد.
روز چهارشنبه که لایو آقای مهندس را میدیدم برایم خیلی جالب بود. چون قبلاً فکر میکردم تنها آقایان مسافر هستند که مدتزمان خیلی بالا بهعنوانمثال بیست سال یا بیست و پنج سال رهایی دارند؛ ولی خانمی که مشارکت کردند حدوداً ۲۲ سال رهایی داشتند و اگر اشتباه نکنم خود مهندس نیز، راهنمای ایشان بودند. برای من جای تفکر داشت که امروز اگر وارد کنگره شدم، سفر اولی بودم و به هزار ویک دلیل اگر آمدم و در سفر بهانهای گرفتم و نتوانستم سفرم را به اتمام برسانم پس آن جذبه و مردانگیام کجا رفت؟
یک خانم که به هزار و یک دلیل درگیر اعتیاد شده است، باآنهمه مشکلات باآنهمه سختیها بهعنوانمثال مشغول خانهداری است یا از چند فرزند نگهداری میکند، خیلی زیبا میآید سفر خود را شروع میکند و خیلی هم زیبا به پایان میرساند. بعد من آمدهام در کنگره سفر میکنم و قدر این صندلی را نمیدانم، دنبال راه گریزم، یک روز دنبال معرکهگیری باشم و بگویم راهنما داروی من را کم کرد، روز دیگری بگویم راهنما داروی من را زیاد کرد و در نهایت با هزار بهانه نتوانم سفرم را به انتها برسانم. خوب است که اگر امروز اینجا هستم قدر بدانم.
چند وقتی هست که همسفرم را به کلاسهای آموزشی مسافران خانم در شعبه میخک میبرم، شنیدم خانمهایی هستند که برای خدمت از شهرهای اطراف میآیند. به طور مثال از شهر نیشابور یک خانم محترمی رهایی خود را گرفتهاند، اکنون راهنما هستند و برای خدمت میآیند تا افرادی که در خانواده من بودهاند را به رهایی برسانند. بسیار جای تأمل دارد که اینهمه راه و با تمام این سختیها برای خدمت میآیند.
امروز که در این مکان هستم، خدا را شکر میکنم که سقفی، چه برای من چه برای خانمهای مسافر وجود دارد تا بتوانیم در مقوله اعتیاد به رهایی برسیم و به زندگی سالم برگردیم. فرصت داریم نهتنها از بند مواد بلکه از بقیه بندهای بدی که به ما وصل بودهاند رها شویم. من قبل از کنگره نمیدانستم و فکر میکردم که همه بدبختیهای من فقط بهخاطر مصرف مواد است؛ ولی با آموزشهای کنگره امروز متوجه شدهام که شاید مواد دلیل بخشی از آن بوده و مابقی حاصل چیزهایی مانند کینه و قضاوت یا سایر پیوندهای منفی بوده که در نهایت به اعتیاد رسیده است.
در پایان خدا را شکر میکنم که اعتیاد و خیلی از مشکلاتی که در زندگی داشتم، امروز به لطف کنگره ۶۰ درمان شده است. از این که به صحبتهای من توجه کردید، ممنون و سپاسگزارم.
مرزبان خبری: مسافر علیرضا
تصویربردار: مسافر محمدهادی
نگارش: مسافر محمد
ویرایش و ارسال خبر: مسافر سجاد
- تعداد بازدید از این مطلب :
205