همسفر بال پروازی است برای بهتر زندگی کردن

در خدمت مرزبان مسافر مهدی و مرزبان همسفر زهرا هستیم؛ به واسطه هفته همسفر گفتگویی با این زوج مرزبان ترتیب داده‌ایم که در ادامه توجه شما را به آن جلب می‌کنیم. 

مسافر مهدی و همسفرشان با بیش از ۲۰ سال تخریب با آنتی‌ایکس مصرفی شیره و تریاک وارد کنگره شدند و با متد دی اس تی و داروی اوتی به مدت ۱۱ ماه سفر کردند، به راهنمایی مسافر تیمور و همسفر سودابه در لژیون ۴ نمایندگی عمان سامانی و در حال حاضر مدت دو سال و ۱۰ ماه است که به لطف خداوند و دستان پر مهر آقای مهندس دژاکام آزاد و رها هستند. رشته ورزشی مسافر والیبال و رشته ورزشی همسفر دارت در کنگره است. 

-به نظر شما چه تفاوتی بین مسافری که همسفر دارد و مسافری که همسفر ندارد وجود دارد؟

مرزبان مسافر مهدی: با عرض سلام مهدی هستم یک مسافر؛ ابتدا تبریک می‌گویم هفته همسفر را به تمام همسفران، ما در کنگره می‌گوییم همسفر بال پرواز مسافر است و مسافری که همسفر ندارد اما خواسته درمان دارد به هر شکل این پرواز را انجام می‌دهد، اما مسافری که همسفر دارد با فراغ بال و خاطر جمع که کسی هست که خواسته درمان و خاستگاه روش درمان او را درک می‌کند این سفر را انجام می‌دهد. چون درک می‌شود و خود همسفر هم آموزش می‌گیرد و با دغدغه‌های کمتر و کم‌رنگ‌تری مواجه است لذا می‌تواند به بهترین شکل به کنگره بیاید سفر کند و به درمان برسد و حتماً خدمتگزار هم می‌شود.

مرزبان همسفر زهرا: با عرض سلام و خدا قوت، زهرا هستم یک همسفر؛ ابتدا این هفته خجسته را تبریک عرض می‌کنم به اولین همسفر کنگره و تک‌تک همسفران کنگره که ثابت قدم و برای رسیدن به رهایی با تمام وجود در تلاشند. من هم شاکر و سپاسگزار خداوند هستم که به واسطه اعتیاد مسافرم، این مسیر برای من هموار شد تا بتوانم آموزش بگیرم و با بهترین شکل خدمت کنم و این کمک بسیار بزرگی است برای زندگی. مسافری که همسفر ندارد آموزش‌های کنگره را باید به تنهایی در زندگی عملی کند و این کار دشوار خواهد شد؛ همسفر بال پروازی است برای بهتر و درست زندگی کردن.

-اولین قدمی که یک همسفر در کنگره برمی‌دارد چیست ؟

مرزبان مسافر مهدی: اولین قدم بعد از اولین مراحل عضویت در کنگره ۶۰، تحت آموزش قرار گرفتن است تا متوجه شود که مسافرش برای چه به این مکان می‌آید و ادامه راه ...

مرزبان همسفر زهرا: اولین قدمی که منِ همسفر بعد از مراحل عضو شدن در کنگره می‌توانم بردارم این است که فرمان‌بردار قوانین بوده و رعایت‌کننده حرمت‌های کنگره باشم. مهم‌ترین کمکی که من می‌توانم به خودم برای رسیدن به آرامش بکنم این است؛ رها کردن آنچه من را از آموزش باز می‌دارد و همان‌طور که بهترین حال برای یک میوه لحظه رها شدن از شاخه درخت است من هم باید به خود مشغول شوم و مسافرم را رها کنم تا بتوانم با آموزش‌ و کسب دانایی گره‌های درونم را باز کنم.

-نقش همسفر در به‌ رهایی رسیدن مسافر چیست؟

مرزبان مسافر مهدی: همسفری که در کنگره است بهترین حامی بعد از متد درمانی کنگره‌۶۰ می‌باشد، آموزش‌هایی که مسافر دریافت می‌نماید بهترین مشوق و گاهی در ماندگاری مسافر در کنگره هم‌رده تمام عوامل است برای رسیدن مسافر به رهایی؛ چون تمام آموزش‌هایی که مسافر دریافت می‌کند او هم دریافت می‌کند و همسفر چون دوران تاریکی مسافر را دیده و با او تجربه نموده می‌داند که مسافرش رو به نور در حرکت است و به بهترین شکل او را همراهی می‌کند. 

مرزبان همسفر زهرا: همان‌طور که از واژه‌ی همسفر مشخص است همسفر یعنی همراه، همراه شدن در مسیر سفر، همسفر بودن مسئولیت سنگینی دارد؛ زیرا در مسیر سفر باید سختی‌های زیادی را متحمل شود. یک همسفر قدرت بخشش و انعطاف‌پذیری دارد و اگر این قدرت بزرگ را نداشت نمی‌توانست با مشکل دست و پنجه نرم کند. منِ همسفر در وجودم گره‌هایی بوده است که در مسیر زندگی کنار فرد مصرف‌کننده قرار گرفتم و با بودن در کنگره ترکش‌هایی که در دوران اعتیاد بر اعضای خانواده وارد شده با مرور زمان و آموزش دیدن و بالا بردن سطح علم و با سلاح عشق و محبت می‌توان از این مراحل سخت عبور کنم و نقش همسفر را به بهترین شکل به جا بیاورم. 

-از احوالات خود قبل و بعد از ورود به کنگره ۶۰ بیان کنید؟

مرزبان مسافر مهدی: احوالات قبل از آمدن ما به کنگره و بعدش مثل تمام اعضا قابل قیاس نمی‌باشد. آنچه از نور و روشنایی عشق و محبت حال خوب در کل ارزش‌ها شنیده بودم و می‌گفتند در کنگره تجربه کردم و در کنگره۶۰ بودن مصداق عینی حول حالنا علی احسن الحال می‌باشد. 

مرزبان همسفر زهرا: کنگره نقطه عطف و مهربانی برای من بوده است. امروز که در کنگره هستم متوجه می‌شوم که قبل از ورود به کنگره اصلاً زندگی نمی‌کردم؛ زیرا روش درستِ زندگی را بلد نبودم و با آموزش‌های آقای مهندس و با راهنمایی راهنمای خوبم خانم سودابه در کنگره یاد گرفتم که چگونه زندگی کنم؛ این برای من بسیار مهم و با ارزش است که به کنگره ایمان داشته باشم چرا که گنجی را که به دست آورده‌ام برای نگهداری آن به هر آب و آتشی خواهم زد. 

-با توجه به این‌که هر دوی شما در آزمون راهنمایی کنگره۶۰ قبول شده‌اید از حس و حالتان برایمان شرح دهید؟

مرزبان مسافر مهدی: کنگره ۶۰ مثل پاکی دامان مادر است و گرمی و امنیت آغوش پدر را دارد؛ خدمت، تضمین ماندن در آن است و قبول شدن در آزمون راهنمایی یکی از بهترین‌های ماندگار بودن در کنگره ۶۰ می‌باشد و مطمئناً خدمتی است به خودم و در کنار آن به کسانی که مثل من در راه مانده‌اند، حالا حس و حالم را شما حدس بزنید. از شما آقای امین عزیز متشکرم که این فرصت را به من دادید.

مرزبان همسفر زهرا: من در کنگره آموختم که رها کنم نه به معنای ترک، آموختم که سکوت کنم و صبور باشم، قبول شدن در آزمون راهنمایی فرصت بسیار ارزشمندی است برای اینکه بتوانم خدمت کنم به همسفری که هم‌درد خودم بوده، با مشکلات دست و پنجه نرم می‌کند و خواسته رهایی خود و مسافرش را دارد. از آقای مهندس تشکر می‌کنم که این رهایی را فقط برای خود نخواستند، بلکه با گذشت و تلاش‌های فراوان این حال خوش را تقدیم به تک‌تک خانواده مصرف‌کننده‌ها کردند. امید دارم که روزی برسد که دیگر کودکی با بغض اعتیاد عزیزانش سر بر بالین نگذارد. از شما خدمت‌گزار محترم تشکر می‌کنم که این فرصت را به من دادید.

از این که وقت خودتان را در اختیار گروه سایت نمایندگی بروجن قرار دادید بینهایت از شما سپاسگزاریم و از خداوند منان بهترین‌ها را برایتان آرزومندیم.

نگارنده: مسافر عباس

تهیه و تنظیم: مسافر امین 

ارسال: مرزبان خبری مسافر محمد 

مسافران نمایندگی بروجن