یازدهمین جلسه از دوره هشتاد و هشتم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره۶۰ نمایندگی آکادمی با استادی راهنمای محترم مسافر مجتبی، نگهبانی مسافر مهدی و دبیری مسافر ویلیام با دستور جلسه " خانمهای مسافر " شنبه ۱۵ دی ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مجتبی هستم یک مسافر. خداوند را شکر میکنم که دوباره فرصتی به من داد تا در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم. در رابطه با دستور جلسه چون اولین بار است که اضافه شده خیلی سخت میباشد که درباره آن صحبت کرد و حتما آقای مهندس لازم دانسته است که این دستور جلسه اضافه شود.
من مجتبی با توجه به اینکه تجربه مصرف مواد را داشتم و مشکلات آن را لمس کردهام و میدانم با توجه به شرایط جامعه ما چقدر مشکلات برای مسافران خانم سختتر میباشد سعی میکنم در رابطه با دستور جلسه صحبت کنم و آقای مهندس صلاح دانستند که این دستور جلسه به دستور جلسات هفتگی اضافه گردد. جدیداً مصرف سیگار و گل در بین خانمهای جوان زیاد شده است و من فکر میکنم که آقای مهندس دوراندیشی کردند و یک فکر بزرگ دارند تا بتوانند این تابو را بشکنند، به همین واسطه ساختمان رز که مخصوص خانمهای مسافر است توسط آقای مهندس راه افتاد.
من در زمان مصرف همیشه پنهانکاری میکردم تا کسی متوجه مصرف من نشود و این قطعاً برای یک خانم مسافر سختتر میباشد. با توجه به محدودیتهایی که خانمها در جامعه ما دارند شرایط به مراتب سختتر میگردد.
آن دختر خانم که سیگار میکشد و یا مواد مصرف میکند عضوی از جامعه ما میباشد و با توجه به اینکه همه ما یک خانواده هستیم، بنابراین وقتی ایشان به مشکل میخورند قطعاً من هم به عنوان عضوی از این خانواده و جامعه با مشکل مواجه میشوم و آن مشکل در جامعه زیاد و زیادتر میشود؛ به نحوی که در کشورهای اروپایی این مسئله مشکلات بسیار بزرگی ایجاد کرده
و خوشبختانه آقای مهندس این تابو را شکسته است و شخص مصرف کننده به عنوان یک بیمار شناخته شده است، یعنی در جامعه ما کنگره همینطور بزرگ و بزرگتر میگردد و مطمئناً آقای مهندس به یک راهکار خیلی بزرگ اندیشیده است که یک مصرف کننده در واقع بیمار است و یک مصرف کننده، آدم جامعه گریز و هنجار شکن نیست و فقط یک بیمار است که باید درمان گردد و به نظر من قسمتی از این بیماری دسته خودش نیست و تا آنجا که من شنیدم ژنتیک هم تاثیر دارد و نیازی بوده که درگیر اعتیاد شده و به واسطه یکسری مسائل در جامعه درگیر اعتیاد شده و برای یک خانم قطعاً سختتر میباشد.
وقتی به واسطه آموزشهای کنگره خانوادهها و فرزندانشان متوجه میگردند که این یک بیماری است و قابل درمان میباشد، دیگر دیدشان نسبت به یک مصرف کننده خیلی متفاوت میگردد. با توجه به اینکه خانمها در این مسئله خیلی آسیب پذیرتر هستند شرایط را برای آنها سختتر میباشد و باید دانست که بار تربیت خانواده بیشتر بر روی دوش خانمها میباشد، وقتی که درمان گردند و آموزش بگیرند این آموزشها و تغییر جهانبینی وارد خانوادهها میگردد.
برای خود من هم این چنین بود من در ابتدا به کنگره آمده بودم تا اعتیادم را درمان کنم شاید هم اصلاً باور نداشتم که درمان بشوم و در ماههای اول فقط میآمدم و میرفتم، یک آدم گرفتار بودم و به دنبال راهی برای خلاص شدن از گرفتاریها بودم، آمدم و با فرمانبرداری اعتیادم درمان شد، حال به سفر اولیها باید بگویم، بدانید که درمان فقط با حرف گوش کردن و فرمانبرداری از راهنما انجام میشود.
من همیشه در لژیون میگویم اگر فرمانبردار باشید آن درمان اتفاق میافتد. وقتی مدتی از سفر اولم گذشت و جلوتر آمدم متوجه شدم که داستان یک چیز دیگری است و آموزشهای کنگره از جنس دیگری میباشد و در اینجا به من بهتر زندگی کردن را یاد میدهد، همین اتفاق برای خانمهای مسافر رخ میدهد و این آموزشها به خانوادهها منتقل میشود، باعث میشود به واسطه این آموزشها فرزندان بهتری تربیت کنیم و جامعه بهتری داشته باشیم.
با توجه به اینکه دستور جلسه برای اولین بار مطرح گردیده است صحبت را سختتر مینماید ولی بچههای سفر اول بدانند اگر فرمانبردار باشید میتوانید به رهایی برسید، من حدود ۱۰ سال پیش به کنگره آمدم و در ابتدا باور نداشتم که درمانی اتفاق بیفتد ولی زمانی که فرمانبرداری را سرلوحه کارم قرار دادم مشکلات روز به روز کمتر میشد، یک زمانی اول میخواستم مشکلاتم را حل کنم و بعد اعتیادم را درست کنم ولی همچین چیزی اتفاق نمیافتد، باید اول بزرگترین مشکلم که اعتیاد است را حل کنم بعد ذره ذره به برکت این سفر و این مسیر و خدمتی که میکنم مشکلاتم مرتفع میشود. از اینکه به صحبتهای من توجه کردید از همه شما سپاسگزارم.
تایپ: مسافر حسن لژیون دوم
عکس و تنظیم: مسافر محمدحسین لژیون ششم
- تعداد بازدید از این مطلب :
164