English Version
This Site Is Available In English

اولین هفته همسفر در نمایندگی گرمسار

اولین هفته همسفر در نمایندگی گرمسار

اولین جلسه از دوره اول کارگاه‌های آموزشی کنگره ۶۰؛ ویژه مسافران؛ با استادی راهنمای محترم مسافر عیسی و نگهبانی مسافر محمد سعید و دبیری مسافر سعید، با دستورجلسه "هفته همسفر" یکشنبه 9 دی ماه ۱۴۰۳ ساعت 17:00 آغاز به کار کرد.

سلام دوستان عیسی هستم مسافر. خدا را سپاسگزارم که اجازه داد امروز اینجا باشیم.

دستور جلسه هفته همسفر است. درکنگره گروه همسفرها به این صورت شکل گرفته که آن زمان خانم ها به نسبت بیشتر بوده‌اند، یکی همسر بوده، مادری بوده یا خواهری بوده می‌آمدند جلوی در تجمع می‌کردند، ازدحام  و شلوغ می‌کردند، می نشستند. جرقه آنجا زده شد که قرار شد برای خانم ها نیز جلسه باشد و بعد از چند جلسه مانند مسافرها روی جهان بینی کار کردند.

اولین گروه همسفر با خانم آنی بزرگ شروع شد و امروز می بینیم که هم همسفر خانم داریم و هم همسفر آقا.

من هم مانند مسافرهای دیگر همسفر نداشتم و آرام آرام همسفرم ترغیب شد که جایی که من می روم چگونه و چه طور محیطی است. به واسطه همین کنجکاوی وارد کنگره و ماندگار شد. پس از ایشان پسرم نیز آمد. خدا را شکر که یک جمع کنگره‌ای داریم.

روز شنبه که در شعبه مشارکت می‌کردند خیلی ها از خانم آنی بزرگ تشکر می‌کردند. خانم آنی سپر بزرگی برای سفر آقای مهندس بودند. به نوعی خودشان را فدای آقای مهندس کردند تا ایشان بتوانند سفر کرده و  تحقیقاتشان را در مورد اعتیاد انجام بدهند.

در کنگره یاد گرفته ایم که هیچ موضوعی اتفاقی نیست. همه ما انتخاب هایی داشته ایم و با این انتخاب ها اکنون در مکان و زمان مناسب سر از کنگره درآورده ایم. در زندگی‌های قبل ما انتخاب کرده ایم و در گروه همسفرها هم همینطور است. من مسافر خودم انتخاب کردم و وارد موضوعی که اعتیاد است شدم، معبری را باز کردم تا در این معبر همسفر من هم بیاید و از این معبر خانواده نیز بتوانند بیایند. باز کردن معبر همان بلیط ورود به کنگره است.

در ابتدای کتاب ۶۰ درجه می‌خوانیم که از حالا به بعد جناب مهندس را نگهبان می شناسیم و در ادامه گفته می شود که خانم آنی بزرگ هم یکی از نگهبانان بزرگ است. کسی می‌تواند این بار و این پرونده اعتیاد را بپذیرد که از قبل این قدرت را داشته است. در کلام الله آمده ما به کسی اگر مشکلی می‌دهیم حتماً راه حل آن مشکل هم در فرد می باشد که بتواند از این موضوع عبور کند.

اگر آقای مهندس وارد اعتیاد شدند، راه خارج شدن از اعتیاد را نیز دانسته و به همه یاد می دهند. خانم آنی بزرگ هم در کنارشان بوده اند. آنها از دیرباز در کنار هم بودند و یک پرونده ای را قبول کرده و آمدند و شکر خدا متوجه می شویم که درمان اعتیاد در کنگره بهانه ای است برای اینکه من بیایم و علم درست زندگی کردن را یاد بگیرم.
یکی از رهجوها از من سوال کرد، چرا همسفر من نمی‌آید؟ من خیلی تغییر کرده ام. گفتم تو از دیدگاه خودت خیلی تغییر کرده ای، از دیدگاه بچه‌های کنگره هم خیلی تغییر کرده ای، اما آن نقطه ضعف هایی که مد نظر همسفرت است تغییر نکرده، که اگر تغییر کند همسفرت متوجه شده، آن موقع است که وارد کنگره می‌شود. وقتی همسفر من وارد کنگره شد اولین چیزی که دیدم آرام آرام رو به نظم رفتیم.

استاد امین می گویند بودن همسفر در کنگره، بال پروازی است برای مسافر. استاد امین می‌گویند که اگر دو نادان در کنار هم باشند خیلی راحت تر زندگی می‌کنند ولی اگر یک دانا کنار یک نادان باشد، نمی‌توانند در کنار هم زندگی کنند زیرا یکی موضوعی را می‌داند و آن یکی نمی‌داند و به مشکل بر می‌خورند. مسافر و همسفر با آموزش هایی که در کنگره می‌گیرند می‌توانند در کنار هم زندگی کنند و بنیان خانواده را بهتر حفظ می کنند.

خلاصه گزارش: مسافر سعید

تنظیم و ارسال گزارش: مسافر حسین

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .