پنجمین جلسه از دوره اول کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران آقا، نمایندگی شادآباد؛ به استادی ایجنت محترم همسفر محمدرضا، نگهبانی همسفر خسرو و دبیری مرزبان محترم همسفر نیما؛ با دستور جلسه "هفته همسفر" پنجشنبه 13 دیماه ۱۴۰۳، ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان محمدرضا هستم یک همسفر
موضوع دستور جلسه، هفته همسفر است. این هفته را به تمام همسفران، مسافران و همچنین به جناب آقای مهندس دژاکام و سرکار خانم آنی که اولین همسفر ایشان بودند و به خانواده آقای مهندس تبریک میگویم.
کسی که به مسافرت میرود همسفری او را همراهی میکند تا در شرایط سختی و مشکلات بتواند به او کمک کند. در کنگره میگویند همسفر بال پرواز مسافر است؛ اما آیا میتوان هر همسفری را بهعنوان بال پرواز مسافر بیان کرد؟ همسفری را میتوان بال مسافر گفت که به دانایی لازم رسیده باشد و بتواند کمکحال آن مسافر باشد. دانایی لازم آموزشهایی است که کنگره 60 به من میدهد که چگونه رفتار کنم.
اوایل که به کنگره آمده بودم هنگامیکه دعای کنگره را میخواندیم، در قسمتی از دعا که میگوید تاریکیها را تجربه نمودهایم، در ذهن من این بود که این قسمت به من مربوط نمیشود و مسافر را میگوید؛ اما گذر زمان نشان داد که مشکلات رفتاری من خیلی بیشتر است.
هنگامیکه میگوییم این سفر، سفری است از ظلمت بهطرف نور یا از نادانی بهطرف دانایی یعنی ابتدا من باید مشکلات خودم را حل کنم. مشکلاتی مانند خشم، تردید، ظن بد و ... را حل کنم و یا شکهایی که به مسافرم داشتم که چرا مسافرم دیر کرده یا دیگر مسائل که به او نسبت میدادم.
یکی دیگر از اشکالات بزرگی که داشتم این بود که سپاسگزاری را بلد نبودم و اگر کسی کاری برای من انجام میداد از او تشکر نمیکردم. یا اگر کسی ایرادی از من میگرفت سریعاً از او یک ایراد میگرفتم
با خودم فکر میکردم تمام کسانی که با من در ارتباط هستند مقصر هستند و فقط من موجه هستم و این دیگران هستند که باید خودشان را درست کنند. هیچگاه به این نکته نرسیده بودم که خود من ایرادات خیلی بزرگی دارم. چرا؟ زیرا اصلاً نمیتوانستم خودم را ببینم و مشکلات خودم را پیدا کنم؛ اما آموزشهای کنگره باعث گردید این ایرادات را متوجه شوم و شروع به حل آنها کنم.
در وادی پنجم میگوید اولین قدم این است که تزکیه و پالایش را باید اول از خودم شروع کنم؛ یعنی تا زمانی که من تزکیه و پالایش را از خودم شروع نکردهام نباید اصلاً از دیگران ایرادی بگیرم و یا از آنها انتظار داشته باشم.
این مهمترین قدمی است که در گفتار و رفتار جناب مهندس دیدم. هر کاری را خودشان ابتدا انجام دادند. مثلاً تا زمانی که سفر سیگار را انجام نداده بودند به هیچکس نمیگفتند که این کار را انجام دهد. یا مثلاً در لژیون خدمت مالی، خودشان ابتدا مقام سردار، دنور و یا پهلوان را کسب کردند.
من نیز باید الگوبرداری کنم و الگوی من جناب مهندس دژاکام، سرکار خانم آنی، دیدهبانان و راهنمایان هستند تا بتوانم ایرادات خودم را برطرف کنم و رفتهرفته با مسافرم همراه و همدل شوم.
هنگامیکه این اتفاق بیفتد ادامه سفر راحت میشود و هنگامیکه گل رهایی را مسافر میگیرد آغاز شادی و نشاط است؛ اما نباید از ادامه بایستیم، باید ادامه دهیم تا سفر کامل شود.
خیلی ممنون از اینکه به صحبتهای من گوش کردید.
گزارش تصویری تقدیر و تشکر مسافران از همسفران آقا:
سایت همسفران آقا نمایندگی شادآباد
تایپ و ویراستاری: همسفر احسان
- تعداد بازدید از این مطلب :
372