همسفر می‌تواند آموزش را به تجربه تبدیل و آن تجربه را در زندگی کاربردی کند

هشتمین جلسه از دوره پانزدهم سری کارگاه های آموزشی عمومی مسافران کنگره ۶۰ نمایندگی هاتف با نگهبانی مسافر مرید و استادی راهنما همسفر محمد مهدی و دبیری مسافر حسین با دستور جلسه"هفته همسفر" روز پنجشنبه 13 دیماه 1403 ساعت 16:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
در ابتدا از خداوند سپاسگزارم که توانستم یک بار دیگر در جمع شما باشم، از ایجنت و مرزبان عزیز و دبیر ارجمند تشکر می‌نمایم که اجازه دادند بنده در این جایگاه خدمت نمایم، در مورد دستور جلسه "هفته همسفر" را به تمام همسفران، جناب مهندس، خانواده محترمشان و دیده‌بان محترم همسفران استاد امین تبریک عرض میکنم.

شاید برای همه این سوال پیش آید که چرا همسفر باید به کنگره بیاید؟ دلیل اصلی آن این است که شخص همسفر برای درمان خودش به کنگره می‌آید، البته مسافری که در سفر خودش همسفر داشته باشد راحت‌تر به درمان می‌رسد، در زمان اعتیاد از نظر مالی، احساسی، عاطفی و تخریب‌های جسمی به همسفر و مسافر تخریب وارد گردیده است، همه ما می‌دانیم که اعتیاد یک نوع بیماری می‌باشد و همسفر به کنگره می‌آید که مفهوم اعتیاد، سفر و تخریب‌های جسم را در کنار مسافرش درک نماید و بتواند به رهایی برسد، همسفر اگر تخریب‌های اعتیاد را درک نکند نمی‌تواند مسافر را درک کند، که چه سختی‌هایی را تحمل می‌کند و مدام از مسافر سوال می‌نماید که کجا بودی؟ چه کار می‌کنی؟ یا مثلاً چرا دارویت را سر وقت مصرف ننموده‌ای؟ این پرس و جو باعث می‌شود که شخص مسافر، سفر سختی را داشته باشد، سوال مهمی که در این زمینه برای خودم وجود داشت، این بود که چه چیزباعث می‌شود که یک همسفر در کنگره بماند؟ چون من همسفر پدرم بودم می‌دیدم که هر تعداد همسفری که به کنگره می‌آید بعد از یک یا دو ماه کنگره را ترک می کند. وقتی از دیده بان محترم آقای صدیقی سوال نمودنم که چگونه یک همسفر می‌تواند در کنگره ماندگار شود؟ آقای صدیقی فرمودند، اول از همه باید از راهنمایش فرمانبردار باشد، مورد دوم این که، آموزش بگیرد و خدمت کند، وقتی یک همسفر به کنگره می‌آید و آموزش‌ می گیرد، می‌تواند آن آموزش را به تجربه تبدیل نماید و آن تجربه را در زندگی کاربردی کند.
سوالی که به وجود می آید این است که تفاوت مسافر و همسفر چیست؟ مسافر وقتی به کنگره می‌آید قطعاً قبل از ورود به کنگره تمامی راه‌های درمان را تجربه نموده است و پس از ورود می‌پذیرد که باید کاملا فرمانبردار باشد، ولی همسفر در اوایل سفر با خودش هزاران سوال دارد، که چرا باید به کنگره بیایم؟ چرا زندگی من اینطور شده؟ او می‌داند که مشکلات زیادی دارد و مقصر را مسافر می‌ داند، از طرف دیگر مسافر هم قبول نمی‌کند که باعث تخریب همسفر شده، تفاوت عمده این است که همسفر، تخریب های مواد را تجربه ننموده است، ولی همسفر نیز به نحوه دیگر، تاریکی‌ها را تجربه کرده است، حال می‌خواهم مسافران خود را به جای همسفران خود بگذارند، آیا یک مسافر با آن تخریبی که همسفرش ایجاد کرده بود به پای همسفرش می‌ماند؟ قطعاً جواب این سوال سخت است، ولی همسفر تا آخر پای مسافرش می ماند و با بخشش و بزرگی به دنبال مسافرش به کنگره می آید و با صفات زیبای خودش بال پرواز مسافرش می گردد، پس باید قدر همسفر را دانست.

تایپ: مسافر بهروز لژیون هشتم

ویرایش: مسافر وحید لژیون سوم

ارسال: مسافر احمد لژیون نهم

عکس: مسافر سجاد لژیون هشتم