اولین جلسه از سری جلسات کارگاه های آموزشی؛ شعبه گرمسار

اولین جلسه از دوره اول کارگاه‌های آموزشی کنگره ۶۰؛ ویژه مسافران و همسفران؛ با استادی راهنمای محترم مسافر علیرضا و نگهبانی مسافر سجاد و دبیری مسافر علیرضا با دستورجلسه "هفته بنیان کنگره60" پنجشنبه 6 دی ماه ۱۴۰۳ ساعت 17:00 آغاز به کار کرد.

سلام دوستان علیرضا هستم یک مسافر.

خداوند را شاکر و سپاسگزارم که توانسته‌ام دراین جایگاه قراربگیرم و خدمت کنم.

ازعزیزانی که دراین مدت که ما شروع به کار کردیم، ما را همراهی کردند و عزیزانی که از تهران برای کمک کردن می‌آمدند، تشکر می‌کنم چون این کار یک کار گروهی بوده تا امروز چراغ این شعبه روشن شود.

همه ما در نهایت در سیستم کنگره، در هر جایگاه و خدمتی، مدیون آقای مهندس هستیم چون اگر ایشان نبودند معلوم نبود چه سرنوشتی در انتظار ما بود. دستور جلسه بنیان است و من این موضوع را در ذهنم خودم به دو بخش تقسیم کردم.

یک بخش تولد آقای مهندس و رهایی ایشان است و بخش دیگر ساخت ساختار کنگره است که به گفته ایشان ما اعضا هم قسمتی از کنگره هستیم و می‌توانیم بنیان کنگره باشیم به همان علت که نمی‌توانیم در جسم انسان بگویم قسمتی برای من است و قسمتی برای من نیست. اعضای بدن جدا شدنی نیستند. ما در کنگره همه به هم متصل هستیم و در هر جایگاهی به هم خدمت می‌کنیم. هیچ کسی برتر از دیگری نیست، جایگاه‌ها متفاوت هستند ولی از نظر انسانی همه باهم برابریم و مسیرمان به یک سمت است.

همه ما عضوی از این سیستم کنگره 60 هستیم. مثل یک درخت؛ ریشه درخت، تنه درخت و شکوفه‌ها همه برای درخت هستند. نمی شود گفت برای این درخت نیستند. یک درخت اگر ریشه خوبی نداشته باشد با طوفان، سیل و باد از  بین می رود.

آقای مهندس مثل ریشه درخت هستند که دو کار انجام می‌دهند، یکی از پایین به اعماق زمین فرو می‌رود و انواع مواد معدنی، آب و هرچیزی که درخت نیاز دارد تهیه می‌کند و دیگری کمک می‌کند که درخت رشد و نمو کند و سرسبز بماند.آقای مهندس در بالاترین جایگاه قرار دارند.

موضوع مهم این است که ما در اثر یک غفلت از کنگره جدا شویم، یعنی من خواسته دارم و خدمت می‌کنم، ولی بدون این‌ که بخواهم از این بنیان جدا می شوم و مسیری را اشتباه می روم‌. مثالی که به ذهنم می‌آید یک درخت عظیم را در نظر بگیرید که بسیار عالی رشد کرده اما در وسط درخت یکی از شاخه‌ها از تنه بیرون رفته و خشک شده، درخت که همه املاح را از زمین می‌گیرد پس چرا آن شاخه خشک شده؟ چون نفس این شاخه دچار انحراف شده و آنچه را که باید دریافت نمی کند. همچنان که ما می‌توانیم یک شاخه را به یک درخت پیوند بزنیم به همان صورت می‌تواند یک شاخه از درخت جدا و خشک شود. همین اتفاق ممکن است برای من یا هرکس دیگری بیافتد.

بعضی‌ها ممکن است خیلی عالی حرکت کنند ولی یک لحظه راهشان تغییر می‌کند. این‌ها به دلیل آن است که گذشته خود را فراموش می‌کنیم. شاید کنگره به ظاهر وقت مرا بگیرد، از خانواده دور کند، ولی باید یادم باشد کنگره بود که مرا از تاریکی‌ها بیرون کشید. اگر این‌ها یادم بماند و در مسیر درست حرکت کنم و خدمت کنم، تفکرم را سالم نگاه دارم، بنیان کنگره جوری بنا شده است که هیچ کسی در کنگره بی نصیب نمی‌ماند.

همه تلاش  شبانه روزی خود را بر این مبنا گذاشتیم که این شعبه در هفته کنگره شروع به کار کند و این اتفاق هم افتاد. من این موضوع را به فال نیک می‌گیرم و مهم‌ترین موضوع این‌ که اولین دستور جلسه در این شعبه هفته همسفر است.

ما به این معتقد هستیم که برای رشد یک شعبه، آموزش و اهمیت دادن به همسفران بسیار مهم است و هر خدمتی که برای مسافران است حتما در قسمت همسفران هم اجرا می‌کنیم.

ممنونم که به صحبت‌های من گوش دادین.

مرزبان کشیک: راهنمای محترم مسافر مهدی

خلاصه نویسی: مسافر علیرضا

عکاس: مسافر مهدی

تنظیم و ارسال گزارش: مسافر حسین