«به نام قدرت مطلق الله»
«گفتوگوی اختصاصی با ایجنت مسافر احسان و همسرشان همسفر زهره»
واحد سایت نمایندگی صالحی2 در باب دستور جلسه«هفته همسفر»گفتگویی را با ایجنت محترم مسافر احسان و همسرشان همسفر زهره تداراک دیده است که توجه شما عزیزان را به آن جلب مینماییم:
1-لطفاً به رسم کنگره خودتان را معرفی کنید.
مسافر احسان: سلام دوستان احسان هستم یک مسافر. آخرین آنتی ایکس شیشه، حشیش، گل، ۱۲ماه و ۱۰ روز سفر کردم با راهنمایی راهنمای خوبم آقاکوروش، روش درمان DST داروی درمان OT ورزش در کنگره بسکتبال رهایی از بند اعتیاد ۸سال و ۴ماه رهایی از سیگار با راهنمایی آقا مازیار ۷سال و ۲ماه
2- حس و حال خود را از هفته همسفر بگویید؟
همسفر زهره: خداوند را شاکر و سپاسگزارم برای وجودِ کنگره. در هفته همسفر حس و حال بسیار زیبایــی در کنگره موج میزند و این بسیار زیباسـت که یک هفته به همسفران تعلق دارد و این اهمیتِ نقش همسفر را نشان میدهد، و منِ همسفــر بسیار خوشحالم بخاطر وجود این هفته،امیدوارم که بتوانم در این مجموعه خدمت صادقانه داشته باشم.
3-لطفا از نحوه آشنایی خود با کنگره۶۰ برای ما بگویید؟
مسافر احسان: نحوه آشنایی ما جالب بود من مواد مصرف میکردم و همسفرم خبر نداشت، و وقتی متوجه شد خانواده ام را در جریان گذاشت و چون آنها راهی را بلد نبودند تصمیم گرفتند منو به کمپ بفرستند ، من هم مخالف و دو سه روزی خونه نرفتم؛ اما خداروشکر در همان فاصله همسفرم از طریق سایت با کنگره آشنا شد و ما به کنگره آمدیم.
4- چگونه یک همسفر میتواند بال پرواز مسافر خود شود؟
همسفر زهره: بال پرواز، تشبیه زیبایی اســت برای همسفر؛ چرا که پرنده برای پرواز کردن به دو بال نیازمند است و اگر هر دو بالِ او، هم زمان و باهم حرکت نکنند، قادر به پرواز نیست، پس منِ همسفر هم باید در کنار مسافرم آموزش بگیرم تا بتوانم در کنارش باشم و اگر خواسته خدمت داشت مانع او نشوم، اینگونه است که در زندگی صلح و آرامش برقرار میشود.
از طرفی هم گاهی مسافـر، بال پروازِ همسفر میشود، بال پرواز از ضدارزش ها و قدم گذاشتن در ارزش ها و صراط مستقیم. اگر مسافرم نبود من هرگز نمیتوانستم از آموزش های کنگره بهره مند شوم.
5- یک مسافر چگونه میتواند همسفر خود را جذب کنگره ۶۰ نماید؟
مسافر احسان: خب زمانی که همسفر میخواهد جذب شود اولین قدم این است که مسافر از همسفر درخواست میکند که در این مسیر همراه او باشد؛ اما به نظر من بیشتر از تاثیر کلام، تاثیر رفتار و تغییر یک مسافر است که همسفر را جذب میکند. اگر همسفر ببیند که درون مسافرش تغییری ایجاد شده و مسافری که تا دیروز شاید تا ساعت ۱۰-۱۱صبح میخوابیده و شب تا دیروقت بیدار بوده، اما از یک روزی به بعد ناخودآگاه بدون اینکه چیزی بخواهد بگوید همسفرش میبیند که مسافر منظم شده،صبح زود از خواب بیدار میشود،شب به موقع میخوابد، نوع پوشش عوض شده، نوع بیانش عوض شده، دایره ارتباطات و دوستانش تغییر کرده ،این تغییرات ناخودآگاه به چشم همسفر میآید. اگر همسفر این تغییرات را درون مسافر ببیند برایش جذاب میشود و تمایل پیدا میکند که ببیند مسافرش به کجا میرود؟ چه اتفاقی افتاده که آدمی که تا دیروز هیچ کدام از این نکات به ظاهر اخلاقی را رعایت نمیکرد، امروز چه اتفاقی درونش افتاده که تغییر کرده، اگر مسافر بتواند این تغییر را درون خودش به نمایش بگذارد و همسفر متوجه این تغییر شود فکر میکنم این گزینه بهترین گزینه باشد برای جذب شدن یک همسفر.
6-عده ای از مسافران بدون همسفر هستند و از طرفی در کنگره تعبیری هست که میگوید همسفر بال پرواز مسافر است، آیا این جمله برای این عده از مسافران ناراحت کننده نیست؟
مسافر احسان: در نگاه اول شاید این دستورجلسه برای کسانی که همسفر ندارند یک مقداری ناراحت کننده بیاد؛ اما نظر و تجربه شخصی خودم را میگویم، من ابتدای ورود به کنگره همسفرم همراهم بود بعد از گذشت چند ماه، چون من روی برنامه نیفتاده بودم همسفرم دیگر کنگره نیامد و حدود ۷ سال من بدون همسفر آمدم و حتی مرزبانی، راهنمایی و حالا خدمتهای دیگری که درشعبه هست را هم انجام دادم.
سفر اول شروع و پایانش مشخص است. حدوداً ۱۰ ماه زمان میبرد تا سفر اول به پایان برسد. اما سفر دوم فقط شروع دارد نقطه پایان مشخصی ندارد. درست است که همسفر بال پرواز مسافر است اما یک زمانی هست که شما میخواهید از یک شهری به شهر دیگری پرواز کنید درسته که وجودِ همسفر خیلی به آدم کمک میکند اما مسیر خیلی طولانی نیست به این دلیل که مسیر کاملاً نشانه گذاری شده و مشخص است اما یک زمانی هست که شما میخواهید از یک قارهای به قاره دیگه کوچ بکنید و مسیر خیلی طولانی است. اینجا نقش همسفر پررنگتر میشود و وجودش بیشتر احساس میشود برای طی مسیر، در سفر دوم بدونِ وجود همسفر سخت میشود و اگر مسافر درست طی مسیر کرده باشد و در مسیر درستی باشد قطعاً میتواند همسفرش را هم با خودش هم مسیر بکند؛ پس بهترین گزینه این است که مسافر صبر داشته باشد تا در واقع همسفر او تغییر را درون مسافر ببیند و جذب شود.
7-چرا عده ای از مسافران و همسفران بعد از سفر دوم از کنگره جدا میشوند؟
همسفر زهره: برای اینکه آموزشهای کنگره را درست دریافت کردهاند ولی کاربردی نکردهاند؛ چرا که سفر دوم برای فراگیری جهانبینی مسافر بسیار ضروری است و برای منِ همسفر، خدمت کردن و برای جبران خسارت از خود و اطرافیان ضروری است که در کنگره باقی بمانم و آموزشهای بیشتری بگیرم.
مسافر احسان: به نظر من علت جدا شدن، عدم درک صحیح از کنگره است. یک زمانی شما یک چیزی را به دست میآورید که آن چیز برای شما خیلی ارزشمنداست و برای بهدست آوردنش خیلی زحمت کشیدید، وقتی که بهای آن را پرداخت کردید سعی میکنید که حفظش کنید و از دستش ندهید. اما؛ یک موقعی هست که شما یک چیزی را بهدست آوردید اما؛ برای بهدست آوردنش خیلی تلاش نکردید و خب طبیعیه که انسان وقتی چیزی را بدست بیاورد اما بهای آن را پرداخت نکرده باشد از دست دادنش هم خیلی برایش اهمیت ندارد.حالا این بها صرفا مادی نیست، اگر شما تلاش بکنید و یک گوهر ارزشمندی را بهدست بیارید قطعاً حفظ می کنید.
به نظر من کسانی که بعد از مدتی از کنگره جدا میشوند خیلی به فلسفه کنگره پی نبردند، خیلی درست درک نکردند که کجا هستند و چه اتفاقی دارد میافتد، وگرنه هیچ کسی حاضر نیست یک گوهر ارزشمندی را بهدست بیاورد و به راحتی از کنارِ آن بگذرد.
8-هرکسی وارد کنگره میشود میگوید که براساس نیازها و خواسته هایش چیز به خصوصی دریافت کرده است، شما از کنگره چه چیزی را دریافت کرده اید؟
همسفر زهره: در درجه اول سلامتی مسافرم بود و در ادامه زندگیِ آرام و رسیدن به آرامش فکری. چرا که قبلاً واکنشم نسبت به موضوعات با نگرانی و ترس همراه بود اما الان با آرامش خاطر بهتری به موضوعات نگاه میکنم...
مسافر احسان: کنگره ارزشها و صفات من را عوض کرد. من قبل از اینکه به کنگره بیام ارزشها و صفت هایم فرق میکرد. در نوشتار نگهبان میبینیم که نگهبان میگوید: این سفر سفری است از ظلمت به نور، از نادانی به دانایی، از حقارت به سرفرازی، از ترس به شجاعت، از کفر به ایمان و در نهایت از نفرت به طرف عشق...
من اصلاً نمیدانستم اینها چیه؟ اما با آمدن به کنگره و شناخت پیدا کردن نسبت به این موضوعات رفته رفته ارزشها و صفتهایم تغییر کرد و به این دلیل ماندم تا در واقع روی ارزشهای جدیدم کار کنم.
9-با توجه به اینکه شما زوج کنگره ای هستید آیا بودن هر دوی شما در جایگاه خدمتی در کنگره، خللی در زندگی شما ایجاد نمیکند؟
همسفر زهره: بگذارید یک مثال برایتان بزنم. شما درنظر بگیرید میخواهید خانه را جاروبرقی بزنید اگر حالتان خوب باشد یا به قول خودمان سطح انرژیمون بالا باشد در عرض چنددقیقه میتوانیم کل خانه را جارو بزنیم ؛ اما اگر سطح انرژیمان پایین باشد شاید یک جاروبرقی زدن ساده، چندساعت طول بکشد.خدمت درکنگره هم به همین صورته، با انرژی ای که از خدمت به دست میآید اگر درست مدیریت شود انسان میتواند خیلی راحت تر به امورات روزمره خود برسد.
10-به عنوان سوال آخر هر مطلبی که در رابطه با واژه همسفر میخواهید بیان کنید؟
همسفر زهره: همسفر سمبل صبر، استقامت و امید است .
و در آخر ممنونم از همسفرانی که مسافران خود را تنها نگذاشتند و با همراهی و در کنار مسافرِ خود بودن، قوّت قلبـی برای مسافرِ خود هستند.
مسافر احسان: به نظر من همسفر کسی است که در زمان مصرفِ مسافر به نوعی آسیب دیده و تحت تاثیر آن مسافر قرار گرفته؛ پس میتوانیم بگوییم همه ما همسفر داریم با این تفاوت که بعضی از همسفرها به کنگره می آیند و بعضیها نه، من فکر میکنم هیچ کس نیست که همسفر نداشته باشد و نکته دوم اینکه زندگی یک سفر است و همسفر نه تنها همسفر کنگره بلکه همسفر زندگی است؛ پس چقــدر خوبه که بتوانیم قدر همسفرمان را بدانیم.
برای شما مسافر و همسفر عزیز از خداوند بزرگ بهترین ها را آرزو میکنم و ممنون هستم که وقت خودتان را در اختیار سایت همسفران نمایندگی صالحی2 قرار دادید.
عکاس : راهنما همسفر اکرم
تهیه و تنظیم و ارسال : همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر شهره(لژیون اول)
سایت همسفران نمایندگی صالحی 2
- تعداد بازدید از این مطلب :
279