English Version
This Site Is Available In English

جشن همسفر

جشن همسفر


اولین جلسه از دور اول سری کارگاه های آموزشی عمومی کنگره 60، لژیون فیروزآباد فارس، با استادی  ایجنت همسفران شعبه تخت جمشید شیراز همسفر فاطمه، نگهبانی همسفر فاطمه و دبیری همسفر رسول با دستور جلسه « همسفر » در روز دوشنبه مورخه 1043/10/10 راس ساعت 17 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد :
بسیار شاکر و سپاسگزار خداوند هستم که امروز توفیق داد که در جمع شما خوبان و عزیزان باشم. خیلی خوشحالم که لژیون فیروز آباد راه اندازی شده و در اولین جلسه که همسفران عزیز حضور دارند من هم دعوت شده ام و حضور دارم.
واقعا خدا قوت می گویم به بچه های فیروزآباد، امروز اولین باری بود که من این مسیر را طی کردم و این را درک کردم که چندین سال با وجود سختی راه در گرما و سرما این مسیر را طی کردند، آمدند و زحمت هایشان واقعا به نتیجه رسیده و الان هم شاهد این هستیم که زیر سقف باشند و آموزش بگیرند. انشاالله که خانواده های زیادی که درگیر مصرف مواد مخدر و اعتیاد هستند، بیایند به این مکان و درمان شوند و خدمتگزاران لایقی از دل این لژیون بیرون بیاید.
من هم هفته همسفر را تبریک می گویم در راس به خانواده آقای دژاکام و خانم آنی بزرگ که اولین همسفر در کنگره بودند و به استاد امین و خانم آنی کماندار و خانم شانی و تمام همسفران بخصوص همسفران لژیون فیروزآباد از صمیم قلب تبریک می گویم. در مورد جشن و هفته همسفر بخواهم بگویم، اعتیاد مثل یک بمبی هست که در خانواده منفجر می شود و تمام اعضای خانواده را درگیر می کند و از ترکش این بمب در امان نیستند و باعث تخریب افکار و روان و جسم افراد خانواده می شود.
تشبیهی که آقای مهندس دارند می گویند شما حساب کنید که یک مسافر و همسفر در یک ماشین نشسته اند و در یک جاده سرد کوهستانی، مسافر رانندگی می کند، و در حالت و تعادل طبیعی نیست و با سرعت گاز می دهد. حالا در این هوای سرد و یخبندان همسفر که کنارش هست نمی داند چه کار  بکند، همسفر در این لحظات بیشترین ترس و بیشترین آسیب را می بیند.
حالا در کنگره برای حفظ و ارزش همسفر و مقام والای او یک جشنی در نظر گرفته شده است، جشنی که مسافر به همسفر خودش به پاس تمام زحماتش کادو می دهد. من هم وقتی وارد کنگره شدم واقعا محبتی که از بچه های کنگره دریافت کردم هیچ جایی ندیدم.
اینجا به من عنوان زیبای همسفر داده شد، واژه همسفر یعنی همراه مسافر در این سفر، حالا این سفر، سفر آسانی نیست که بگویم همه چیز به خوبی پیش می رود؛نه!! سفر عبور از منطقه 60 درجه زیر صفر است؛ ولی اگر همسفر و مسافر همگام باشند و با آموزش های کنگره همقدم؛ می توانند سفر آسانی داشته باشند و به همان مقصد و هدف که گلستان هست برسند.
اعتیاد مانند یک پرتگاه هست اگر من کنار مسافرم باشم و حامی او باشم و دستش را بگیرم به کمک خودش می توانم او را نجات بدهم؛ ولی اگر در این سفر نقش حامی و پشتیبان را نداشته باشم و نقش بازپرس یا حالا همش تجسس کنم و دوربینم روی مسافرم باشد، باعث می شود که آن را به اعماق دره بفرستم. اینجا هست که نقش همسفر مهم و با ارزش هست.
شما یک پرستار را در نظر بگیرید، کسی که می خواهد به مقام پرستاری برسد؛ باید سالها درس بخواند و سالها آموزش ببیند و نقطه تحمل و ظرفیت خودش را بالا ببرد، یعنی وقتی خون و یا تعفن می بیند و یا بوی بد به مشامش می‌رسد حالش بد نشود. یک همسفر هم برای مسافرش نقش پرستار را دارد، یعنی چی؟؟ یعنی آموزش می بیند علم یاد می گیرد، آگاهی خود را بالا می برد تا به کمک آموزش های کنگره بتواند نقش پرستار را بازی کند، یعنی مرهم زخم مسافرش باشد نه نمک بر زخم مسافرش بپاشد.
به قول استاد امین گوهر همسفر داشتن محبت است؛ واقعا من خودم به شخصه می گویم همه همسفران در کنگره قابل احترام و قابل ستایش هستند، با وجود همه سختی ها که در زندگی داشته و دارند، می توانند مسافر را رها کنند و بروند؛ ولی مانده اند. به پای تمام مشکلات و فراز و نشیب ها که پشت سر گذاشته اند نشسته‌ اند که قابل ستایش هست. همسفر باید قدرت این را داشته باشد که اگر مسافرش از تعادل خارج شد بتواند آن را آرام کند.
شما به کتاب ۶۰درجه اگر دقت کرده باشید، تصویر پشت جلد تصویر عقاب است، عقاب تمثیل یک مصرف کننده است که از مواد رها شده؛ حالا عقاب دو تا بال دارد برای پرواز کردن که یک بالش می تواند همسفرش باشد یعنی همسفر بال پروازی است برای مسافرش تا مسافرش به اوج برسد. ولی اگر همسفر آگاهی و دانش نداشته باشد به جای این که بال پرواز باشد برای مسافرش بار پرواز می شود. چرا ما روی این مسئله تاکید داریم که مسافر همسفرش را به کنگره بیاورد؛ زیرا واقعا نیاز هست که یک خانواده با هم آگاهی و آموزش را دریافت کنند.
وقتی مسافر وارد کنگره می شود آموزش جهان‌بینی را دریافت می کند و از نظر علم و دانش آرام آرام بالا کشیده می شود، در کنارش اگر همسفر هم حضور داشته باشد، با راهنمایی‌های راهنما می شود یک ترازو داشت که هر دو کفه ترازو متعادل است و اختلاف فاز از بین می رود؛ ولی اگر مسافر حضور داشته باشد، همسفر حضور نداشته باشد، اختلاف فاز بوجود می آید و خانواده از تعادل و آرامش لازم برخوردار نیستند.
فلسفه جشن هایی که در کنگره  هست، می دانید که چهار تا جشن در کنگره هست، جشن راهنما،جشن ایجنت و مرزبانان، جشن همسفر و جشن دیده بان؛ این جشن ها به خاطر این است که ما قدردانی و سپاسگزاری کنیم از همه کسانی که در این مسیر یار و یاور ما بودند و ما را همراهی کردند که ما به سفر دوم و به تعادل و آرامش برسیم. جشن همسفر هم به خاطر این است که مسافر های عزیز به همسفر هایشان کادو بدهند کادو هم به قول آقای مهندس یا پاکت پول است یا طلا است، حالا می توانیم مسافرمان را هم در نظر بگیریم و آنچنان چشم داشتی نداشته باشیم.

تایپ و ویرایش: همسفر فاطمه لژیون فیروزآباد
عکاس: همسفر فائزه
ارسال: مسافر آرمین « خدمتگزار سایت »

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .