English Version
This Site Is Available In English

اینکه ما در کنار هم قرار گرفتیم جز پیوند محبت نیست

اینکه ما در کنار هم قرار گرفتیم جز پیوند محبت نیست

چهارمین جلسه از دوره پنجاهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ به استادی راهنمای محترم همسفر مهراد، نگهبانی مسافر مهدی و دبیری مسافر محمدرضا با دستور جلسه «هفته همسفر » در روز دوشنبه دهم دی ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد

خلاصه سخنان استاد :

سلام دوستان مهراد هستم یک همسفر، خداوند را سپاسگزارم که امروز در خدمت شما عزیزان هستم، از نگهبان محترم آقا مهدی و دبیر عزیز، ایجنت محترم آقا اقبال و گروه مرزبانی تشکر می‌کنم که این فرصت را به من دادند که خدمت کنم و آموزش بگیرم، من هم وظیفه دارم این هفته را به بنیان محترم کنگره ۶۰ جناب آقای مهندس دژاکام تبریک بگویم،  به سرکار خانم آنی اولین همسفر کنگره ۶۰ تبریک بگویم و همینطور عزیزان مسافر و همسفران گرامی، این که ما در کنار هم قرار گرفتیم چیزی جز پیوند محبت نیست، من به عنوان یک پدر و به عنوان یک همسفر که ۱۲ سال در کنگره حضور دارم، از تجربیات خودم به عنوان یک همسفر برای شما عزیزان توضیح بدهم، اینطور نیست که بگوییم کسی که همسفر نداشته باشد سفرش به پایان نمی‌رسد، ولی دشواری‌های خودش را دارد، اگر شما بخواهید یک میز را جابه‌جا کنید اگر توانش را نداشته باشید در جابجایی به خودتان آسیب می‌زنید ولی اگر کسی همراه شما باشد این نیرو بین‌ شما تقسیم می‌شود،پس ضرورت داشت که سرکار خانم آنی در کنار آقای مهندس قرار بگیرند، اگر خارج از کنگره هم بخواهیم صحبت کنیم هر کسی لازم است یک نفر را به عنوان راز‌دار و به عنوان محرم که می‌تواند با او درد و دل کند مورد نیاز باشد، در کنگره وجود همسفر خیلی ارزشمند است و یک جایگاه ویژه‌ای دارد، افرادی که شرایط خانواده‌شان این اجازه را می‌دهد که آنها را به کنگره دعوت کنند اما این کار را انجام نمی‌دهند، خودشان اولین کسانی هستند که آسیب می‌بینند، همسفر، خانواده، پدر‌‌، مادر و فرزند وقتی به کنگره می‌آیند با مسافر هم‌ فاز می‌شوند، اگر این اتفاق نیفتد مسافر اذیت می‌شود، باید چیزهایی را از آنها پنهان کند و پنهان‌کاری از انسان انرژی می‌گیرد، همسفران هر آن چیزی که شما آموزش می‌گیرد مانند شما یاد می‌گیرند، فقط یک شربتOT استفاده نمی‌کنند، من به عنوان یک پدر می‌گویم، معمولا بین پدر و مادر و فرزند یک حریم وجود دارد و همه تکبرانه از بالا به دیگران نگاه می‌کنند، خودم اینطور بودم و فکر می‌کردم همه چیز را می‌دانم و بین دوستان همه من را فرد حواس جمع و زرنگ می‌دانستند ولی خودم با تک فرزندی که داشتم ناچار بودم و هیچکس خبر نداشت و این پنهان‌کاری وجود داشت که برادر یا خواهر نفهمد در حالی که همه می‌دانستند و وقتی که به کنگره آمدم متوجه شدم بزرگترین معضل همسفران در جهان‌بینی است چون بلد نبودیم و کسی به ما یاد نداد، در واقع دیواری بین پدر و فرزند وجود دارد، یک نفر که به کنگره می‌آید تا زمانی که این دیوار را تخریب نکند با گذشته هیچ فرقی نمی‌کند، باید مسافر و همسفر فاصله‌شان به هم نزدیک شود و مثل گذشته نباشد، هر کسی در هر جایگاهی که قرار دارد آموزشی که در کنگره می‌گیرد چه در جایگاه خدمتی باشد و چه در جایگاه همسفر باشد، اگر وظایف و تکالیفش را درست انجام دهد همه چیز به خوبی پیش می‌رود، در غیر اینصورت از تعادل خارج است و هر چیزی از تعادل خارج شود تخریب ایجاد می‌شود، در یک سی دی آقای مهندس می‌گویند که پنهان‌کاری انرژی می‌گیرد و یک روزی سر باز می‌کند، شما یک هندوانه را چقدر می‌توانید زیر آب نگه دارید، چند ساعت چند روز چند ماه بالاخره دستتان خسته می‌شود، عملکرد ما در زندگی هم همینطور است که در تمام سطوح زندگی اگر پنهان‌کاری داشته باشیم به همین معضل بر می‌خوریم اینکه شما همسفر ندارید بار خودتان را سنگین می‌کنید، همه ما مثل دانه‌های تسبیح هستیم و بند تسبیح است که ما را به هم متصل کرده است و آن بند عشق و محبت است، شما در گذشته متوجه نبودید و نمی‌دیدید که ساعتها مادر، پدر یا همسر کنار پنجره منتظرتان است، سفره ساعتها روی زمین بخاطر شما باز می‌ماند، جشن همسفر برای این است که من سپاسگذار باشم و من که همسفر هستم به واسطه مسافرم به این مکان پا گذاشته‌ام می‌دانم منشأ این رشد کردن شما مسافر‌ها هستید مجددا این هفته را تبریک می‌گویم از اینکه به صحبت‌های من گوش دادید متشکرم.

تایپ: مسافر رضا و مسافر مهدی

عکس: مسافر سعید

بارگزاری: مسافر مهدی

مرزبان کشیک: مسافر امیر رضا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .