به مناسبت هفتهی همسفر، گروه سایت مسافران و همسفران نمایندگی گرگان با مشارکت یکدیگر هر کدام گفتگویی با راهنما مسافر اسماعیل و همسفر ایشان راهنمای تازهواردین همسفر فهیمه تهیه کردیم که نگاه شما عزیزان را به خواندن آن دعوت میکنیم.
مسافر اسماعیل و همسفر فهمیه با تخریب بیش از ۱۵ سال و آنتی ایکس مصرفی تریاک و انواع قرص، با راهنمایی مسافر مهدی و راهنمای همسفر رقیه، ۱۱ ماه و ۱۱ روز سفر کردند و در حال حاضر ۸ سال و ۹ ماه آزاد و رها هستند در ضمن سفر سیگار داشتند با راهنمایی مسافر مهدی ۷ سال و ۹ ماه رها هستند.
بخش مسافر:
لطفا به ما بگوئید چگونه با کنگره 60 آشنا شدید؟
قضیه آشنائی من با کنگره 60 طولانی است. من از طریق یکی از دوستان پیام کنگره را گرفتم. ایشان در حال انتقال پیام برای شخص دیگری بودند ولی من آن پیام را گرفتم. از ایشان چند سوال در مورد کلیات کنگره پرسیدم و بعد در جستجوی آن بودم. آدرس نمایندگیهای نزدیک به خودمان را بررسی میکردم. در سال ۹۴ روزی در محل کارم بودم که با سایت بهشهر آشنا شدم و آدرس آن را پیدا کردم. همکاری داشتم که ۱۵ سال از بهشهر به گرگان میآمد. البته ایشان در حال حاضر در بین ما نیستند و به رحمت خدا رفتند. با خودم میگفتم اگر ایشان این همه سال این فاصله را طی کردند چرا من برای درمانم ۱۰ ماه وقت نگذارم. این موضوع برایم انگیزهای شد بطوری که سفرم را آغاز کردم و به لطف خداوند نتیجه گرفتم و ماندگار شدم.
چرا توصیه میشود که در کنگره، همسفر همراه مسافر حتماً حضور داشته باشد؟
من از آن دسته افرادی بودم که سفرم را تنها شروع کردم و در ادامه سفر اول، همسفرم یک یا دوبار بیشتر به کنگره نیامدند. همسفرم در هنگام سفر اول من در دانشگاه مشغول تحصیل بودند و از آنجایی که خیلی برایش این موضوع مهم بود، نمیخواستند که لطمهای به درسشان وارد شود. بنابراین من اصرار به آمدن ایشان نداشتم. از راهنمایم آقامهدی مشورت گرفتم و به من گفتند؛ اصراری نداشته باشید، اگر قرار بر آمدن و حضور ایشان در کنگره باشد خواهند آمد. زمانیکه به نمایندگی گرگان آمدم همراه من به کنگره آمد و مشغول خدمت شد. بعد از اینکه دورهی مرزبانی را گذراندند به من گفتند؛ من 4 سال زندگیام هدر رفت و ایکاش زودتر به کنگره میآمدم. ایشان در حال حاضر راهنمای تازهواردین هستند. سفر من در کنگره به دو قسمت تقسیم شد. قسمتی که همسفر با من نبود و زمانیکه با من همراه شد. آن قسمتی که با من نبود، زور میزدم و باری به دوش میکشیدم و به خانه میبردم و به اصطلاح همفاز نبودیم. اما زمانیکه با من به کنگره آمد دیگر قضیه فرق کرد. از زمانی که به کنگره آمدند من را مخصوصا در بخش مالی خیلی حمایت کردند. هنگامیکه میخواستم دنور بشوم خیلی حمایت و استقبال کردند و سال بعد هم خود ایشان دنور شدند. تا اینکه اجازه پهلوانی را گرفتم و ایشان با روی گشاده پذیرفتند و این موارد به یک مسافر خیلی کمک میکند. اگر من از ابتدا همسفر داشتم قطعا این مسیر برای من خیلی آسانتر بود. در نهایت باید بگویم درست است که به تنهایی و باسختی سفر کردم اما در ادامه با همراهی ایشان و آمدنشان در این مسیر به آسانی خدمت کردم.
یک مسافر چگونه میتواند همسفر خودش را جذب کنگره نماید؟
آقا مهدی راهنمای درمانم خیلی خوب در این زمینه من را راهنمایی کردند. ایشان میگفتند: شما به همسفرتان اصلاً پیامی ندهید و نگوئید کنگره جای خوب است یا کنگره حرمت دارد و گوشهای از بهشت است. میگفتند: شما تغییر بکنید، ایشان تغییرات شما را میبیند و راه کنگره را پیدا میکند. یعنی این تغییر جایگاه تو باعث خواهد شد که او هم برای آمدن به کنگره ترغیب شود. مسافر در سفر اول اگر سفرش را درست انجام بدهد، همسفرش راه کنگره را پیدا خواهد کرد. این یعنی در گفتار، رفتار و کردار مسافر باید تغییر انجام شود. اگر این سه بعد یعنی جسم، روان و جهانبینی درست تغییر کرده باشد همسفر رفتهرفته راه کنگره را پیدا میکند.
آموزشهای کنگره چه تاثیری بر روابط شخصی و خانوادگی شما گذاشته است؟
شاید من و همسرم که زیر یک سقف زندگی میکنیم متوجه نشویم چقدر تغییر کردهایم. اما در ارتباط با دیگران این موضوع نمود پیدا میکند که چقدر تغییر کردهایم. تغییرات ذرهذره در ما ایجاد میشود و وقتی بعد از دوسال جایی میرویم و رفتار ما را میبینند قطعاً متوجه تغییرات میشوند. مثلاً وقتی میبینند که ما به مشکلات جور دیگری نگاه میکنیم و اینکه اصلا دغدغههای ما دیگر عوض شده متوجه تغییرات در ما میشوند. قبلا شاید خیلی بیشتر به خودمان تنها توجه داشتیم اما الان تمام تلاشمان این است که به دیگران هم کمک کنیم.
برای مسافرانی که همسفرشان در کنگره حضور ندارد چه پیامی دارید؟
بعضی از مسافران هستند که همسفرشان در کنگره حضور ندارد. حتی در بین راهنمایان گرامی هم ممکن است چنین باشد. این دسته از مسافران نباید بگویند که ما همسفر نداریم. ما همه همسفر یکدیگر هستیم. ما در کنگره در یک قطاری سواریم که با هم در حال سفر هستیم و همه همسفر یکدیگریم. چون در کنگره تکامل در جمع اتفاق میافتد، خیلیها میخواهند و دوست دارند که همسفرشان حضور داشته باشد. حالا شاید امکان داشته باشد بنابه هر دلیلی نتواند بیاید. آنها نباید دلسرد باشند و بدانند؛ به یک نوعی شما همسفر من هستید و من هم همسفر شما و چون همسفرش نیست، تنها نیست.
طبق گفته استاد امین در سیدی خانواده فرد مصرف کننده با ورود به کنگره در اثر آموزش فازش تغییر میکند و به اصطلاح خانواده با او هم فاز نیست این اختلاف فاز چطور برطرف میشود؟
وقتی آموزشها یکسان است یعنی همان آموزشی که من میبینم همسفرم هم میبیند یا سیدیای که من مینویسم او هم مینویسد، این حس مشترک ذرهذره در ما به وجود خواهد آمد. مثلا آقای مهندس میگویند؛ بر روی نقاط حساس همدیگر دست نگذارید و بلکه فقط نقاط مشترک همدیگر را ببینید. این موضوعات خیلی تاثیر گذار است و زندگی را شیرین میکند. وقتی آموزشهای کنگره وارد خانواده شود ما دیگر اختلافی با همدیگر نخواهیم داشت. این نقاط مشترک است که ما را سرحال نگه میدارد و ما به خوبی زندگی میکنیم.
به عنوان کلام پایانی اگر صحبت یا پیامی در مورد همسفرتان دارید بفرمایید:
صمیمانه از شما به خاطر این مصاحبه سپاسگزارم. این هفته را به جناب مهندس، خانم آنی بزرگ، فرزندان ایشان و تمامی همسفران کنگره۶۰ شادباش عرض میکنم. از همسفرم به خاطر وجودش تشکر میکنم. زندگی ما در خانه با وجود داشتن همدیگر بسیار لذتبخش است. من به خاطر پشتکار و تلاشی که داشتند و این که ایشان هر جایگاه خدمتی را که گرفتند، به نحو احسن انجام دادند صمیمانه تشکر میکنم. همسفر من وظایف همسریش را به خوبی انجام میدهد و واقعا یک همسفر مهربان هستند. دیر آمدند، اما خوب آمدند. سپاسگزارم.
بخش همسفر:
جناب مهندس میفرمایند همسفر بال پرواز مسافر است. به نظر شما حضور شما در کنگره چه میزان در رهایی و رشد مسافرتان تاثیر گذار بوده است؟
یادم میآید روزهای اول که مسافرم وارد نمایندگی بهشهر شده بود، با ذوق و شوق در مورد آموزشهایی که میگرفت صحبت میکرد. با تغییر رفتارش بعد از ۴ ماه پای من به کنگره باز شد. از زمانی که حضورم در کنگره پررنگتر شد مسافرم هم حالش روزبهروز بهتر می شد. امیدوارم مسئولیت همسفر را به خوبی انجام داده باشم.
از نظر شما چرا کنگره ۶۰ برای همسفران ارزش و احترام زیادی قائل است؟
به نظر من احترام بین همسفران از همان جلسه اول مشاوره که یک تازه وارد به کنگره میآید بین اعضاء کنگره برقرار میشود و همان لبخند محبتی که همسفران دارند باعث جذب تازه واردین کنگره میشوند و فقط محبت است که یک همسفر ماندگار میکند. اگر همسفران در کنگره نبودند شاید شاهد وجود آمدن نمایندگیهای جدید نبودیم.
اینکه شما هم در کنار مسافرتان به کنگره میآیید و به علم و آگاهی خود میافزایید چه تاثیری در آرامش زندگی شما داشته است؟
خدا را هزاران بار شکر میکنم که مسافر من مصرف کننده شد تا من هم در این مسیر الهی و صراط مستقیم قرار بگیرم تا از پس مشکلاتم با آموزشهای نابی که در کنگره میبینم برآیم ومشکلاتم را حل کنم و بتوانم با وادیها، راه و روش درست زندگی کردن را خیلی خوب درک کنم و همچنان به مسیرم ادامه بدهم. چون مشکلات در زندگی همه ما انسانها وجود دارد. اینکه انسان بتواند درجا نزند و آرامش هم داشته باشد یک مورد از آموزشهای کنگره است که در زندگیام جاری است.
به نظر شما اگر حضور همسفران نبود باز هم خانوادههای کنگره ۶۰ به این آرامش نسبی که الان به دست آوردهاند، میرسیدند؟
واقعا نه، چون همراه همدیگر نبودند.
به نظر شما در کنگره ۶۰ همسفر مهم تر است یا مسافر؟
به نظر من هر دو برای کنگره مهم است و حضورشان مکمل یکدیگر هست و قوت قلبی برای هم هستند. زمانی که همسفر حضور فعال در کنگره دارد، حتی در بیرون از کنگره هم آرامش بیشتری نصیبش خواهد شد.
اولویت مسافرتان کنگره است یا خانوداه است؟
با توجه به آموزشهایی که در کنگره میگیریم اولویت همه ما خانواده است. طبق فرمایشات جناب مهندس اگر خانواده نباشد در کنگره هم نمیتوانیم به خوبی خدمت کنیم و به حال خوش برسیم.
کلام آخر:
در آخر برای همه همسفران و مسافران آرزوی سلامتی و دلی خوش دارم و از شما خانم سحر عزیز و همه خدمتگزاران نمایندگی گرگان گروه مسافران و همسفران تشکر میکنم و جشن همسفر بر تمامی اعضاء کنگره ۶۰ مبارک باشد و همه عزیزان خوش باشند.
تهیه و تنظیم مصاحبه بخش همسفر: همسفر سحر لژیون چهارم
تهیه، تنظیم، ویرایش و ارسال مصاحبه بخش مسافر: مسافر مهران لژیون دوم
تایپ: مسافر حسن لژیون هفتم
نمایندگی گرگان
۱۰ دیماه ۱۴۰۳
- تعداد بازدید از این مطلب :
2549