English Version
This Site Is Available In English

نوش داروی همسفر آموزشهای زلال و شفاف

نوش داروی همسفر آموزشهای زلال و شفاف

سلام دوستان راضیه هستم همسفر

خوشحالم که من هم می‌توانم در مورد دستور جلسه همسفر مشارکت خود را بیان کنم. همسفر واژه‌ای است که کنگره۶۰ به من اطلاق کرده است. خوب این برای من به چه معنا است؟ به نظر من همسفر؛ باید مانند صافی عمل کند و مثل یک فیلتر باشد در برابر تمام حاشیه‌های سفر مسافر تا مسافرش بتواند با آسایش مسیر درمان را سپری کند و این امکان پذیر نیست، مگر در پرتو آموزش و کسب آگاهی از طریق کلاس‌های آموزشی کنگره۶۰ که بسیار مؤثر و کارگشا است. من همسفر؛ باید با قدم گذاشتن در این راه از جهالت خود دور شوم و ظرف وجودی خود را خالی بیاورم تا همراه با عشق و محبت آن را پر از دانایی و آگاهی کنم؛ اگر منیت را کنار نگذارم و پا در مسیر آموزش بگذارم دیری نمی‌پاید که از این راه خارج می‌شوم و در تاریکی و ظلمت غرق می‌شوم، کافی است دست از قیاس بردارم، دست از منیت و بی‌فکری بردارم از ضدارزش‌ها‌ فاصله بگیرم و فقط در مسیر آگاهی قدم بردارم، آن‌گاه نوری از یک روزنه بر تاریکی زندگی کنونی‌ام می‌تابد و اندک اندک تمام من را سرشار از نور و روشنایی می‌کند.

بارها شنیده‌ایم هر مسافری که همسفر خوب دارد، بهتر و سریع‌تر مسیر درمان را طی می‌کند و سختی راه برایش آزار دهنده نمی‌شود. در این باب جایی خواندم که جناب‌مهندس فرمودند: «مسافر خوب، همسفر خوب یک سفر خوب و استاندارد دارند و مسافر خوب، همسفر بد یک سفر سخت؛ اما موفقیت آمیز دارند. مسافر بد، همسفر خوب یک سفر سخت و طولانی؛ اما در نهایت موفقیت آمیز دارند و مسافر بد، همسفر بد بهتر است که هر دو بروند و بزنند». بسیار زیبا است که در کنگره۶۰ جشنی به نام همسفر هر ساله برگزار می‌شود که هم از همسفر قدردانی می‌شود و هم بار آموزشی برای مسافر دارد؛ چرا که در این هفته مسافر خود را موظف می‌داند تا برای این روز برنامه‌ریزی کند و انسان‌ها سپاس‌گزاری کردن را می‌آموزند و یاد می‌گیرند قدر داشته‌های خود را بیشتر از پیش بدانند که همسفر خوب یکی از این داشته‌ها است.

درست است که هیچ انسانی نمی‌تواند بار مسئولیت دیگری را بر عهده بگیرد؛ اما همسفری که آموزش دیده باشد می‌تواند با شناخت بیماری اعتیاد، رفتار و اخلاق درست در این مسیر حامی و پشتیبان مسافر باشد و برای او اعتماد به نفس و قوت قلب ایجاد کند تا مسافر در کنار همسفرش سفری پر از آرامش و به دور ازهر گونه تنشی را تجربه کند. جناب آقای مهندس دژاکام می‌فرمایند: «همسفران ترکش‌های اعتیاد را در صدف قلب خود تبدیل به ستارگان درخشان نموده‌اند که در شب‌های سیاه اعتیاد نور افشانی کرده است؛ اکنون مسافران با علم درمان کنگره و با یاری خداوند و راهنمایان و همان ستارگان، راه را می‌یابند».

سلام دوستان فرشته هستم همسفر

در ابتدا این هفته مبارک، این واژه‌ پر معنا را به همسفر و بال پرواز اصلی کنگره خانم‌آنی بزرگوار  تبریک و خجسته باد می‌گویم. هفته‌ همسفر بر همسفرانی که تاب همسفر بودن و همسفر ماندن را دارند مبارک باد. همسفر چه واژه آشنا و دردآلودی را برایم تداعی می‌کند. من همسفر چگونه سفر می‌کنم، سفری‌ که غرق در ظلمات و تاریکی خودش است. من بال پرواز شدم جایی که در ابتدا از شنیدن نام همسفر به خود می‌بالیدم و از این‌که مسافرم مصرف‌کننده بود و باعث حضور من در این مکان شده بود سپاسگزار بودم. من یاد گرفتم صفت گذشته در انسان‌ها صادق نیست و آموختم در ابتدا خودم را ببخشم تا بتوانم مسافرم را با همه معایب و محاسنش ببخشم. یاد گرفتم در صورتی می‌توانم بال پرواز باشم که مسافرم در این سفر و سفرهای بعدی با طیب خاطر و فراخی بالش همراه و همسفرم باشد. عزمم را جزم کردم تا تاریکی گذشته را به باد فراموشی بسپارم.

دوره‌ یخ‌ زده زیر ۶۰ درجه سخت بود؛ اما من امتخاب شدم. در واقع اذن من صادر شد و من به امید سهل بودن سفر همراه با مسافرم کوله بارمان را بستیم. راه افتادیم. رفتیم و رفتیم از سنگلاخ‌ها و پیچ‌های صعب‌العبور گذشتیم تا به دامنه‌ رهایی رسیدیم. همسفر هم پا به پای مسافرش همراز و همسو گام بر‌می‌دارد و با آموزش‌های کنگره به سمت قله در حرکت است. همسفر آیینه گذشته‌ها را شکست، همسفر بودن برای سفر کردن از خویش تا رسیدن به جایی که از آن انشعاب یافتیم و چه مبارک سفری است. یک همسفر در پرتو آموزش‌های ناب کنگره می‌تواند با همراهی عشق و علاقه و همدلی همه جانبه رشد کند و در کنار مسافرش بماند. جناب‌مهندس با کلامی شیرین و ساده فرمودند: «اگر مسافر سفر خود را در کنار همسفری خوب شروع کند نتیجه بسیار رضایت بخش و عالی خواهد بود و حاصل آن یک سفر پرثمر و لذت بخش است».

همسفر چون پرستاری عاشق است که می‌خواهد از بیمارش مراقبت کند. خوشا به حال آن همسفری که عشق می‌دهد و به دنبال باز پس گرفتن نیست. بی دریغ هم‌چون قدرت مطلق است. به راستی مسافر خوبم اگر شما نبودید چگونه من همسفر می‌شدم؟ چگونه در این سفری که هم سهل است و هم سخت سفر می‌کردم؟ من همسفری هستم که داروی شفا بخش من نوش دارویی است از آموزشهای زلال و شفاف کنگره به امید این که شایسته و بایسته این نام پر از مهر و عشق باشم.

سلام دوستان افسانه هستم همسفر

ابتدا این هفته زیبا را به اولین همسفر و شیرزن کنگره۶۰ خانم آنی بزرگوار تبریک می‌گویم و بعد هم خدمت شما همسفران نمایندگی هاتف تبریک می‌گویم؛ اما در مورد دستور جلسه که هفته همسفر است، من قبل از ورود به کنگره۶۰ همسفر را این‌گونه برای خودم تعریف می‌کردم، همسفر؛ یعنی کسی که با او به مسافرت می‌رویم و رفتن از شهری به شهر دیگر را سفر می‌دانستم؛ اما وقتی وارد کنگره شدم با آموزش‌های کنگره متوجه شدم که ما سفرهای خیلی زیادی در زندگی داریم از جمله سفر زندگی، سفر درمان اعتیاد، سفر درمان بیماری چاقی و خیلی از سفرهای دیگر را داریم. سفر؛ یعنی از یک مبدأ مشخص به یک مقصد مشخص همراه با هدف و مسیر مشخص حرکت کنیم.

زمانی که وارد کنگره شدم و در جلسه تازه واردین نشستم و راهنمای تازه واردین برایم توضیح داد که اعتیاد چیست؟ او به من آموخت که اعتیاد بیماری است و فرد مصرف‌کننده بیمار است. من هم که سابقه اعتیاد ندارم و به کنگره می‌آیم تا مسافرم درمان شود، همسفر نام دارم؛ چون درمان اعتیاد هم یک سفر است، سفری از تاریکی به طرف روشنایی، از ضد ارزش‌ها به طرف ارزش‌ها، از نفرت به طرف عشق و فرد معتاد با اعتیاد خود در تاریکی‌ها و ضدارزش‌ها فرو رفته است و من همسفر که می‌توانم در بیرون از کنگره نقش همسر، مادر، خواهر، برادر، پدر و غیره را برای فرد مصرف‌کننده داشته باشم. اکنون در کنگره نقش همسفر را دارم؛ یعنی کسی که در سفر درمان اعتیاد، مسافر را همراهی می‌کند و من همسفر هم با آموزش‌های کنگره یاد گرفتم که با رفتن در ضد ارزش‌ها پیدا کردن نفرت و کینه نسبت به مسافرم در تاریکی‌ها فرو رفته‌ام و باید بیایم آموزش ببینم که چگونه با روش DST خودم را از تاریکی‌ها بیرون بیاورم و چگونه با مسافرم برخورد کنم تا او بتواند سفر درمان را به خوبی سپری کند؛ طبق فرمایشات جناب مهندس: «همسفر بال پرواز مسافر است». پس من باید بالی قوی باشم تا مسافرم هم قوی شود.

پرنده‌ای که دو بال قدرتمند داشته باشد مسلماً بهتر می‌تواند پرواز کند و به اوج برسد. وقتی او به اوج برسد من هم به اوج می‌رسم؛ چون هدف اولیه همه ما همسفران کنگره درمان مسافر است. وقتی با آموزش‌ها جلو می‌رویم متوجه می‌شویم که ما اهداف والاتر از درمان مسافر داریم که یکی از این اهداف تغییر دید ما نسبت به جهانی که درآن زندگی می‌کنیم است. لذت بردن از زندگی و نعمت‌هایی که خداوند در اختیار ما قرار داده است و با عملی کردن آموزش‌های ناب کنگره ان‌شاالله بتوانیم به آن اهداف والا برسیم و همان‌طور که دیگران کمک کردند که ما به حال خوش برسیم و زندگی‌های ما به آرامش و صلح برسد ما هم رسالتی بر گردن داریم که باید آن را انجام دهیم. آن رسالت رساندن خانواده‌های دیگر به این صلح و آرامش است. من افسانه تا قبل از کنگره اعتیاد همسرم را یک جرم می‌دانستم و مایه ننگ می‌دانستم و از او تا حدی تنفر پیدا کرده بودم؛ اما امروز به او افتخار می‌کنم که با فرو رفتن در تاریکی‌ها و آمدن به کنگره باعث شد من هم به این بهشت زمینی پا بگذارم و چگونگی درست زندگی کردن را بیاموزم.

  با آموزش‌های جهان‌بینی کنگره، دیدم را نسبت به همه چیز و همه کس تغییر دهم و آن‌گونه که شایسته یک انسان است زندگی کنم و امروز به خود می‌بالم که به عنوان یک همسفر وارد کنگره شده‌ام، با توکل به خدا و سعی و تلاش خودم انشاءالله بتوانم با گرفتن شال خوش‌رنگ راهنمایی هم خدمت‌گزار کنگره باشم و هم تا حدودی زحمات راهنما همسفر رعنا را جبران کنم.

راهنما همسفر رعنا همیشه برایمان می‌گوید: «رهجو با گرفتن شال تازه شروع به آموزش دیدن می‌کند؛ چون به قول ایشان لژیون محل تبادل اطلاعات بین رهجویان و راهنما است». به امید روزهای پر از شور، نشاط و حال‌خوش برای همه شما همسفران کنگره۶۰ و جهانی شدن این بهشت زمینی و از خداوند سپاسگزارم که به من اذن ورود به کنگره را داد تا در این بعد از حیات که زمان دارم و می‌توانم ضدارزش‌هایم را کنار بگذارم و آن‌چه که شایسته یک انسان واقعی است را بیاموزم تا در بعدهای بعدی حیات بتوانم از آنها بهره‌مند شوم.

رابط‌خبری: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر رعنا (لژیون نهم)
ویرایش: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون پانزدهم)‌
عکاس‌خبری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر مهشید (لژیون چهاردهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر مهناز رهجوی راهنما همسفر عفت (لژیون چهارم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی هاتف

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .