سیزدهمین جلسه از دوره هشتم کارگاههای آموزشی عمومی مسافران و همسفران کنگره ۶۰ ، نمایندگی خیام نیشابوری با استادی مسافر حسین و نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر امید با دستور جلسه «هفته همسفر» یکشنبه 9 دی ۱۴۰۳ ساعت 17 آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان حسین هستم مسافر در ابتدا از نگهبان و دبیر عزیز و همچنین از کمک راهنمای محترم لژیون هم سپاسگزاری میکنم که در این فرصت خوب را در اختیار من قرار دادند تا خدمت کنم و آموزش بگیرم و دستور جلسه این هفته (همسفر) است که جشن همسفر راهم در پیش داریم. واژه همسفر در کنگره ۶۰ به کسی اطلاق میشود که سابقه اعتیاد ندارد و در تعالی اهداف کنگره ۶۰ تلاش میکند. در کلامالله شریف در کنار آرامش و سکوت از واژه زن هم استفاده شده است. چرا که معنای زن یا مادر یا همسفر در خانواده به معنای آرامش است و همچنین در سوره رم آورده شده است که: همسرانی از جنس خودتان برای شما آفریدیم تا در کنار آنها آرامش بیابید. در ابتدای که ما ازدواج کردیم، طبیعتاً همسفران ما خواستههایی داشتند که با رفتن ما به عمق تاریکیها و اعتیاد برآورده نشده. وقتیکه وارد کنگره شدیم و تحت آموزش گرفتیم، قبل از آن با مواد مخدر به جسم و روان خود تخریبهای زیادی را وارد کرده بودیم که کمکم درمان شد و دریافتیم که در این مسیر شفابخش باید همسفری در کنار داشته باشیم که کمک احوال ما باشد.
همسفر یعنی کسی که حامی و پشتیبان ما است همسفر میتواند مادر، برادر، پدر یا همسفر ما باشد که در کنار ما کمکحال ماست برای رسیدن به درمان که طبیعتاً اگر این همسفر در کنگره ۶۰، همسفر ما باشد باعث تقویت بنیان خانواده ما میشود. همسفران با ورودشان به کنگره ۶۰ ابتدا با نیت کمک به مسافران وارد این سفر میشوند اما پس از مدتی درمیابند که حال خودشان بسیار آشفتهتر و پریشانتر از احوال مسافران است، لذا در ادامهی مسیر فقط برای ارتقا روح خود سفرشان را ادامه میدهند.که البته در خیلی از موارد این پریشان احوالی را ما برای همسفران در طول دورهی اعتیاد و ظلمت خود ایجاد کردهایم؛ و اگر همسفری از ورود به کنگره ممانعت میکند و در این سفر ارزشمند مشارکت نمیکند همبستگی به عملکرد من مسافر دارد در خارج از کنگره یعنی اگر همسفران ما تغییر رفتار و گفتار را در ما حس کنند و عملکرد باارزش و جدیدی را در ما ببیند طبیعتاً انگیزه پیدا میکنند که برای آموزش و پیشرفت شخصی خودشان به اینجا راه پیدا کنند اما اگر همسفری به عملکرد مسافر خود نگاه کند و هیچ تغییر مثبتی را احساس نکند و فقط یک رفتوآمد بیخودی را ببیند، طبیعتاً تصمیمی برای اینکه بخواهد به کنگره بیاید نخواهد گرفت.
پس ما باید بهعنوان سفیر کنگره، دانش و اطلاعاتی را که ازاینجا کسب میکنیم عملاً بیرون از کنگره به دیگران منتقل بکنیم تا دیگران تغییر رفتار و گفتار و منش ما را ببینند و الگوی مناسبی باشیم برای دیگرانی که بخواهند از تاریکیها رها یابند. ما در زمان اعتیاد و مصرف متأسفانه تخریبهای بسیار زیادی را در زندگی و خانواده داشتهایم و اکنون که در کنگره آموزشهای ناب زیادی را برای ساخت شخصیت و زندگی و خانواده خود آموختهایم، اگر در بیرون ازاینجا ستونهای مستحکمی با فونداسیون قوی و مناسب برای بنا کردن ساختمان جدید زندگی ایجاد کردیم، همسفران ما میتوانند نقش بسیار مؤثری در آبادانی این فضای جدید داشته باشند. همسفر خود من در قبل از ورود به کنگره بسیار از من مشتاقتر بود برای شروع سفر و با صحبتهایی که شنیده بود، من را تشویق میکرد که هرچه سریعتر شروع به این سفر کنم و به من میگفت که با من شروع خواهد کرد، سی دی خواهد نوشت تا در کنار هم برای هم رشد و پیشرفت داشته باشیم آمدیم و به رهایی رسیدیم. با مشکلات و چالشهای فراوان زندگی و این آموزشها و علم کنگره بود که ما را در کنار هم نگاه داشت و باگذشت و بخشش توانستیم در کنار هم زندگی خود را بسازیم و من همان انسان قبلی با همان حقوق و مزایای قبلی هستم که تنها با مدیریت همسفرم بود که من را با دانش کنگره مدیریت کرده و اولین چیزی هم که من آموخت بخشش بود. من با کنار گذاشتن مواد مخدر و دریافت هدیهی بدنم بنام خمر درون از بدن خودم بخشش را آموختم. بخشیدن سیستم ایکس و تعادل به من آموخت که وقتی بدنم به من میبخشد چرا من نبخشم و این بود که خیلی راحت توانستم در لژیون سردار شرکت کنم و تمام اینها را مدیون نقش همسفر هستم. از اینکه به صحبتهای من با سکوت خودتان گوش سپردید، سپاسگزارم.
تایپ : مسافر ارمان (لژیون هشتم)
عکس: بارگذاری: خدمتگزار سایت مسافر کمیل(لژیون سوم)
- تعداد بازدید از این مطلب :
261