مونس تنهایی های مسافر

در راس جشن همسفر را به بزرگ کنگره ۶۰ وخانم آنی بزرگوار،استاد امین عزیز،خانم کماندار و خانم شانی عزیز همسفران جناب آقای مهندس تبریک و تهنیت می گویم و همچنین به تمام همسفران کل شعب کنگره 60 تبریک می گویم.

همسفر واژه ای که در ذهن من اینگونه تعریف شده است.
ه:همواره همراه همیشگی مسافر
م:مونس تنهایی های مسافر
س:سفری در کنار مسافر به مدت ده ماه
ر:رحمت الهی که در پایان سفر شامل حال مسافر و همسفر می شود؟ رهایی
بله رهایی که آغاز ورود به دروازه خوشبختی در کنگره است یعنی آموزش بدون خمر برای مسافر و آموزش بدون پوشش اعتیاد مسافر برای همسفر.

همسفر واژه ای که هر بار آن را می شنوم می توانم ساعتها از سختی های همراهی در کنار مسافری که قبل از کنگره به دنبال مکانی نا مشخص در حال حرکت بود سخن بگویم؛ و اما همراهی در سفری که با انتهای مشخص و شیرین است، بگویم شیرینی همچون عسل گوارا شیرینی که در جام زرین با هدیه گلی قرمز به ما شروع شد.

همسفر در قسمت درمان جهان بینی به مسافر خود کمک می کند، زیرا جسم مسافر با شربت OT و در طول درمان به مدت ده ماه انجام می گیرد ولی در سفر دوم و جهان بینی که مسافر باید رشد کند، اگرهمسفر نباشد، سفر به کُندی پیش می رود.

من با کوله‌ باری از چراها ، ترس و ناامیدی و ویرانی آرزو هایم وارد کنگره شدم؛ وسعی کردم آموزش بگیرم تا نگاهم به مسافرم تغییر کند و با صبر به آرامش برسم.
آقای مهندس بر این باور بودند که تخریب همسفران کمتر از مسافران نیست. تخریب همسفران مانند تخریب مسافران نیست اما از نظر روحی و روانی دچار مشکل شده‌اند. به‌عنوان ‌مثال شما زمانی که کنار یک راننده‌ای که تعادل درستی ندارد نشسته‌اید، بیشتر از خود راننده شما دچار استرس می‌شوید.

بنابراین واژه همسفر بودن زمانی معنا و مفهوم پیدا می‌کند که شخص همراه مسافر، در مسیر آموزش و شناخت بیماری اعتیاد قرار گیرد؛ همسفری که علم و دانش نداشته باشه تخریب ایجاد می کند، و ما همسفران می‌دانیم در کنگره 60 برای درمان مسافرمان باید در کنار آن باشیم نه در مقابلش، قبل از این که به کنگره بیاییم در مقابلشان بودیم و هر روز با هم برخورد می کردیم، زندگی خوبی نداشتیم حتی کسانی که مسافرشان هنوز به کنگره 60 نیامده اند هم از این قانون مستثنی نیستند.

باید دانست برای رسیدن به بهشت باید از خیلی از خواسته های خود بگذریم؛ یادمان باشد که عکس های زیبا در اتاق تاریک ظاهر می‌شوند، و این که تا ظلمت نباشد، روشنی معنا پیدا نمی‌کند.باید سختی باشد تا همسفران درک درستی از آسایش داشته باشند. همسفر باید بداند قویترین اسلحه در زندگی، اسلحه محبت است و معجزه همیشه وجود دارد و من توانستم بعد از رهایی مسافرم طعم خوش معجزه حیات یعنی زندگی و آرامش را بچشم.

طبق آیه قرآن انسان چیزی نیست جز آن چه تلاش می کند. اگر انسان بخواهد که از یک زمین هموار رشد کرده و تبدیل به یک کوه شود باید مراحل زیادی را پشت سر بگذارد و همسفر باید با فرا گیری آموزشهای که توسط راهنما می گیرد تبدیل به کوهی استوار در کنار مسافرش شود تا هر بادی نتواند آن ها را از پای در آورد.

در کنگره ما برخورد درست با مسافر و انسان های اطراف خود را آموزش می گیریم؛ این آموزش ها باعث به وجود آمدن بستر آرامش می شود و آرامش باعث آسودگی ذهن برای مسافر خواهد شد تا به راحتی به مقصد برسد و دغدغه ای در مورد رفتار همسفر خود نداشته باشد؛ آموزش گرفتن من همسفر باعث آرامش مسافر می شود که او می تواند به راحتی روی هدف خود متمرکز شود، از این جهت بال پرواز مسافر می شویم.

در کتاب ۱۴ مقاله اشاره شده است که؛ برای سفر در کنگره ما نیاز به دو بال پرواز داریم آن دو بال شامل وجود مسافر و همسفر در طول سفر در کنار یکدیگر است؛ هر پرنده ای مهمترین عضو بدنش بالهایش است و همسفران هم همین حالت را برای مسافرشان دارد،مسافر و همسفر قرار است يك‌ديگر را بفهمند و درك كنند.تا بتوانند در کنار هم پرنده ای کامل را تشکیل دهند.

همسفر زمانی می تواند نقش خود را به خوبی ایفا کند که آموزش دیده باشد، آموزشها راه درست را به ما نشان مي دهند؛ آموزش، کمک زیادی به افراد می کند، هر شخصی در هر نقطه از زندگی باید به آموزش ها وصل باشد.

من به همسفر بودن خودم افتخار می کنم، شاید برای افرادی که بیرون از کنگره 60 هستند این حس ناشناخته و مبهم باشد اما من می دانم که بودنم به چه اندازه پر رنگ است؛ امیدوارم من همسفر در جایگاهی که هستم بتوانم معنای واقعی همسفر را درک کنم و همسفر خوبی برای مسافرم تا الان بوده باشم.

منبع:منابع آموزشی کنگره 60
مرزبان خبری :همسفر نسیم
نویسنده:راهنما همسفر آرزو(لژیون دوم)
ارسال:راهنمای تازه واردین همسفر وحیده
همسفران نمایندگی دامغان