همسفر از دیدگاه کنگره ۶۰

«به نام قدرت مطلق الله»
اولین روزی که مسافرم وارد کنگره شد تا درب ورودی کنگره همراهی‌اش کردم، بعد که وارد لژیون شد و برنامه بهش دادن من فکر می کردم که همراه بودن؛ یعنی این که من؛ باید شرایط منزل را  آرام نگه دارم و حتی خرج و مخارج زندگی را متحمل شوم تا مسافرم بتواند راحت سفر کند. چندین ماه اول به همین منوال گذشت من هرچه می گذشت صبوری می کردم که مبادا مسافرم تحت فشار باشد و سفرش را خراب کند. تا این که یک روز راهنمای مسافرم گفت که از جلسه آینده همسرت؛ باید کنگره بیاید و من با این که اصلا شرایطش را نداشتم که بیایم؛ ولی از ترس این که سفر مسافرم خراب شود وارد کنگره شدم و حس عجیبی داشتم. با راهنمایی خانم فرزانه وارد لژیون تازه واردین شدم، آن روز صحبت های خانم فرزانه من را از خواب غفلت بیدار کرد، من که کلا خودم را فراموش کرده بودم و خودم را وقف زندگی و مسافرم کرده بودم، آن روز بیدار شدم و فهمیدم که من هم وجود دارم در مقابل خودم هم مسئول هستم و در کنگره متوجه شدم که همسفر همان گونه که از واژه آن پیدا است، کسی است که مسافر را در سفر همراهی می کند.

همسفر نمی تواند بار اعتیاد مسافر را به دوش گیرد یا به جای او باز پرداخت بدهی ها و سختی ها را به عهده بگیرد، تمام سختی ها بر دوش مسافر است نه همسفر نه هیچ انسان یا موجود دیگری نمی تواند به جای مسافر این بار را تحمل کند. یک همسفر از دیدگاه کنگره ۶۰ به کسی گفته می شود که سابقه اعتیاد ندارد و در جهت تعالی اهداف کنگره ۶۰ تلاش می کند، یک همسفر قبل از هرکاری نیاز هست که آموزش ببیند تا بتواند جایگاه خود را تغییر دهد و در کنگره یاد گرفتم که وقتی نام همسفر را قبول می‌کنم یک سری مسئولیت ها را به عهده می‌گیرم؛ باید صبور باشم و در صبر هم بی صبری نکنم. همسفر؛ باید بداند که قوی ترین اسلحه در زندگی اسلحه محبت است و ما همسفران در کنگره یاد می‌گیریم، محبت را به چه ترتیب و به چه شکلی نثار مسافران خود کنیم، مسافرانی که شاید یک روزی با خودشان فکر می‌کردند که دیگر امکان ندارد بتوانند از این ورطه اعتیاد بیرون بیایند؛ اما همسفر آن‌ها همچنان در کنارشان ماند و علت اصلی ماندن آن ها چیزی غیر از عشق نبود. تنها سلاح همسفر، برای رسیدن به آرامش صبر، عشق و امید می‌باشد.

همسفران به عنوان بال پرواز در کنار مسافرشان هستند و هیچ پرنده ای با یک بال به اوج نمی رسد. هریک از ما برای خوب شدن حال خودمان به کنگره ۶۰ پا نهاده ایم و این باور، بسیار متفاوت است.یا زمانی که تنها به خاطر فرد دیگری به کنگره بیاییم، تحت تاثیر او بوده و به او وصل هستیم عاشق و معشوق هایی که کار آن‌ها به شکست می انجامد، به همین گونه رفتار می کنند اگر معشوق خوشحال باشد عاشق هم خوشحال خواهد بود و اگر معشوق حالش خراب باشد، عاشق هم حالش خراب خواهد شد. تحت این شرایط چه کسی این دو را جمع می کند اگر یک مسافر سفر خود را خراب کند و همسفر تحت تاثیر او دچار حال خرابی شود؛ پس چه کسی نقش کمکی را خواهد داشت، بنابراین در ابتدا باید؛ برای خودمان اقدام کنیم. ما به کنگره ۶۰ می آییم به این دلیل که به آرامش، تعادل و حس خوب برسیم در این صورت می توانیم بهترین کمک را به عزیزانمان داشته باشیم؛ باید خودمان را به عنوان یک همسفر باور کنیم، برای ارتباط برقرار کردن دو عامل لازم است

اول افرادی را که می خواهیم به او کمک کنیم دوست داشته باشیم و این که خودمان را قبول داشته باشیم در این زمان انسان می‌تواند تأثیر گذار باشد.

منبع: دستور جلسه هفتگی همسفر
نویسنده: همسفر نازیلا رهحوی راهنما همسفر مریم لژیون ششم
رابط خبری: همسفر مهناز رابط سایت و لژیون ششم
ویرایش و ویراستاری: مرزبان خبری همسفر معصومه
ارسال: همسفر فائزه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی تخت جمشید