یازدهمین جلسه از دوره بیست و هفتم سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ ویژه مسافران و همسفران نمایندگی عطار نیشابوری در روزهای پنجشنبه با استادی: مسافر پهلوان مسعود، نگهبانی: مسافر حسن دبیری: مسافر محمدعلی و دستور جلسه «بنیان کنگره» در تاریخ ۱۴۰۳/۱٠/٠۶ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مسعود هستم یک مسافر، این هفته، هفته بنیان است و در اول تشکر میکنم از جناب آقای مهندس که بنیانگذار اینچنین نعمت بزرگی شد چون اگر ایشان نمیبود خدا میدانست که ما الآن کجا بودیم و چه میکردیم و اگر نگاهی به گذشته خود بکنیم خود من همیشه میگفتم که خداوندا یک روز میرسد که من هم مثل انسانهای عادی یا مثل برادرهای خودم یک انسان پاک باشم و من همیشه از خدا شاکی بودم که خداوندا چرا ما اینجوری شدم.
چرا ما نمیتوانیم همه راهها را رفتیم همه کارها را کردیم و همهجا را زدیم و این مکان را من چندین سال پیش یک دوست هم مصرف داشتم گفت که یک مکانی هست به اسم کنگره ۶۰ که تو را میبرند و ۱۰ تا ۱۱ ماه یک دارویی به تو میدهند که بعد کلاً از تریاک و مواد مخدر بدت میآید، آنهم فقط یکچیزهایی شنیده بود و ما رفتیم مسافرت و یک روز با دوستم نشسته بودیم و مواد مخدر داشتیم مصرف میکردیم گفت که مسعود یکجایی پیداشده است چون دیگر واقعاً تحمل و آن وضع را نداشتیم من هم گفتم حمید من دیگر به ته خط رسیدهام و دارد همهچیز من میرود.
گفت یکجایی است به اسم کنگره ۶۰ که یکی از دوستان در سبزوار رفته است و خیلی پسر خوبی شده است و صحبتهایش را که گوش کنی خیلی زیبا صحبت میکند و آنجا آشنایی هم وجود ندارد و من سه ماه است که میروم اسمم را مینویسم من گفتم یک آشنا دارم و گفت زنگ بزن ببین چطوری است و چگونه میتوانیم وارد کنگره ۶۰ شویم؟ و جناب آقای مهندس آمد بنیانگذار چنین مکانی شد که ما الآن به اینجا رسیدهایم من یک درصد همفکر نمیکردم که یک روزی بتوانم بدون مواد مخدر کارکنیم.
من یک صحبتهای جناب آقای مهندس را در مورد بنیان که گوش میکردم آقای مهندس میگفتند: که ما توانستیم بهعنوانمثال در جلسات عمومی میگفتند، سلام دوستان من رضا هستم یک مسافر و ما جواب میدادیم رضا جان را عوض کنیم و ما زمانی که توانستیم این جان گفتن را از جلسهها حذف کنیم انگار یک کار بزرگ را انجام دادهایم و سختیهای آن را هم که ما همگی شنیدهایم و دیدهایم که چه کسانی زحمت کشیدند و چه کسانی که به نیشابور آمدند و اینجا درست شد و این مکان به وجود آمد.
واقعاً از همه آنها تشکر میکنیم من این را میدانم که همگی ما باید درس بگیریم از سیدیها و آموزشهای جناب آقای مهندس و از این جلسات یک درسی بگیریم و درسی که من خودم گرفتهام دقیقاً در همین دستور جلسه بنیانگذار میگوید «که بنیانگذار میشود ریشه» ما باید ریشه داشته باشیم و من خودم بهشخصه باید ریشهام را درست کنم و ریشه من یعنی فرزند من، من باید بیایم برای فرزندم و برای آیندهام اگر از باب خودمان نگاه کنیم ما باید خودمان را درست کنیم و آیندگان را و اگر از باب کنگره نگاه کنیم جناب آقای مهندس آمد و خدمت کرد و دیدهبان داشت و بهعنوانمثال همین شعب نیشابور چقدر خدمت کردند، چقدر زحمت کشیدند و چه دردسرهایی کشیدند تا این مکان درست شود و من و شما به رهایی و حال خوش برسیم و چه مکان زیبا و مقدس و امنی است اینجا که حتی یک درصد همفکر دوباره مصرف کردن مواد به ذهنمان نمیرسد، ممنون از اینکه به صحبتهای من گوش کردید.
در ادامه جلسه گل رهایی از بند اعتیاد چند نفر از مسافرین عطار نیشابوری برگزار شد
تایپ و نگارش: مسافر احسان لژیون هشتم
عکاس: مسافر مجتبی لژیون دوازدهم
- تعداد بازدید از این مطلب :
313