English Version
This Site Is Available In English

همسفر آگاه یعنی بال پرواز مسافر

همسفر آگاه یعنی بال پرواز مسافر

<< همسفر آگاه یعنی بال پرواز مسافر>>
<< خدمت و آموزش دو مولفه مهم جهت ثابت قدم بودن همسفرها>>

خدمت همسفر رحمان، ایجنت شعبه همسفران آقا شیخ‌بهایی اصفهان رسیدیم تا تجربه‌ ایشان را در نقش همسفر به نگارش درآوریم.

خودتان را به رسم کنگره معرفی کنید.
  سلام دوستان رحمان هستم یک همسفر، آنتی‌ایکس مصرفی مسافرم؛ تریاک، شیره، شیشه، هروئین، مسافرم ده ماه و پانزده روز، به روش دی‌اس‌تی و داروی اوتی به  راهنمایی آقا رضا سفر کرد، راهنمای خودم آقا صالح، رشته ورزشی بدمينتون؛ مدت رهایی ده‌سال و سه ماه.

به نظر شما حضور همسفران آقا در کنگره از چه اهمیت ویژه‌ای برخوردار است؟
کنگره ۶۰ در چهار گروه آقایان مسافر، بانوان مسافر، آقایان همسفر و بانوان همسفر فعالیت می‌کند. همسفر آقا که در کنگره حضور پیدا می‌کند و با آموزش‌ها و ساختارهای کنگره آشنا می‌شود می‌تواند نقش خود را در درمان مسافر خود ایفا کند‌.
همسفر آقا به خاطر علمی که ندارد، نمی‌داند که چگونه با مسافر خود باید رفتار کند و ممکن که پلیس مسافر خود باشد، ولی وقتی که آموزش‌ها را دریافت می‌کند.
می‌داند که چگونه باید با مسافر خود رفتار نماید که مسافر درمان خود را به خوبی طی نماید؛ مورد دوم بحث پیشگیری می‌باشد، کنگره ۶۰ در سه مقوله در حال فعالیت می‌باشد، درمان، مهار و پیشگیری؛ پیشگیری مربوط به افرادی می‌باشد که هنوز درگیر اعتیاد نشده‌اند و چیزی که در جامعه وجود دارد علم کامل و درستی در زمینه مواد مخدر و اثرات آن موجود نیست؛ وقتی یک همسفر آقا در کنگره حضور پیدا می‌کند و آموزش می‌گیرد به درستی با ساختار اعتیاد و مواد مخدر آشنا می‌شود اصطلاحا در این مواقع پیشگیری اتفاق می‌افتد و همسفر آقا متوجه خواهد شد که در اولین مصرف مواد مخدر چه اتفاقی برای سیستم بدن آن می‌افتد و دفعه دوم به چه شکل می‌باشد و همچنین دفعات بعد مواد مخدر به چه شکلی اثرات خود را روی بدن می‌گذارد.
دانستن این چنین موارد باعث می‌شود که همسفر آقا وارد اعتیاد نشود و این موضوع بسیار مهمی است، شخصی که وارد اعتیاد می‌شود چه مسیر سختی را می‌بایست طی کند تا بتواند از تاریکی اعتیاد خارج شود و چقدر خوب است که شخص وارد مقوله اعتیاد نشده و از تجربه دیگران استفاده کند؛ مورد سوم می‌توان به پیشبرد اهداف کنگره‌ اشاره کرد، به این صورت که همسفر آقا می‌تواند نقش خود را در جهت انتقال آموزش‌های کنگره به جامعه ایفا نماید، همچنین شخص با حضور در کنگره می‌تواند در جایگاه‌های مختلفی که قرار می‌گیرد این نقش را ایفا نماید.

کیفیت درمان در افرادی که همسفر دارند نسبت به عزیزانی که همسفر ندارند، چه تفاوتی دارد؟
کیفیت درمان برای مسافرین که دارای همسفر هستند و عزیزانی که همسفر ندارند در هر شخص می‌تواند متفاوت باشد، ولی از نظر تجربه و چیزی که در کنگره قابل مشاهده می‌باشد، قطعاً شخصی که همسفر دارد بهتر می‌تواند سفر نماید در دوران تخریب و در دورانی که شخص مصرف می‌‌کند یکی از قسمت‌هایی که دچار آسیب می‌شود بخش خانواده می‌باشد و همچنین افرادی که آسیب می‌بینند، همسفرهای فرد مصرف کننده می‌باشند؛  شخصی که به‌ عنوان مسافر وارد کنگره شده و درمان می‌شود.
  از نظر جسمی و جهان بینی مشکل داشته است که با گذشت زمان قابل حل می‌شود، ولی خانواده شخص مصرف کننده چه می‌شود؟ چه همسفر آقا و چه همسفر خانم آیا آن‌ها نیز مشکلاتشان برطرف می‌شود؟ در پاسخ باید بگویم اگر به کنگره وارد نشوند خیلی کم و یا اصلاً برطرف نخواهد شد و اگر افراد به کنگره بیایند و آموزش‌ها را نیز دریافت نمایند مشکلاتشان نیز قابل حل خواهد شد؛ از طرفی همسفری که علمی ندارد پلیس مسافر می‌شود و مدام مسافر خود را چک می‌نماید و یا اینکه به مسافر خود بگوید جایی که می‌روی مثل بقیه جاها می‌باشد.
چرا چون که شناختی از کنگره ندارد و یا نتواند به مسافر خود اطمینان کند، ولی به محض ورود به کنگره و دریافت آموزش‌ها به جای اینکه پلیس مسافر خود باشد بال پرواز فرد می‌شود و کمک می‌کند که مسافر این مسیر را با کیفیت بهتری طی نماید و درمان شود. بارها از جانب مسافرها شنیده‌ایم که اگر همسفرم نبود امکان طی نمودن این سفر و مسیر نبود پس قطعاً شخصی که همسفر داشته باشد با کیفیت بهتری سفر  خواهد داشت ولی افرادی نیز هستند که اصلاً همسفر آنها به کنگره نمی‌آیند در چنین مواقعی تنها مشکلی که شاید وجود داشته باشد، طی نمودن مسیر برای مسافر کمی سخت می‌باشد ولی قطعاً باید مسیر را طی نماید تا به درمان قطعی برسد.

 به عنوان یک پیشکسوت در قسمت همسفران آقا، چه تفاوتی بین دیدگاه یک مسافر با دیدگاه همسفر در کنگره می‌باشد؟
قطعاً یگ مسافر به مرحله‌ای رسیده است که خواستار درمان می‌باشد و راه‌های زیادی را امتحان نموده و سعی کرده است که اعتیاد خود را درمان نماید و موفق نشده است، به کنگره می‌آید تا ببیند این سیستم به چه شکل می‌باشد و آن را نیز تجربه نماید؛ حال نکته‌ای حائز اهمیت است، شخصی که وارد کنگره می شود قطعا قبول دارد که وارد اعتیاد شده است و به دنبال راهکاری جهت درمان خود می‌باشد؛ ولی همسفری که تازه به کنگره می‌آید معمولاً از دست مسافر خود گله‌مند و شاکی می‌باشد و با این تفکر به کنگره می‌آید که مسافر من خوب می‌شود یا خیر  و چه کار باید کرد؟ اینکه این چه تقدیر و سرنوشتی است که گرفتار شدم و ذهنی پر از سوالات متفاوت دارد یا همسفری که می‌آید.
خود قبول ندارد مشکلاتی در زندگی‌اش نیز وجود دارد و همه مشکلات زندگی را مربوط به اعتیاد مسافر خود می‌داند و این دیدگاهی است که همسفران زمان ورود به کنگره دارند؛  به نظر شخص بنده بعد از یه مدتی که مسافر و همسفر به کنگره می‌آیند خیلی نباید تفاوت دیدگاهی بینشون وجود داشته باشد، چرا؟ چون هر انسانی فارغ از اینکه درگیر اعتیاد باشد یا نباشد وقتی در ساختار کنگره قرار می‌گیرد شروع به دریافت آموزش می‌کند تا توان حل مشکلات را پیدا نماید.
تنها تفاوت مابین میان مسافر و همسفر، تجربه مسافر در اعتیاد می‌باشد که همسفر این تاریکی  را رو تجربه نکرده است، در ادامه لازم است به این موضوع اشاره کنم که به غیر از مسافر و یا همسفر، تمامی افراد جامعه به آموزش‌های کنگره نیاز دارند تا بهتر درک کنند که برای چه منظور به این زندگی پا گذاشته‌اند و فلسفه خلقت را بهتر درک کنند.

چه چیزی باعث ثابت قدم ماندن یک همسفر در کنگره می‌شود؟
اولین مورد فرمانبرداری است یعنی همسفری که در کنگره حضور دارد می‌بایست فرمانبردار راهنمای خود و مسئولی که در آینده قرار است در آن جایگاه خدمت کند، باشد. شخص در هر جایگاهی که خدمت می‌کند باید تمرکزش را روی کار خود قرار بگذارد، مورد بعدی چرخه آموزش و خدمت می‌باشد،  به این معنی که همسفر باید آموزش‌ها را دریافت و در جایگاه خدمتی و همچنین زندگی خود کاربردی نماید انجام این فرآیند و چرخه کمک می‌کند.
شخص هم از آموزش‌ها دور نشده و همچنین وارد حاشیه‌ها نشود و به این صورت می‌تواند مسیر خود را به درستی طی کند اگر یکی از این موارد را انجام ندهد، شخص انرژی لازم را نخواهد داشت و یا وارد حاشیه‌ها خواهد شد که چرا فلان اتفاق افتاد و یا مسائلی از این قبیل که در نهایت باعث دوری شخص از کنگره می‌شود؛ پس می‌‌توان خدمت و آموزش را به عنوان دو فرآیند تاثیرگذار در ماندگاری همسفر در کنگره تلقی کرد.

کلام آخر :
کلام آخر را در خصوص حس خواهم گفت؛  اینکه قبل از کنگره دیدگاه و ذهنیتم نسبت به زندگی چگونه بود و بعد از کنگره به چه سمت و سویی تغییر کرد‌:

بنده قبل از کنگره وضعیتی کاملا مشابه یک مسافر داشتم یک مسافر به هر دلیلی درگیر اعتیاد شده و دچار ناامیدی مطلق گردیده و از طرف جامعه و خانواده طرد شده است و به این باور رسیده است که،  مصرف‌ کننده‌ام و تا آخر عمر با همین شرایط ادامه خواهم داد تا به زمان مرگ برسم، وضیت شخص بنده هم دقیقا به همین منوال بود و کاملا درگیر مشکلات بودم و نشسته بودم تا شخصی برای حل مشکلات من به کمکم بیاد و هیچگونه دیدگاه و اطلاعات خاصی نسبت به زندگی و حتی فلسفه حضور در این دنیا را نداشتم که در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد.
  یک زندگی کاملا بی‌هدف و پوچ را سپری می‌کردم تا اینکه با کنگره آشنا شدم و آن اطلاعات و آگاهی باعث  تغییر همه چیز شد و به زندگی بنده مسیر و هدف داد. مهم‌ترین موضوعی که متوجه شدم این بود که، شخصی قرار نیست برای حل مشکلات من اقدام کند و قرار نیست که زندگی یک‌نواخت را تا آخر عمر دنبال کنم، انسان‌ها به این دنیا پا می‌گذارند تا راه حل کردن مشکلات را یاد بگیرند، در نهایت به به‌ واسطه حضور در کنگره ساختارهای زندگی من تغییر کرد و متوجه شدم که باید شروع کنم به حرکت و مبارزه کردن که بتوانم از پس مشکلاتم برآیم. در پایان از ایجنت و گروه سایت شعبه سهروردی اصفهان کمال تشکر را دارم .

مصاحبه و تایپ و ویراستار: مسافر منصور ل۴
تنظیم و ارسال: مسافر ابراهیم

مسافران نمایندگی سهروردی اصفهان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .