English Version
This Site Is Available In English

همسفری از جنس خداوند

همسفری از جنس خداوند

جلسه دهم از دوره هفتم کارگاه‌های آموزشی مجازی همسفران نمایندگی سهروردی اصفهان با استادی ایجنت همسفر زهرا با دستور جلسه «هفته همسفر» در روز شنبه ۸ دی‌ماه ۱۴۰۳ برگزار شد.

سخنان استاد:

خدا را شاکر و سپاسگزارم که فرصت داد در این جایگاه آموزش بگیرم و خدمت کنم. هفته پرشکوه همسفر را ابتدا خدمت بنیان کنگره جناب مهندس دژاکام و خانواده بزرگوارشان تبریک و شادباش عرض می‌کنم و همچنین این هفته زیبا را خدمت تمامی همسفران این سفر عشق به‌خصوص همسفران نمایندگی سهروردی تبریک عرض می‌کنم.

دستور جلسه مربوط به همسفر می‌باشد و ارزش والایی که کنگره‌۶۰ برای حرکت یک همسفر در مسیر درمانی و واقف بودن به انجام کارهای لازم برای این سفر، برای همسفران قائل گردیده است. ابتدا برمی‌گردم به زمانی که یک همسر یا یک پدرومادر و یا فرزندان متوجه می‌شوند عزیزشان مصرف‌کننده مواد مخدر شده و این زمانی است که دنیایی پر از آرامش و خوشبختی که برای خود به تصویر کشیده بودند روی سرشان آوار می‌شود؛ حالت خفگی که به فرد دست می‌دهد و بغض‌هایی که گلویش را فشار می‌دهد؛ صدای فریادهای درون که خود فقط می‌شنوند که بدبخت شدم و می‌ماند چگونه با این مصیبت برخورد کند و به‌مرور زمان با تغییر در رفتار و کردار، خود را نشان می‌دهد. چهره شادابی که مقابل چشمان همه آرام‌آرام چروکیده و سیاه می‌شود، روزبه‌روز عمق فاجعه را بیشتر به تصویر می‌کشد به‌گونه‌ای که دروغ جایش را با راستی و صداقت عوض می‌کند، آرامش جایش را با تنش‌ها و عصبانیت‌ها و گاهاً با دعواها و مشاجره‌ها عوض می‌کند و هزاران مسائلی که کام خانواده را تلخ می‌کند.

اوایل فکر می‌کردم وقتی مسافر یا همسفر وارد کنگره می‌شوند فقط مصرف‌کننده است که صفات منفی دارد؛ ولی به‌مرور فهمیدم تبعات آسیب‌های اعتیاد به‌صورت پیوندهای نامیمون، جهانی مملو از ترس، اضطراب، نگرانی، قیاس، خشم، کینه، تنفر و ... را برای یک همسفر ایجاد کرده که در او به وضوح نمایان است. اعتیاد معصومیت و یک‌رنگی را از چهره مصرف‌کننده، همسفر و کل خانواده‌اش برده بود. یک همسفر گاهاً با نقاب زدن که من خوشبختم تا دیگران نفهمند فرزندم یا همسرم اعتیاد دارد؛ با خشم‌های درونی دست‌وپنجه نرم می‌کردند و با مقایسه زندگی خود با دیگران، ترس از دست دادن آبرو و ... خود را در اوج بی‌کسی می‌پنداشتند. جناب مهندس در سی‌دی «ستون» می‌فرمایند: «ستون و پایه وجودی هر انسانی از عشق و ایمان نشأت می‌گیرد و در اعتیاد و در مسیر تاریکی هر دوی این ستون‌ها متزلزل می‌شود.» ایمان و عشقی که در پندار، گفتار و کردار رسوخ کرده بود و قلب‌ها را به هم نزدیک کرده بود روزبه‌روز از دست می‌رود؛ چراکه رابطه عاشق‌ومعشوق در تمام روابط و مهم‌تر این که در روابط خانوادگی به‌هیچ صورت در اعتیاد پایدار نمی‌ماند؛ چراکه باید برای دوست داشتن و دوست داشته شدن خاصیت آن را داشته باشیم؛ ولی اعتیاد خاصیت فکری، زبانی و کرداری خانواده را از بین می‌برد و جاذبه‌ها بی‌رنگ و دافعه‌های بسیاری ایجاد می‌شود و این یعنی ازدواج انسان با مواد مخدر که از آن فرزند ناخلف اعتیاد متولد می‌شود و پای در دنیای روابط می‌گذارد؛ یعنی جایگزینی مصرف مواد با موضوعات مهم زندگی و لحظات قشنگ رابطه‌ها. تمامی این موارد را اعضای کنگره۶۰ و کسانی‌که در باتلاق اعتیاد دست‌وپنجه نرم می‌کنند خوب درک می‌کنند؛ چراکه با ورود به دنیای تازه در کنگره۶۰ و دریافت آموزش‌های بی‌نظیرش هرکدام می‌فهمیم که زندگی هر کسی یا سفر هر کسی بر مبنای جهان‌بینی او اتفاق می‌افتد که راه چپ را برود یا راه راست را! راه چپ همان دیدگاه افیونی، نشئگی‌وخماری در مسافر و تجسس، شک، نفرت، خشم و ... هم در مسافر و هم در همسفر است و راه راست یا راه مستقیم که دیدگاه سلامتی، راستی، درستی، عشق و ایمان واقعی در پندار، گفتار و کردار است که زندگی جدیدی را برای فرد مصرف‌کننده و خانواده‌اش رقم می‌زند؛ یعنی تولدی دوباره و چشیدن طعم خوشبختی و آرامش، آن هم با یک فیزیولوژی سالم و یک منش صحیح و این هدیه ناب کنگره است و هر فردی این فعل را با عشق انجام دهد محکوم به پیروزی است.

جناب مهندس می‌فرمایند: «سفر کردن یا نکردن ما، حرکت کردن یا حرکت نکردن ما هیچ تاثیری در کل حیات ندارد؛ فقط حرکت ما بر ارتقاء و سطح کیفیت روابط خودمان و یا نزدیکانمان و کسانی‌که با ما در تعامل هستند تاثیرگذار است»؛ اما مهم این‌جاست که سفری که در کنگره مسافر و همسفر انجام می‌دهند، ابعاد متفاوت دارد که کنگره می‌گوید این سفر سفری از ظلمت به نور، از ترس به شجاعت، از قهر به مهر و از نفرت به طرف عشق است و با این مفهوم که به صور ظاهر با شروع درمان، سفر مسافر و همسفر شروع می‌شود؛ ولی در این سفر هر دو این عزیزان دو همسفر درونی را با خود به همراه دارند که رابطه مستقیم با حس‌های درونی آنها دارد؛ حس‌هایی که در این مسیر می‌شود تغییر کند؛ یعنی با همان بارهایی که وارد کنگره شدند، حس‌های آلوده از جنس ساختارهای منفی تاریک درون که تبدیل به شجره خبیثه تنومند شده و با تغییر صفت، همراه با خوراک و قوتی که از طریق آموزش‌ها افراد می‌گیرند، تبدیل به حس‌های سالم و مثبت شده و امید و امیدواری را زنده می‌کند.

اصل مهم برای این سفر، به‌وجود آمدن آرامش برای بالا رفتن توان عقلی و آموزش‌پذیر بودن است؛ چراکه جناب مهندس می‌فرمایند: در طول سفر علاوه‌بر حرکت و تلاش، لازم است به تقویت حس توجه شود. در این سفر، همسفر منفی درون نمی‌خواهد بی‌یار و یاور شود و همسفر مثبت درون که از جنس خداوند است و همیشه برای انسان خیر و برکت می‌خواهد و کارش رساندن انسان به قدرت تشخیص است، در مأمن حس مرکزی و فؤاد جای گرفته است که نیاز به تسلیم بودن در برابر قوانین این حرکت دارد که جناب مهندس تک‌تک این قوانین صحیح را از طریق اساتیدشان فرا گرفتند و با سخاوتمندی تمام در اختیار تمام مسافران و همسفران خواستار درمان قرار داده‌اند و این‌جاست که همسفر می‌فهمد که خود باید تمام قدرت و توانش را برای تغییر خودش قرار دهد؛ زیرا ابتدا می‌خواست بال پروازی باشد برای مسافرش و همچون یک پرستار حاذق، مرهم آلام و دردهای مسافر باشد؛ زیرا عاشق کمک به مسافر شده و امید به بیرون آمدن آواز و چنگال خوفناک اعتیاد شده است؛ ولی با دریافت آموزش و رسیدن به آگاهی درمی‌یابد که باید نقش خود را به‌عنوان یک همسفر دانا برای تغییر درونی و بیرونی خود جدی بگیرد؛ چراکه استاد امین می‌فرمایند: «همسفر و مسافر باید هرکدام در ابتدا برای خوب شدن حال خود به کنگره بیایند»؛ یعنی اول برای تغییر در خود اقدام کنند تا به یک آرامش، تعادل و حس خوب برسند و در این صورت می‌توانند بهترین کمک برای عزیزانشان باشند؛ مثل پرستاری که می‌تواند عفونت زخم و خون را درک و تحمل کند و در این صورت است که می‌تواند به بیمار کمک کند. استاد امین می‌فرمایند: «با این اوصاف برای کمک به انسانی که اسیر تاریکی و اعتیاد شده است باید بفهمیم که اطراف او را یک پوسته ضخیم از نیروهای منفی احاطه کرده که این نیروهای منفی مثل خار بد بو و زهر عمل می‌کنند و نمی‌گذارند این پوسته شکافته شود و مانند عنکبوت به دور طعمه خود تار می‌تنند که در زمان مناسب از آن تغذیه کنند و نمی‌گذارند به آن نزدیک شویم و در فرد مقابل بیزاری، ناراحتی و ناامیدی تزریق می‌کنند که او نمی‌خواهد و اراده ندارد»؛ ولی اگر صبر و استقامت و تلاش کافی باشد، با قدرت دانش عظیم کنگره، به‌مرور کمک‌های اولیه را یاد گرفته و تا زمان تعمیر این ستون‌های عشق‌وایمان، خاصیت‌ها با چاشنی قدرتمند محبت تغییر داده می‌شود و آن‌وقت قلب‌ها به‌هم نزدیک شده و در پندار، گفتار و کردار با یکدیگر، هم‌سنخ شده و پیوندهای آسیب دیده تعمیم می‌شود و زمانی می‌رسد که هم‌آوا می‌گویند:

مطرب بزن دوباره نغمه‌ای عاشقانه
ساقی بریز شرابی در جامم عارفانه
مبارک مبارک تولدت مبارک
مبارک مبارک رهایی‌ات مبارک
مبارک مبارک آزادی‌ات مبارک

پس عهد می‌بندیم ما تک‌تک اعضای کنگره، همسفران خوبی باشیم؛ چراکه با این اوصاف هم مسافر با سفر استاندارد و خوبش می‌تواند همسفر خوبی برای عزیزانی که در کنار او آموزش می‌گیرند باشد که بتوانند پیوندهای نامیمون را که به‌جهت نقض قوانین به او گره خورده از خود جدا کند و هم همسفران، همسفر خوبی برای مسافرین خود می‌شوند و همگی برای رسیدن به تعادل و در ادامه رسیدن به تعالی تلاش می‌کنند.

عکاس خبری: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون پنجم)
تایپ: همسفر فرزانه رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون هشتم)
ارسال: راهنما همسفر زهرا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی سهروردی اصفهان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .