در ابتدا هفته بنیان کنگره60 را به بانی سیستم منظم وبدون نقص و خانواده محترم جناب مهندس و همه دوستان تبریک عرض میکنم و از قدرت مطلق سلامتی و طول عمر با عزت برای ایشان خواستارم. آرزویم این است که به زودی شاهد تأسیس آکادمی به دستان پرتوان جناب مهندس باشیم. بدون شک به فضل و رحمت الهی این مهم تحقق خواهد یافت. کنگره۶۰ بر مبنای عقل و محبت بنا گردیده است و فعل خواستن در اینجا صرف گردید. با آموزشهای کنگره کاخی از امید و آرزو را بنا نمودیم که مصالح آن بایدها و نبایدهای مفیدی است که یک عمر با آنها زندگی کردیم. نبایدهایی که دوست داشتیم نباشند؛ ولی جرأت کنار گذاشتن آنها را نداشتیم. کنگره۶۰ بنا گردید تا معنی زیبای عشق را که در کتب دوران تحصیل بهدنبالش بودیم را به ما بشناساند. در جلد کتاب دینی دوران دبیرستان دو راهی را میدیدیم، میدانستیم یک راه تباهی است و یک راه خوشبختی است اما؛ نمیدانستیم مسیر سخت است یا آسان است
نمیدانستیم؛ باید کولهباری با ارزش برای خود ببندیم؛ اما کنگره راه را به ما نشان داد و یاد داد، درون کولهام را از دُرهای با ارزش انسانیت پر کنم.
کنگره ساخته شد تا به من بیاموزد، غذای نیمه پخته قابل خوردن نیست و در آخر امر، امر اول اجرا میشود. اگر میخواهم لذت نعمتها را دریابم؛ باید صبر کنم تا اجازه صادر شود، تا زمان برداشت محصول فرا برسد. کنگره بنا شد تا من معنی انسانیت را یاد بگیرم و بدانم خداوند موجود بد و بیهدف خلق نکرده، یاد داد چشمانم را بشویم و جور دیگر بنگرم. از تجربه شخصیام میگویم روز اول که وارد کنگره شدم کنگره را مانند درختی دیدم با ریشه قوی با شاخ و برگهای برافراشته و قامتی استوار، بیشک این درخت؛ باید ریشه سالمی داشته باشد که بتواند اینگونه منظم قد راست کند. دو خانم با شال زرد با محبت به طرفم آمدند از من استقبال کردند، تنها جایی بود که به دید خانواده یک معتاد دیده نشدم و این همان محبتی بود که بذرش در دلم کاشته شد. صدای دست زدن منظم همسفران همان انرژی مثبتی بود که دنبالش بودم. در و دیوار کنگره پر بود از عکسهایی که وقتی به آنها خیره میشدی زبانشان گویا میشد. کلمه «الله» را که بالاتر از همه نوشتهها دیدم فهمیدم جایی که پا گذاشتهام مقدس است.
بیشتر کنجکاو شدم نام جناب مهندس که گفته شد همه دست زدند. مهندس چه کسی بود؟ چرا با شنیدن نامش سالن منفجر میشود. بعد از جلسه همسفری با شال سبز پذیرایم شد. اولین سوال را پرسیدم. ببخشید مهندس کیست؟ جناب مهندس حسین دژاکام بنیانگذار کنگره۶۰ است. در همین حد اکتفا کردم؛ باید خودم میدانستم مهندس کیست و هرچه بیشتر در مورد ایشان میخواندم، بیشتر شیفته اخلاق ایشان میشدم و صدایشان لالایی شد برای شبهای آشفتهای که دلم میخواست سریع صبح شوند. با خود گفتم چه اتفاقی میافتد که یک نفر اینگونه محبوب میشود چه میشود که خداوند عاشق ما شود و انتخاب شویم. جناب مهندس انتخاب شدند، برای اینکه سیستمی را بنا کنند که اشرف مخلوقاتی که روزی شیطان حاضر نشد برایش سجده کند را آموزش دهد و به معنای واقعی، انسانی را که راه گم کرده احیا کند و آیا این همان رسالت پیامبران نیست؟ پس چه مقام و درجهای زیباتر از این وجود دارد؟
کنگره به من آموخت که میشود دور از هر گونه تبعیض قومیتی، مذهبی، کنار هم بود و برای آرامش جسم و روان دعا کرد. تنها جایی که فقیر و غنی کنار هم دستان هم را فشار میدهند و برای رهایی از شیطان درون دعا میکنند. این است معنای زیبای انسانیت و من تمام این قشنگیها را مدیون بنیانگذار کنگره۶۰ هستم که چشمانم را به روی حقیقتهای درون و برون باز کرد. به امید رهایی و رسیدن روان و جسم به آرامش ابدی و به امید روزی که بتوانم جناب مهندس را از نزدیک ببینم و از دستان مبارکشان گل رهاییام را بگیرم.
نویسنده: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون هشتم)
رابطخبری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون هشتم)
ویرایش: همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر مهشید (لژیون چهاردهم)
عکاسخبری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر مهشید (لژیون چهاردهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر مهناز رهجوی راهنما همسفر عفت (لژیون چهارم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی هاتف
- تعداد بازدید از این مطلب :
63