به نام قدرت مطلق الله
چهارمین جلسه از دوره چهاردهم کارگاههای آموزش خصوصی همسفران آقا، نمایندگی شادآباد؛ به استادی دستیار محترم دیده بان هسمفر علی، نگهبانی همسفر مهدی و دبیری همسفر علی؛ با دستور جلسه "بنیان کنگره 60" پنجشنبه 6 دیماه ۱۴۰۳، ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان علی هستم همسفر
از نگهبان و ایجنت محترم تشکر میکنم که این فرصت را در اختیار من گذاشتند و خیلی خوشحال هستم که در جمع دوستان هستم. دستور جلسه این هفته راجع به بنیان کنگره 60 هست. اگر بخواهم در مورد بنیان صحبت کنم از جملات آقای خدامی در روز چهارشنبه استفاده میکنم. ایشان دفتر دبیری خودشان را آورند و دو جلسه از آن را خواندند که به ما نشان دهند کنگره از کجا شروعشده است. درمجموع دبیر، نگهبان، استاد و اعضا که در جلسه بودند شاید به تعداد 8 نفر میرسیدند. این را میخواهم بگویم که کنگره از کجا شروع کرده و به کجا رسیده است.
حالا اگر بخواهم این موضوع را به قسمت همسفران آقا بسط دهم این را میگویم که اگر مقداری تعداد شما کم و شعبه خلوت است اصلاً مهم نیست. مهم این است که ما کارمان را باکیفیت انجام دهیم و هرکسی که در هر جایگاهی هست آن کار را به نحو احسن انجام دهد. هرکسی قرار باشد به کنگره بیاید میآید و اتفاقی که قرار است بی افتد اتفاق میافتد. پس انرژی شما نیافتد و محکم بیایید.
در مورد بنیان کنگره 60 و خانواده آقای مهندس دژاکام اگر بخواهم صحبت کنم این را میگویم که من خودم یکبار هم جرئت نکردهام در جلوی دوربین قرار بگیرم و صحبت کنم؛ اما آقای مهندس و خانواده ایشان کاری را 27 سال بهصورت پرتلاش، محکم و قوی شروع کردهاند و خسته هم نشدهاند. من خودم را میگویم اگر یک کجا مقداری بالا و پایین شود و انرژیام بی افتد شروع به غر زدن میکنم؛ اما آقای مهندس از کجا شروع کردهاند؟ از یک زیرزمین شروع کردهاند. ولی الآن درجات بالا علمی و مقالاتی که ارسال میکنند و اتفاقاتی که در حال رخ دادن است. تمام اینها را مدیون آقای مهندس و خانواده محترمشان هستیم.
اما چرا میگویم خانواده محترمشان؟ زیرا نقش خانواده مهم است. تکتک ما هنگامیکه به کنگره میآییم اگر خانواده ما راضی نباشد کمکم زده میشویم و اگر آن حمایت نباشد انرژیمان گرفته میشود. نقش خانواده ایشان کمتر از آقای مهندس نیست.
من یادم است که سال 85 بود که به آکادمی میرفتم یک رسمی بهعنوان شکر گذاری بود. پنجشنبهها آبگوشت میدادند قبلش هم یکسری حرکات موزون انجام میدادند. البته خیلی خلوت بود یعنی کل سالن پایین آکادمی هم پر نمیشد. چهارشنبهها که میخواستند رهایی بدهند، در هفته یک رهایی بود و یا خیلی زیاد اگر بود 2 تا رهایی داشتیم. آن شخصی که برای صحبت بعد از رهایی میرفت شاید یک ساعت میتوانست صحبت کند؛ اما الآن سلامعلیکم نمیرسند انجام دهند و سریع بعد از دریافت رهایی به آنها میگویند بروید پایین. این را میخواهم بگویم که چقدر کنگره نسبت به اوایل خودش تغییر کرده است. کنگره را نسبت به خودش اگر قیاس کنم میبینم یک دنیا دیگر شده است. قوانین تغییر کرده، آدمها تغییر کردهاند، علم تغییر کرده ولی چیزی که ثابت مانده آقای مهندس و خانوادهشان بوده که محکم سر این کار ایستادهاند. آقای مهندس میگویند که خسته شدید میتوانید استراحت کنید اما جا زدن و غر زدن نداریم. اگر احساس میکنید انرژی شما افتاده، یک مقدار استراحت کنید انرژی بگیرید و دوباره برگردید که این هدف، هدفی بزرگی است.
انشاء الله شعبه هم روزبهروز قویتر بشود. ممنونم که به صحبتهای من گوش دادید.
سایت همسفران آقا نمایندگی شادآباد
تایپ و ویراستاری: همسفر احسان
- تعداد بازدید از این مطلب :
173