اولین جلسه از لژیون فیروزآباد در زیر سقف

اولین جلسه از دور اول ازسری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره 60 لژیون فیروزآباد فارس، ویژه مسافران، با استادی  ایجنت محترم شعبه تخت جمشید شیراز مسافر ابراهیم، نگهبانی مسافر کرم و دبیری مسافر اسماعیل با دستور جلسه « بنیان کنگره ۶۰ » در روز دوشنبه مورخه 1043/10/03 راس ساعت 17 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد :

سپاسگزار خداوندهستم که در جمع عزیزان قرار گرفتم و این توفیق نصیب من شد که در اولین جلسه لژیون فیروزآباد در خدمت عزیزان باشم.
اولین جلسه این لژیون در زیر سقف در هفته ی «بنیان کنگره 60» اتفاق افتاده است. همه ی شما می دانید آقای مهندس 1376/09/15 رها شده است و تولد آقای مهندس است اما در واقع تولد تک تک ماها هم هست. اگر آقای مهندس نبود، اگر این متد نبود، اگر کنگره 60نبود، من الآن اینجا نبودم. می خواهم تشکر کنم از کسانی که از بدو کنگره همکاری کردند آستین بالا زدند، بند کفش هایشان را محکم بستند وکنگره را رها نکردند.
حتی می خواهم تشکر کنم از آن کسانی که سنگ جلوی راه کنگره انداختند که کنگره آسیابش محکم تر بچرخد و بتواند سنگ های محکم تر را خورد کند. اگر امروز توی فیروزآباد لژیون راه اندازی می شود سختی هایی داشته است که عزیزان در این راه متحمل شدند.
آقای مهندس یک نفر بود، اگر کنگره امروز 170هزار عضو دارد با یک نفر( آقای مهندس دژاکام )شروع شد. یک زمانی می گفتم خدایا من چه بدی کرده ام که مصرف کننده شدم؟ البته خودم خواسته بودم. ولی بعد از این که به کنگره آمدم می گویم خدایا تو چقدر من را دوست داشتی که من مصرف کننده شدم!! تا امروز در کنگره باشم. امروز با آموزشهای آقای مهندس و با علم آقای مهندس من به خودم می بالم و با افتخار و هر جا می گویم من کنگره شصتی هستم.
در کمپ ترک اعتیاد فرد مصرف کننده را می اندازند توی آب سرد!! دم در کمپ را قفل می زنند، دم در کمپ سگ نگه می دارند که نتوانی بیرون بروی. عزیزان خدمتگزاری که امروز افتخار ما هستند و توی فیروزآباد خدمت انجام می دهند زحمت کشیدند. چقدر رفتند تهران و آمدنند، چقدر آقای مهندس دژاکام گفت نه!! اما دست از تلاش برنداشتند. الان به یک جایی رسید که روی پای خودتان می ایستید و از یک مکانی واقعاً استاندارد استفاده می کنید تا به درمان برسید.
متد در اختیار همه ما هست اما آن محیطی که ما در آن قرار می‌گیریم کمک می کند تا به درمان برسیم. عزیزان امروز من خوشحالم که در جمع شما هستم و خوشحالم که با هفته « بنیان » شروع به کار کردید و انشالله که این لژیون چنان گسترده بشود که شعباتی خیلی عظیم انشعاب بگیرد.
مصرف کننده  از روزی که فهمید معتاد شده است دنبال راه می‌گردد ولی راهی ندارد من خیلی نشستم گریه کردم التماس کردم التماس‌هایم به هیچ جا بند نبود ولی همان التماس‌ها به خدا راه کنگره را به من نشان داد. البته آموزش‌هایی که آقای مهندس می‌دهد روال کار ما را عوض می‌کند تفکر و اندیشه ما را عوض می کند.


خلاصه و تایپ: مسافر بهرام
ویرایش : مسافر بهنام ( راهنما )
ارسال: مسافر آرمین ( خدمتگزار سایت )