English Version
This Site Is Available In English

دلنوشته هفته بنیان

دلنوشته هفته بنیان

همسفر زینب

تو شمع و ما همه پروانه ایم.
اول از همه هفته‌ی بنیان را به جناب آقای مهندس و خانواده‌ی محترم ایشان تبریک عرض می‌کنم و از خداوند منان سلامت و عمر با عزت برای ایشان خواستارم. سپاس فراوان بابت تمامی سختی‌ها و زحمات شما انسان های بزرگ که در این راه مقدس قدم گذاشتید.
چندین سال پیش در همچین روزهایی در دل تاریکی‌ها و ناامیدی‌ها نوری روشن شد. این نور هر روز بزرگ‌تر و بزرگ‌تر شد، تا همه‌ی پروانه‌هایی که راه خود را گم کرده‌اند، بتوانند نور را ببینند و از تاریکی رها شوند. این روز در زندگی همه‌ی ما روز بسیار باارزش و مهمی است. اگر راه نمایان نمی‌شد، این درد عذاب‌آور، بسیاری از زندگی‌ها را نابود می‌کرد. اما به لطف خداوند و جناب آقای مهندس، راه پیدا شد و افراد زیادی نجات یافتند. خدا را بابت این نعمت شکر می‌کنم، که راه کنگره ۶۰ برای مسافرم نمایان شد. انشاءالله ما هم بتوانیم نوری باشیم، برای پروانه‌هایی که در دام غول زشت اعتیاد اسیر هستند. از خداوند می‌خواهم من را از خدمتگزارن واقعی کنگره ۶۰ قرار دهد.

همسفر مهناز

من در زندگی زیاد سفر رفتم، ولی زیباترین آن‌ها، سفر در کنگره بود. سفری که اصلاً با سفرهای دیگر زندگی‌ام قابل قیاس نیست. روزی که اولین بار وارد کنگره شدم را هرگز فراموش نمی‌کنم‌. پنج‌شنبه در جلسه‌ی عمومی مصادف با جشن رهایی یکی از مسافران بود. حال و هوای عجیب و وصف‌نشدنی داشت. کمی برای من مبهم بود. ولی با همین ابهام تحت‌تأثیر قرار گرفتم. وقتی همه مسافری را که به رهایی رسیده بود، عاشقانه تشویق می‌کردند، چنان تحت‌تأثیر قرار گرفتم که بغض گلویم را گرفته بود و چه حس زیبایی بود!
این حس و حال و هوای خوب، این همدلی و این مهربانی نه در حریم خانه، بلکه در مکانی به نام کنگره ۶۰ دیده می‌شود. مکانی که کمتر از خانه‌ی ما نیست.من در این هفته، که هفته‌ی بنیان کنگره ۶۰ است، جا دارد از جناب آقای مهندس دژاکام بسیار تشکر کنم. انسانی که جز به انسانیت نمی‌توان نام او را آورد. بنیان‌گذار کنگره ۶۰، پدری دلسوز برای همه‌ی مسافران که قدم در این راه گذاشتند و تصمیم به رهایی گرفتند و ایشان زمینه‌ساز این رهایی‌ها هستند. چندین ماه می‌گذرد و من و مسافرم در حال سفر هستیم و به امید خدای بزرگ در چند ماه آینده به رهایی خواهیم رسید. امیدوارم این راه برای همه‌ی عزیزان مسافر باز شود و روزی طعم شیرین رهایی را بچشند.

همسفر راضیه

این هفته‌ی بزرگ را ابتدا به جناب آقای مهندس و خانواده‌ی محترم ایشان و همه‌ی اعضای کنگره 60 تبریک می‌گویم.
بنیان؛ بن، به معنی ریشه است. اگر ریشه نبود، شاخ و برگی هم نبود.کنگره‌ای هم نبود! کسی به این راحتی به رهایی، حال خوب و آرامش نمی‌رسید. هر روز بابت رهایی و حس و حال خوب خود و مسافرم خدا را شکر می‌کنم. تا ابد مدیون آقای مهندس و خانواده محترم ایشان هستم و از خدای بزرگ برایشان سلامتی و تندرستی آرزو می‌کنم.

همسفر ناهید

به نام قدرت مطلق الله
سلام بر شمایی که پدر ایران نام نهاده‌ام. درود خدا بر شما که مفهوم عشق و محبت واقعی را به من آموختید، مسیر درست زندگی کردن را یاد دادید.
با وادی‌های عشقتان زندگی کردم و چقدر مرا به فکر فرو می‌برند، حاضرم تمام ثانیه‌های عمرم را به آن‌ها فکر کنم. با کتاب ۶۰ درجه زیر صفر راه و روش زندگی کردن را آموختم و با سی‌دی‌ها هر روز به آموخته‌هایم اضافه می‌شود. از معبدی غریب به بهشتی که بر سر در آن نوشته بود کنگره ۶۰ رسیدم.
من در جهنم اعتیاد زندگی می‌کردم. ولی از اعتیاد مسافرم خبر نداشتم و در درد و رنج بسیاری زندگی خود را ادامه می‌دادم. فقط به عشقی که در درون من موج می‌زد فکر می‌کردم، تا سختی راه برای من آسان شود. ولی اکنون با کمک شما و کنگره ۲ ماه است آزاد و رها هستیم، طعم شیرین زندگی را می‌چشم و این را مدیون زحمات شما هستم.
افتخار می کنم جزئی از خانواده‌ی کنگره ۶۰ هستم. هر چقدر از شما تشکر کنم، کم است. ولی دوست دارم در قبال آن با دل و جان به کنگره خدمت کنم. در انتها از خدای مهربان تشکر می‌کنم که شما را بر سر راه من قرار داد. برایتان از خداوند بزرگ سلامتی و عمر طولانی آرزو می‌کنم، تا مرده‌های متحرکی که در یخبندان اسیر شده‌اند را زندگی دوباره ببخشید و به آن‌ها کمک کنید. از خداوند منان بهترین‌های دنیا را برای شما و خانواده‌ی محترمتان خواستارم.

تایپ: جمعی از همسفران لژیون سوم به راهنمای همسفر معصومه
ویراستار: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر معصومه لژیون سوم
ارسال مطلب: همسفر مهدیه (نگهبان سایت) رهجوی راهنما همسفر راضیه لژیون چهارم
همسفران نمایندگی رضوی 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .