دیدهبانان ستونهای کنگره هستند که بنای کنگره بر شانههای آنها استوار خواهد بود، بنابراین همه ما به آنها احترام میگذاریم.(بنیان کنگره۶۰)
در هفته بنیان کنگره۶۰ سعادت داشتیم میزبان دیدهبان رابط نمایندگیها مسافر احمد باشیم، به فال نیک گرفتیم و گفتگویی با اجازه ایشان ترتیب دادیم که توجه شما را به آن جلب میکنیم.
مسافر احمد با آنتی ایکس مصرفی شیره و تریاک وارد کنگره شدند. به مدت ده ماه با متد DST و داروی اپیوم به راهنمایی آقای مهندس حسین دژاکام سفر کردند. رشته ورزشی ایشان تیر و کمان است. نزدیک به بیست و سه سال است که با دستان پر توان آقای مهندس آزاد و رها هستند.
چه چیزی باعث شد که شما بعد از درمان و رهایی همچنان در کنگره۶۰ بمانید و خدمت کنید؟
من در گذشته تجربه ترکهای متعددی داشتم. وقتی که در کنگره۶۰ به رهایی رسیدم، یکی دو روز اول، انسان باوری در ناباوری دارد نمیداند چه اتفاقی افتاده، مدام منتظر است علائمی را احساس کند؛ اما روز اول خیلی حالم خوب بود، روز دوم حال من خیلی بهتر بود و روز سوم که اصلاً بینهایت حال من خوب بود و دیگر اینکه دیدم سه روز گذشت، من اصلاً میلی به مصرف مواد ندارم و چهقدر شرایط جسمی و روحی من خوب است، این مقایسه کردن با تجربیات ترکهای قبل خودم را دیدم و واقعاً دنبال همین بودم و وقتی راجع به این موضوع فکر کردم، گفتم خب چرا من در این مسیر کمک نکنم، چرا در این مسیر باقی نمانم و با خود گفتم باید بمانی، هم خدمت کنی و هم آموزش بگیری که خدا را شکر روزی من شد.
لطفاً در مورد کلمه بنیان کنگره۶۰ برای ما توضیح دهید؟
آنقدر این روز بنیان کنگره۶۰ مهم است که به نظر من ذهن نمیتواند بزرگی آن را تجسم کند. یک تولد، هفته بنیان، راهاندازی کنگره است ما در همین سطح میتوانیم احساس کنیم؛ ولی کاری که اتفاق افتاده و حرکتی که صورت گرفته به حدی عظیم است که هر چهقدر از آن میگذرد به عظمت آن بیشتر پی خواهیم برد. ما انگار به یک سازه بسیار عظیم از خیلی دور نگاه میکنیم، یک سازه میبینیم؛ ولی هر چهقدر به آن نزدیک میشویم عظمت آن را بیشتر خواهیم دید، دقيقاً کنگره۶۰ چنین سازهای است و آقای مهندس حسین دژاکام هم چنین سازهای هستند.
اگر خاطرهای از خدمت کردن در کنار آقای مهندس حسین دژاکام دارید لطفاً بفرمایید؟
خب افتخار داشتم و لطف خداوند شامل حال من بود که سالیان سال در کنار آقای مهندس حسین دژاکام انجام وظیفه میکردم، من تا امروز یک بار ندیدم آقای مهندس غیر واقع گفته باشند، یک بار ندیدم ظن بد برده باشند، یک بار نشنیدم که الفاظ ناشایست به کار برده باشند، یک بار نشنیدم حتی از من یا دیگری بخواهند که تجسسی کنیم، به هیچ عنوان یک بار از ایشان غیبت نشنیدم. یک روزهایی بود آنقدر ایشان را نگاه میکردم که کلافه میشدند و به من میگفتند: چرا تو به من اینقدر نگاه میکنی؟ من در جواب گفتم آقا از جزءجزء عملکرد شما یاد میگیرم، زیرا همه کارهای شما با تفکر است، شما را نگاه میکنم تا یاد بگیرم، چون بلد نیستم و دوست دارم یاد بگیرم، راهنمای من شما هستید، میخواهم مثل راهنمای خودم باشم. آقای مهندس حسین دژاکام یک الگوی بینقص هستند، در نهایت خیلی فراتر از یک الگو هستند؛ ولی چیزی که بتوانیم بفهمیم و قابل درک برای همه باشد، یک الگوی بدون نقص هستند.
نظر شما در مورد نمایندگی امیر چیست و پیشنهادتان در هفته بنیان برای پیشرفت، خدمت کردن و ارتقاء افراد در جایگاه خدمتی چیست؟
شعبههای ما همه تمام تلاششان بر این است که به طرف استاندارد بودن حرکت کنند. استاندارد یعنی اینکه در نمایندگی همه قوانین و حرمتها رعایت شود، افراد با همدیگر چالش یا اصطکاکی نداشته باشند، همه در مرزها و چارچوبهای خودشان باشند، حرکت کنند و احساس خوبی داشته باشند. زمانی که یک تازه وارد میآيد این جو انرژی محبت آمیزی که بین همه است، موقعی که نسبت به آن احاطه پیدا میکند و جذب میشود او ماندگار میشود. افراد خدمت را ببینند و برای خدمتی که دارند ارزش قائل باشند بدانند که ما در گذشته مشکلات بسیار زیادی داشتیم. اینجا آمدیم که مشکلات ما کم شده، الآن باید کار گروهی را یاد بگیریم؛ چون اکثر افراد، کار گروهی را بلد نیستند، یک چالشی امکان دارد اتفاق بیفتد که طبیعی است؛ ولی کار گروهی را یاد بگیرید همه چیز درست میشود شعبه امیر هم شعبه خیلی خوبی است.
در کنگره۶۰ گفته میشود که جایگاه، افراد را انتخاب میکنند این انتخاب به چه پارامترهایی در فرد بستگی دارد؟
در هر مسیری میخواهد باید طی طریق کند، مثلاً میخواهد نگهبان شود مسیر نگهبانی را باید طی کند، میخواهد دبیر شود؛ باید مسیر دبیری را طی کند، میخواهد مرزبان شود؛ باید در آن مسیر حرکت کند. زمانی که حرکت میکند بالأخره میرسد یک بار نه، دو بار نه، سه بار نه، چهار بار نه، اگر خواستهاش باشد حتماً به آن خواهد رسید.
توصیه شما برای همسفرانی که به کنگره۶۰ میآیند؛ ولی نمیتوانند مسافر خود را وصل کنند چیست؟
اصلاً ما نمیتوانیم انسان را وادار به کاری که تمایل به آن ندارد کنیم. همسفران اگر مسافرشان نمیآیند، آموزش میگيرند که یک همسر خوب برای یک مصرفکننده باشند نه اینکه چون او مصرفکننده است من به او احترام نگذارم، او را تحویل نگیرم، سرویس به او ندهم، خیلی بها به او ندهم. هر انسانی وظیفهای دارد و هر کسی وظیفه خود را به انجام نمیرساند دوباره باید مشقهایش را از نو بنویسد؛ پس بنابراین همسفر میآید آموزش درست زندگی کردن را فرا میگیرد و یاد میگیرد به مسافرش به عنوان یک آدم معتاد، لاابالی، بیمصرف، بیاراده نگاه نکند، به چشم یک انسانی نگاه کند که در بند اهریمن است، در بند تفکرات منفی و افیونی است و انشاءالله خداوند یاری کند و اذن را به او بدهد تا بتواند وارد کنگره شود، پس همسفر باید به فکر تزکیه و پالایش خود باشد.
لطفاً یک حرف تکان دهنده برای کسانی که چندین بار سفر خود را خراب کردهاند و ترس دوباره آمدن به کنگره۶۰ را دارند بیان کنید؟
آنها خواب هستند، این رحمت الهی شامل حالشان شده است آنجایی که باید انجام بدهند شک میکنند و حرف نیروهای بازدارنده را گوش میدهند.
با توجه به جواب سؤال قبل آنها جلسات و سیدیهای هفتگی مهندس را پیگیر هستند، در این مورد نظرتان چیست؟
بله درست است آنها در سطح هستند میگویند، چهقدر این دریا زیبا و قشنگ است، اگر انسان برود در این دریا شنا کند چهقدر لذتبخش است؛ ولی در آب نمیآیند، همان کنار آب ایستادهاند و تا قوزک پای خود را هم در آب فرو نمیبرند.
نصیحت یا مطلبی که دوست دارید بگویید و من نپرسیدم به عنوان صحبت پایانی و حسن ختام بفرمایید؟
امیدوارم همه اعضاء کنگره۶۰ قدر داشتههای خود را بدانند، البته همه انسانها قدر چیزهایی که دارند را باید بدانند، ما خیلی چیزها داریم که به آن توجه نداریم، حتی در فیزیولوژی خودمان، همه انسانها میگردند که بیرون از خودشان یک چیزهایی را فراهم کنند و به دست بیاورند تا حالشان خوب شود، اما اگر به فیزیولوژی خود نگاه کنند متوجه میشوند که چهقدر میتواند این نگاه حال آنها را خوب کند، اما چگونه؟ بروند یک فردی را ببینند که یک روز در میان دیالیز میشود، کلیههایش کار نمیکند، میخورد مسموم است، نمیخورد مسموم و حالش بد است، تمام این ناخالصیها که از غذا و هوا به دست میآید میخواهد برود داخل کلیه و کبد تصفیه شود.؛ اما کلیه ندارد مستقیم میرود در خون و مریض میشود. دو تا کلیه، قلب و ریهاش دارد خوب کار میکند خدا را شکر بکند و قدرش را بداند، پا دارد خدا را شکر کند. در سیدی اخیر آقای مهندس حسین دژاکام فرمودند؛ یکی کفش نداشت، آمد بیرون دید یکی پا ندارد، باید قدر فیزیولوژی سالمی که داریم بدانیم.
از طرف همه اعضاء و خدمتگزاران نمایندگی همسفران امیر اراک از دیدهبان محترم مسافر احمد بابت زمانی که به سایت نمایندگی اختصاص دادند و بابت شکیبایی در این گفتگو صمیمانه تشکر میکنیم و انشاءالله خیر این خدمت عظیم به خانواده محترمشان برگردد.
ارسال: همسفر فاطمه نگهبان سایت
عکاس: مرزبان خبری همسفر زهرا
همسفران نمایندگی امیر اراک
- تعداد بازدید از این مطلب :
5257