دل نوشته مسافر حسن لژیون یکم نمایندگی دهخدا:
به مناسبت سالروز بنیان کنگره ۶۰
جشن داریم چه جشنی ...! دقیقا حال و هوای جشن را این ابیات حافظ بیان میکند :
ساقی به نور باده برافروز جام ما مطرب بگو که کار جهان شد به کام ما
ما در پیاله عکس رخ یار دیدهایم ای بیخبر ز لذت شرب مدام ما
یادم هست زمانی که هنرستان بودم ، یک معلم ریاضی داشتیم که یزدی بود و نزدیک دوران بازنشستگی بود . میگفت که یکبار در روز معلم ، سخنران جلسه بوده و میگفت در ابتدای صحبتم ، گفتم : کسی که شغل معلمی را انتخاب میکند دیوانه است . بعد دیدم همه اخمهایشان رفت درهم، که در ادامه گفتم منظورم این بود که باید عاشق و دیوانهی معلمی و آموزش باشد و بعدازاین حرف اخمها تبدیل به لبخند شد .
خاطره این معلم ، تجسم دلنشینی از جایگاه معلم در ذهن من تداعی کرد .
ما در کنگرهی ۶۰ ، معلمانی داریم که راهنما نامیده میشوند . راهنمایانی که اگر عاشقانه خدمت میکنند ، سنگ بنای این عشق را با تفکر و عقلانیت( وادی اول ) بنانهادهاند و عاقلانه عشق میورزند.
شخصی که تنها بر پایه عشق ، خوبی انجام میدهد ؛ اختیاری در انجام آن ندارد .
ولی نقل راهنما ، نقل نوعدوستی و اختیار ، است .
چراکه خود با تمام وجود ، اعماق تاریکیها را تجربه نمودهاند و بهحکم عقل ، لازم دیدند با پیوند محبت که تنها ریسمان نجاتبخش ، انسانهای بیپناه و فرورفته در عمق نادانی و گمراهیهاست . پناه آورندگان به یگانه منبع نور رهایی ، یعنی کنگره ۶۰ ، یاری رسانند .
به امید رهایی و نجات همهی انسانهای نیازمند در این کره خاکی ...
در پایان
تولد راهنمای بزرگ و بنیان کنگره ۶۰ ، گرامی باد بهویژه به استادان بزرگوار ایشان.
- تعداد بازدید از این مطلب :
52