جلسه هفتم از دوره اول کارگاه اموزشی خصوصی همسفران کنگره ۶٠ نمایندگی کیش، با استادی همسفر نازنین و نگهبانی راهنما همسفر ساناز و دبیری همسفر نجوا با دستور جلسه « بنیان کنگره ۶۰» در روز دوشنبه ۳ دی ماه ۱۴٠۳ ساعت ۱۶:٠٠ اغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
خدا را شکر میکنم که یک جلسه دیگر به من اجازه داده شد که خدمت کنم ورودی صندلی کنگره بشینم؛ این هفته سال روز قشنگ ترین اتفاق کنگره میباشد و هم تولد بیست و هفت سال رهایی اقای مهندس تبریک عرض میکنم خدمت اقای مهندس دژاکام و خانواده محترم شان و همه اعضای کنگره ۶٠ و از خداوند بهترینها را برای ایشان خواستارم. من قبل از این که بخواهم دلی در مورد کنگره ۶۰ صحبت کنم. یک کوچولو از تاریخچه کنگره صحبت میکنم.
اقای مهندس دژاکام مدت ۱۷ سال درگیر اعتیاد بودند با وجود اینکه ایشان تحصیلات بالایی داشتند و از خانواده خوبی بودند ولی درگیر اعتیاد شدند. تا اینکه بعد از ۱۷ سال در مسیری قرار گرفتند که داستان ان را در کتاب ۶۰ درجه همهی ما بارها خوانده ایم. ایشان راهی برایشان باز میشود و شروع میکنند تریاک خودشان را کم کردن تا جایی که در ۱۵ اذر ۷۶ در ناباروری به رهایی می رسند؛ و بعد در سال ۷۸ دقیقا در روز سه شنبه ۳۰ شهریور ۷۸ ساعت ۴: ۳٠ بعد ظهر در ساختمانی در کوچه مهدی زاده خیابان کارگر جنوبی تهران اولین جلسه کنگره ۶۰ با حضور ۸ نفر تشکیل داده شد. و دفتر دبیری ان جلسه موجود است؛ اولین سطر ان با این جمله اغاز شدهاست. به نام خالق عشق موضوع جلسه نام کنگره ۶۰ و ۱۴ پله معنوی. کنگره ۶۰ در ان روز پایه گذاری شد و بعد از ان متدد Dst طراحی شد. و ساختمان و همه امور توسط خود اقای مهندس انجام شد. و جالب این جا بود که تمام قوانین نوشتارها و حرمتها توسط خود اقای مهندس نوشته شدهاست. به نظر من این اتفاق بزرگ کنگره ۶۰ به لطف خداوند بود.
ادمها در برههای از زمان انتخاب میشوند تا رسالت خودشان را انجام دهند. و هم اکنون ۲۷ سال از ان روزها میگذرد و امروز کنگره تقریبا دویست هزار عضو دارد و نزدیک به ۱۴۵ نمایندگی و ۸۰ هزار نفر به درمان قطعی رسیدند و تعداد بسیاری ایجنت و مرزبان و راهنما در نمایندگیهای مختلف در حال خدمت هستند.
بنیان یعنی ریشه، اصل، پایه و بنیان کنگره ۶۰ خود اقای مهندس میباشند. شخصی که این مسیر را طی کرده و لحظه به لحظهی ان را تجربه نموده؛ لمس کرده و امروز راه برای ما باز شدهاست. من چند روزی است درگیر این هستم که انسان به چه مرحلهای می رسد؛ و این جمله "رسد ادمی به جایی که به جز خدا نبیند" به ان دست پیدا کردهاست. به نظر من اقای مهندس خدا را در اغوش گرفتهاست و خدا هم اقای مهندس را در اغوش خود گرفتهاست. چه چیزی از این بالاتر که به ایشان ماموریت داده شدهاست؛ که به ادمها بدون چشم داشت خدمت کنند و مسیر را برای درمان بقیه باز کنند. هر سی دی که اقای مهندس بیرون میدهند راه را به نشان میدهند و ما چقدر خوش شانس هستیم؛ که در دورهای حضور داریم که میتوانیم از اموزشهای خوب اقای مهندس استفاده کنیم؛ باید قدر ایشان را بدانیم و خوش به حال بچه هایی که در تهران خدمت میکنند و میتوانند از حضور اقای مهندس استفاده کنند. و امیدوار هستم نصیب همه سفر اولیها بشود که بروند تهران و اقای مهندس را از نزدیک ببیند. من و مسافرم خیلی خوشبخت بودیم که تاریخ رهایی ما با تاریخ رهایی اقای مهندس که بنیان کنکره ۶۰ هستند یکی بود. و این خیلی برای ما خوش یمن بود. ما وقتی برای رهایی به تهران رفتین و در ان فضا قرار گرفتم که از همهی ایران برای تولد اقای مهندس امده بودند خیلی زیبا و وصف ناپذیر بود، امیدوارم همه ما قدر کنگره ۶۰ و اقای مهندس را بدانیم و از اموزشهای ایشان نهایت استفاده را ببریم.
نویسنده: همسفر نازنین، رهجوی راهنما همسفر ساناز، لژیون اول
ویراستاری و ارسال: راهنما همسفر ساناز، نگهبان سایت
همسفران نمایندگی کیش
- تعداد بازدید از این مطلب :
33