English Version
This Site Is Available In English

تا امروز خدمتگزاران خوبی انتخاب شده،مانده و خدمت کردند

تا امروز خدمتگزاران خوبی انتخاب شده،مانده و خدمت کردند

دهمین جلسه از دوره بیست و نهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره۶۰، نمایندگی لوئی‌پاستور با استادی مسافر ادیب، نگهبانی مسافر میلاد و دبیری مسافر سعید با دستور جلسه «هــــــفــتـــــه بــنـیــان» در روز دوشنبه سوم دی ماه ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:
از نگهبان ارجمند تشکر می‌کنم که اجازه دادند تا در این جایگاه قرار بگیرم و آموزش بگیرم همچنین از راهنمای گران قدر خودم تشکر و سپاسگزاری می‌کنم.
دستور جلسه، هفته بنیان است؛
بنیان در کلمه به معنای ریشه می‌باشد هفته قبل هم جناب مهندس دژاکام در صحبت‌های خود فرمودند که از گذشته‌ها و خاطرات خود بگویید تا دیگران کاملاً آگاه شوند که کنگره از کجا و به چه شکلی، شکل گرفته و به شکل امروزی درآمده است.
من خیلی قدیمی نیستم و پیشکسوتان در جمع ما حضور دارند که خیلی راغب هستم صحبت‌های این عزیزان را بشنوم ولی چیزی که شخصا تجربه کردم در این مدت 5 سال؛
در زمان حضور من کرونا شد و در آن زمان برای من این عجیب بود که چه خدمتگزاران خوبی انتخاب شدند، ماندند و خدمت کردند!
دوره دوره کرونا بود، با اینکه ممکن بود برای خانواده‌هایشان مشکل ایجاد کنند ولی با تمام شرایط سخت و دشوار با ماسک و دستکش می‌آمدند و خدمت می‌کردند، در آن زمان سفر کردن هم خیلی شرایط سختی بود، بعضی وقت ها نامه‌ها را در کوچه بقل برای مسافران می‌نوشتند و مسافران نامه را می‌گرفتند و داروی خودشان را تهیه می‌کردند، بعضی اوقات از چندین لژیون شعبه دو الی سه لژیون می‌آمدند و ... در کل شرایط  شرایط دشواری بود و دستکش و ماسک تنها وسیله بازدارنده و جلوگیری کننده از بیماری کرونا بود.
در همان زمان با پیشنهاد جناب مهندس مسافران شروع به مصرف D.sap کردند که فکر نمی‌کنم حتی یک نفر از اعضا در آن زمان فوت شده باشد.

مطلب مهم موضوع محبت جناب آقای مهندس دژاکام است؛ درمان ایشان چه تاثیری در درمان جامعه معتادان داشت؟
ایشان صرفاً به درمان خودشان اکتفا نکردند بلکه درصدد درمان سایر افراد درگیر بیماری اعتیاد نیز برآمدند.
من همیشه خود را مقایسه می‌کنم که اگر کنگره نمی‌آمدم چه اتفاقی برای من افتاده بود. چند وقت پیش متاسفانه کلیپی دیدم که یک فرد کارتن خواب به دلیل سرما و برودت هوا یخ زده بود که اتفاقاً با راهنمای گرانقدرم هم موضوع را مطرح کردم، چرا که همیشه همزاد پنداری می‌کنم و مسیر خودم را دور از آن شخص نمی‌بینم. اگر قرار بود که من هم همان مسیر را ادامه بدهم و در مسیر تاریکی‌ها باشم هیچ فرقی بین خودم و آن شخص نمی‌بینم و این لطفی بود که جناب آقای مهندس دژاکام به من و امثال من کردند؛ به من که درگیر کلینیک‌ها و مراکز ترک و عطاری‌ها بودم.
من دوستی در داروخانه داشتم، از ایشان می‌خواستم که تصور کند که برادر خودشان هستم و نسخه‌ای برای من بپیچد ایشان هم یک سری قرص و کپسول‌های گاباپانتین و امثال این‌ها برای من می‌نوشت که نه تنها تاثیری در درمان من نداشت بلکه یک آلودگی هم به آلودگی‌های قبل من اضافه شده بود من مدام مراجعه می‌کردم تا این که روزی گفتم گفتم که قرص‌ها تاثیری نداشته که ایشان قرص ترامادول را برای من تجویز کردند، عطاری‌ها پیشنهاد مصرف متادون و کلینیک‌ها مصرف قرص b۲ را می‌دادند. من همیشه به دنبال این بودم که حالم بهتر بشود و بتوانم مواد را قطع کنم، حتی کاری کنم که به حالت قبل از مصرف این داروها برسم ولی موفق نمی‌شدم تا اینکه به کنگره آمدم و متوجه شدم یک راه درمانی وجود دارد. با اینکه مدت زمان درمان من نسبتاً طولانی شد ولی اگر با کنگره آشنا نمی‌شدم، بین من و آن شخصی که در پیاده‌ رو در اثر سرما یخ زده بود هیچ فرقی نبود چون مسیر تاریکی مشخص است، همانگونه که مسیر روشنایی مشخص می‌باشد و از این بابت خدا را شاکرم و ممنون جناب آقای مهندس دژاکام هستم.
ممنونم از تمام زحمتکشان کنگره مخصوصاً از 50 نفر اولی که در کنگره حضور داشتند، آن ۵۰ نفر اولی که در پایلوت قرار گرفتند و درمان شدند.
همینطور آن هزار نفری که بعدها در مرکز مطالعات قرار گرفتند و فالو آپ آزمایش دادند تا اینکه مسیر کنگره برای من مشخص شود تشکر می‌کنم. امروز خدا را شاکرم ۱۰ ماه از رهایی من گذشته  و هم خودم زندگی می‌کنم و هم اجازه می‌دهم خانواده‌ام زندگی کنند چرا که زندگی برای من و خانواده‌ام زهر شده بود به خاطر همین هر چقدر هم از جناب آقای مهندس دژاکام و کسانی که در این مسیر در کنارشان بودند و صبوری کردند که من یک نفر به درمان برسم تشکر کنم باز هم کم است.

تایپ:مسافر اکبر
عکس: مسافر مسلم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .