جلسه سوم از دوره شانزدهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی ساوه با استادی راهنمای تازهواردین همسفر نجمه، نگهبانی راهنما همسفر سارا و دبیری همسفر گلی با دستور جلسه «بنیان کنگره۶۰» روز دوشنبه ۳ دیماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
خدای خودم را شاکر و سپاسگزارم که یک بار دیگر میتوانم این جایگاه را تجربه کنم از ایجنت و نگهبان جلسه تشکر میکنم که به من اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم. ابتدا هفته بنیان را خدمت آقای مهندس و خانواده محترمشان و کل اعضای کنگره ۶۰ تبریک عرض میکنم. همچنین روز مادر و روز زن را به همسفران و مادران مهربان و صبور تبریک عرض میکنم انشاءالله همیشه سالم و مستدام باشند.
در مورد دستور جلسه که هفته بنیان است. بنیان؛ به معنی ریشه و اصل. کار ریشه این است که مواد مغذی و املاح و مواد معدنی را از خاک میگیرد و به ساقه و قسمتهای دیگر مثل شاخهها و برگها میرساند. آقای مهندس بنیان و ریشه کنگره هستند و همین کار را انجام میدهند و آموزشها، علم، دانش و تجربهشان را از طریق سیدیها و کتابهایشان به ما همسفران و مسافران میرسانند که ما بتوانیم از طریق این آموزشها راه درست زندگی کردن را بیاموزیم و بتوانیم علم، دانایی و آگاهی خودمان را فزایش دهیم. حالا چرا به آقای مهندس میگویم ریشه؛ برای اینکه آقای مهندس به مدت ۱۷ سال درگیر مواد مخدر بودهاند مواد مصرف میکردند و با گوشت، پوست و استخوانشان این اعتیاد را لمس و درک کردهاند. وقتی که به واسطه علمی که داشتند توانستند اعتیاد خودشان را درمان کنند. آقای مهندس این روش را روی خودشان آزمایش کردهاند.
آقای مهندس زمانی که به نتیجه مطلوب رسیدند، این روش درمانی را خالصانه و بدون هیچ چشمداشتی با عشق بلاعوض در اختیار همه انسانهایی که گرفتار اعتیاد بودند، قرار دادند تا آنها هم بتوانند از این تاریکی اعتیاد خارج شوند. چرا میگویم بنیان و نمیگویم بنیانگذار؛ استاد امین در این مورد میفرمایند: «کسی که یک ساختمانی را میسازد و تاسیس میکند میشود بنیانگذار ساختمان و خود آن ساختمان نمیشود.» آقای مهندس خود آن ساختمان و ریشه و بذر هستند. آقای مهندس آن بذر را میکارند و تکثیرش میکنند و این بذر تبدیل میشود به هزاران هزار درخت تنومند که همان افرادی هستند که در کنگره مستدام و خدمت میکنند و خدمتگزار هستند.
ما همه قبل از کنگره راه خودمان را گم کرده بودیم و با تاسیس کنگره ۶۰ بود که خانواده شکل گرفت و معنی پیدا کرد و الان که روی این صندلیها نشستیم بدون هیچ دغدغهای و با آرامش و بدون هیچ مزاحمتی و در آرامش به این مکان میآییم و آموزشهای ناب کنگره را یاد میگیریم و همه اینها به خاطر زحمتها مشقتها و سختیهایی است که آقای مهندس در این راه کشیدند. کنگره۶۰ به راحتی بهدست نیامده است. اگر به این درجه از تکامل رسیده به خاطر سعی و تلاش آقای مهندس در این انجام دادهاند. زمانی که به غیر از خدا و خانوادهشان کسی نبود، نه پولی داشتند و نه تشکیلات و سازمانی بود و نه کسی بود که کمکشان کند. آن دورهای که فرد مصرفکننده مجرم شناخته و محکوم میشد و وقتی کسی اسم تریاک را میشنید وحشتزده میشد.
در آن دوره بود که شخصی به نام جناب آقای مهندس دژاکام اعلام میکنند که من مصرفکننده بودم و با تریاک به درمان رسیدم و با شهامت و جرات میتوانم بگویم که همین تریاک میتواند همه مواد را به درمان برساند. در آن زمان خیلی اتهامات به ایشان زده شد و خیلی سختیها کشیدند، خیلی اذیت شدند و مکانی که داشتند را از دستشان گرفتند و در خیابان لژیون زدند و بعد در پارک به فعالیت خودشان ادامه دادند؛ پس ما باید قدر این مکانی که الان روی صندلیها نشستهایم را بدانیم و فقط آمدن ما صرف این نباشد که بیاییم وقتمان را بیهوده صرف کنیم و اگر دلمان گرفت بیاییم فقط در لژیون با رهجوها همدردی کنیم و چیزی آموزش نگیریم.
همین ساختمانی که سقفش بالای سر ما قرار دارد، به همین راحتی بهدست نیامده است، ساوه نمایندگی نداشت و من خودم به شخصه ۴ سال به قم رفتم و آمدم، سخت بود. مسافران و همسفرانی که برای درمان از ساوه به قم در گرما و سرما با بچه کوچک برای سفر کردن میرفتند سخت بود. جا دارد از مسافر فلاحی، مسافر اکبر، مسافر پرویز و همسفر رقیه و همسفر ربابه که با رفت و آمدهایشان اجازه لژیون زدن را از آقای مهندس گرفتند. ما در ابتدا در پارک لژیون زدیم و آن هم سختیهای خودش را داشت و ما هیچ امکاناتی نداشتیم حتی وسایل نداشتیم و از قم تهیه میشد و الان که این جلسه را به این قشنگی در اینجا برگزار میکنیم قبلاً در پارک برگزار میکردیم و بعد آقای مهندس اجازه دادند که ما یک مکانی را اجاره کنیم و یک سالن کوچکی را اجاره کردیم و به چند ماه نرسیده سالن پر شد و الان هم در این مکان که با کمک دوستان آماده شد تا راحت و در آرامش باشیم؛ پس قدر این کنگره را باید بدانیم.
اگر آقای مهندس و کنگرهای نبود الان من در چه وضعیتی بودم و چه سرنوشتی داشتم؟ از لحاظ جسمانی و آرامشی که الان دارم به خصوص سلامتیایم مدیون کنگره و آقای مهندس هستم. در زندگی من و دیگر دوستان مشکلاتی است؛ اما در کنگره آرامش در کنار مشکلات است و آن قوت قلب برای ما، که همه چیز درست میشود. قدر کنگره و آقای مهندس را بدانیم و خیلی خوشحالم و خیلی خدا را شاکر و سپاسگزارم که در عصری زندگی میکنم آقای مهندس هستند و اگر مشکلی داشته باشم با آموزشهای علم کنگره مشکل را حل کنم. خدا را شکر میکنم که نمایندگی در ساوه بنا شد و مصرفکنندگان بیایند و به درمان برسند و تشکر میکنم از تکتک عزیزانی که در ساوه زحمت کشیدهاند که ما در آرامش و امنیت آموزش بگیریم و آموزشها را در زندگیمان کاربردی کنیم و درست زندگی کنیم. یک بار دیگر هفته بنیان را خدمت آقای مهندس و خانواده محترمشان تبریک عرض میکنم و سپاسگزارم. از خداوند برای آقای مهندس و خانواده محترمشان سلامتی و طول عمر باعزت را خواهان هستم.
مرزبانان کشیک: همسفر شهلا و همسفر ناصر
عکس: مرزبان خبری همسفر وجیهه
تایپ :همسفر مهرناز رهجوی راهنما همسفر حمیده (لژیون دوم)
ویرایش و ارسال: همسفر معصومه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ساوه
- تعداد بازدید از این مطلب :
124