دوازدهمین جلسه از دور پنجاهم کارگاه های آموزشی عمومی صبحگاهی کنگره ۶۰ نمایندگی پارک لاله به استادی راهنمای محترم مسافر صادق، نگهبانی موقت مسافر حسن و دبیری موقت مسافر مسلم با دستور جلسه《بنیان》 یکشنبه ۲دی ماه ۱۴۰۳ ساعت ۶:۰۰ صبح آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان صادق هستم یک مسافر، خدا را شکر میکنم که در جمع شما هستم و در پارک لاله حضور دارم.دستور جلسه هفته بنیان است، من تبریک میگویم خدمت تمام اعضای کنگره۶۰، آقای مهندس، استادامین، دیدهبانها و تمام خدمتگزاران، دستور جلساتی که به این شکل گذاشته میشود برای این است که من کسانی را که به عنوان خدمتگزار، به عنوان راهنما، به عنوان مرزبان و جایگاه های دیگر خدمت کردهاند را فراموش نکنم و قدردان زحمات این عزیزان باشم.
کلمه بنیان به معنای ریشه است، ریشه کنگره ۶۰ آقای مهندس هستند و مانند ریشه یک درخت که تمام ساقهها و شاخهها را تغذیه میکند، آقای مهندس هم مثل ریشه هستند و تمام افرادی که در کنگره در حال خدمت هستند این غذا را از ریشه به سمت ساقهها و برگها میبرند، من با خود فکر میکردم که یک سفر اولی بعد از چندین سال در کنگره بودن و خدمت کردن چگونه میشود جزو بنیان کنگره باشد؟ افرادی که در کنگره خدمت میکنند یا شما که به پارک لاله آمدهاید در واقع پا روی نفس خود گذاشتهاید، چون خواب صبح بسیار لذت بخش است و گذشتن از خواب صبح بسیار سخت است اما کسانی که در پارک لاله حضور دارند متوجه این موضوع شدهاند که حضور در پارک لاله از خواب صبح لذت بخشتر است.
در یک جا میخواندم که نوشته بود تمام موجودات به غیر از انسان به اندازه قدرتشان همت دارند یک شیر به اندازه قدرت خودش همت دارد، یک زنبور عسل به اندازه قدرتش همت دارد، اما یک انسان به اندازه همتی که دارد قدرت دارد، یعنی در واقع به اندازه تلاش و کوششی که میکند میتواند به قدرت برسد منظور از قدرت زور زیاد نیست،منظور از قدرت کاری است که آقایمهندس، دیدهبانها و راهنماها انجام میدهند.این اتفاق به من میگوید که با پشتوانه محکم میتوانم به خیلی چیزها برسم که اولین آن رهایی است، یعنی در سفر اول که شروع به حرکت و تلاش میکنم، قدرت در من ایجاد میشود و در آخر به رهایی میرسم، این قدرت در سفر دوم قطع نمیشود و در من وجود دارد کنگره جایگاههای خدمتی بسیار زیادی دارد و هیچکس در کنگره بیکار نمیماند، اما برای اینکه من به رهایی برسم و خدمتگزار باشم باید همت زیادی داشته باشم.
حالا این همت چگونه به دست میآید؟ همت زمانی به دست میآید که من مسافر روی کاری که انجام میدهم متمرکز باشم این متمرکز شدن مثل ذره بین میماند، ذره بین را جلوی نور خورشید که میگیرید اگر یک کاغذ آن طرف ذره بین باشد کاغذ آتیش میگیرد چون این نور را یک نقطه جمع میکند و آن را منعکس میکند به کاغذ، اگر به جای ذره بین یک شیشه بگیریم آن کاغذ هیچ وقت آتش نمیگیرد، اگر یک شخصی در کنگره میخواهد خدمتگزار باشد باید روی سفر اولش متمرکز باشد تا در سفر دوم بهترین عملکرد را داشته باشد، این موضوع نشان دهنده این است که جناب مهندس دیدهبانها روی هدفشان متمرکز شدند تا به اینجا رسیدهایم، اگر آقای مهندس روی هدفشان متمرکز نمیشدند رشد و قدرتی که امروز دارد را نداشت، شاید جلسات این پارک وجود نداشت، این دوره هم بودن وجود نداشت و خیلی از مسائل دیگر نبود. بنابراین باید قدردان آقای مهندس، استاد امین عزیز، دیدهبانهای محترم، تمام راهنماهایی که در کنگره در حال خدمت هستند و تمامی خدمتگزاران در هر جایگاهی که در حال خدمت هستند باشیم، از اینکه به صحبتهای من گوش کردین از همه شما عزیزان سپاسگزارم.
تهیه، تنظیم و انتشار: مسافر محمدجواد
مرزبان کشیک: مسافر حسین
- تعداد بازدید از این مطلب :
23