تطابق؛ یعنی تطبیق دادن، در سیدی علم و عمل آقای مهندس میفرمایند: «انسان همیشه برای اینکه علم و عملش با هم تطابق داشته باشد همیشه جوینده مطالب و دروس متعدد و غنی میباشد.» این بسیار خوب است؛ زیرا حرکت و سفر همیشه معنای با ارزشی مییابد به همین جهت وادیها با مفاهیم با ارزشی مکتوب میشود؛ اما وادی دوازدهم میگوید: در آخر امر، امر اول اجرا میشود که گفته میشود یک خط یا یک جمله بیشتر نباشد؛ اما برای هر انسانی تکلیف را تعیین مینماید؛ یعنی معمار نقشه رسم شده را از کاغذ بیرون میآورد و بر مساحت زمین بنا مینهد. از گفتنیها تا عمل کردن خیلی فاصله است. انسان چیزی را که دارد اگر استفاده نکند فرقی نمیکند که چه زر باشد و چه سنگ باشد. انسان؛ باید هرچه دارد از آن استفاده کند اگر پول، علم یا دانشی دارید؛ باید از آن استفاده کنید؛ زیرا اگر استفاده نکنید ارزشی ندارد. برای مثال: باور دارید دروغ گفتن بد است؛ ولی دروغ میگویید. اگر انسان دانشی را کسب میکند؛ باید به آن عمل کند مانند دانش کنگره که فقط بلد بودن و حفظ کردنش کافی نیست؛ بلکه عمل به آن مهمتر است.
انسانی موفق است که دانشش با عملش تطابق داشته باشد. ما میگوئیم بلد هستید قرمه سبزی بپزید؛ اما وقتی جاافتاده تحویل دادید آن مهم است. وادیها را که یاد گرفتیم میتوانیم به عمل دربیاوریم مهم این است که دانستههایمان را به عمل در بیاوریم. خواستههای ما با رفتن و عملکردن به اجرا در میآید. یک فکر تا زمانی به عمل برسد مراحل متعددی دارد پس هر کاری یا فکری بخواهیم بکنیم اول باید نقشه آن را بکشیم؛ بنابراين یک کاری که تصمیم میگیریم انجام بدهیم همان موقع اجرا کنیم و وارد عمل بشویم و انجام بدهیم و ذهنمان را آسوده کنیم. یکی از مشکلات بشر این است که ما خیلی چیزها را میدانیم؛ ولی نمیتوانیم عمل کنیم؛ چون اجرا کردن آن سخت است مثل همان بنای دانشگاه، وقتی تصمیم گرفتیم به عمل رساندیم به همین خاطر نام شعبه مرکزی را آکادمی گذاشتیم تا آنقدر صدا بزنیم و تکرار کنیم که در آخر به آکادمی برسیم به همین علت دانشگاه را ساختیم که زیربنای دانشگاه یک هکتار در چهار طبقه است. همه ما قدرت کن فیکون را داریم؛ ولی در ذهنمان؛ اما کنفیکون برای انسان بیرون زمان میبرد.
ما باید از کارهای کوچک شروع کنیم و هرچه میگوئیم به عمل برسانیم تا به کارهای بزرگتری برسیم. دانشی که کسب میکنیم؛ باید به درد بخورد و به کار بیاید یک موقع دانشی را کسب کردهایم؛ اما مخرب است؛ ولی گاهی هم مخرب نیست و سازنده است. در نتیجه وادی دوازدهم حرکت واقعی است که صورت میگیرد و تفکر انسان با آغاز این سفر شروع میشود. وقتی یک کاری میخواهید انجام دهید باید بروید از آنهایی که قبلاً انجام دادهاند بپرسید. خیلیها دنبال راه میگردند؛ ولی راه را پیدا نمیکنند. بازدارندهها همیشه و همه جا هم هستند و جلوی ما را میگیرند تا به مقصد نرسیم و یا با تأخیر برسیم. الهام برای تمام موجودات هستی وجود دارد، برای انسان هم هست و هر کسی در مسیر مستقیم باشد الهامات مثبت به او القا خواهد شد. هر قدر هوشیارتر باشیم آگاهتر هستیم؛ باید حرفهای ما، سخن ما و دانش ما با عمل ما تطابق کامل پیدا بکند آنوقت در کارمان موفق و رستگار هستیم و پیشرفت میکنیم.
نویسنده: همسفر یاسمن رهجوی راهنما همسفر رویا (لژیون هشتم)
منبع: سیدی علم و عمل
رابط خبری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما رویا (لژیون هشتم)
ویرایش: همسفر یاسمن رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دهم) دبیر سایت
ویراستاری و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی پاکدشت
- تعداد بازدید از این مطلب :
63