هشتمین جلسه از دوره پنجاه و پنجم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمايندگی پروين اعتصامی اراک، با استادی راهنمای محترم مسافر مهدی، نگهبانی مسافر محسن و دبیری مسافر محمد با دستور جلسه «OT» پنجشنبه ۲۹ آذر ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.در ادامه جشن تولد پهلوان مسافر بهنام با شور فراوان برگزار شد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر:
شاکر خداوند و ممنون آقای مهندس و خانواده محترم ایشان هستم ،در ابتدا رهاییهای شعبه را تبریک میگویم، هفته بنیان را پیشاپیش به همه عزیزان تبریک میگویم در رأس به بنیان کنگره و خانواده محترم ایشان و شورای دیدهبانی و خانواده بزرگ کنگره۶۰ و تکتک خودمان تبریک می گویم. همانطور که جناب مهندس فرمودند هفته بنیان تولد تکتک اعضای کنگره است و امیدوارم که بتوانیم در هفته پیش رو ، هفته بسیار خوبی را داشته باشیم و این هفته را پاس بداریم. چون من مطمئن هستم در آینده خیلی نزدیک ۱۵ آذر در تقویم جهانی به نام آقای مهندس و روش “DST” ثبت خواهد شد. و این اتفاق بزرگی است و همه ما به کنگره ای بودن خودمان میبالیم و و افتخار میکنیم که شاگرد آقای مهندس هستیم.
هفته OT را تبریک می گویم در رأس به بنیان کنگره و دیده بان محترم آقای بابک لطفی و تمام بچههایی که در سراسر کشور درقسمت OT زحمت میکشند.
چهارشنبه گذشته جناب مهندس در مورد دستور جلسه OT داشتند صحبت می کردند ، فرمودند که ۱۳۷۰ نفر در سراسر کشور در بخش OT دارند خدمت می کنند و دست به دست هم داده اند تا شرایط را برای یک سفر اولی هموار کنند تا در صحت و سلامت به کلینیک مراجعه بکند و OT خودش را دریافت کند و به درمان برسد.
اوایل کار کنگره به این شکل نبود ، کنگره سال ۷۸ که استارت زد تا سال ۸۶ ،۸۷ همه اعضاء کنگره با تریاک سفر می کردند که وقتی قدیمی ها تعریف می کنند خیلی سخت بوده ، حالا در آن زمان شخصی بنام مهندس حسین دژاکام می آید و بیان می کند که داروی درمان اعتیاد به تمام مواد مخدرها تریاک است . حالا تصور کنید که یک نفر می خواهد بیاید سفرش را با تریاک شروع بکند و باید از یک قاچاق فروش یا یک مواد فروش تریاک را بگیرد، تریاک را می گیرد و در راه مامور آن شخص را می گیرد و بازداشت میشود و در آخر هم به زندان میافتد. و چطور می تواند به مامور تفهیم کند که تریاک داروی درمان اعتیاد من است.
دیگر اینکه تریاک ها هم از نظر کیفیت خالص نبوده وبا مواد اضافه دیگری مخلوط بودند ، و اندازه گیریاش خیلی سخت بود و هزاران مشکل دیگر ، تا اینکه در سال ۸۶ و ۸۷ شربت تریاک ساخته میشود و وارد چرخه دارویی کشور میشود، و سندی بود بر حقانیت روش DST و جناب مهندس و بچههای کنگره ۶۰ یا همان پنجاه نفر اول و آن سه هزار نفری بود که بعد از آن رفتن و در مرحله پایلوت قرار گرفتند و این کار را انجام دادند ، که درست انجام دادن کارِ این افراد باعث شد که شربت اُپیوم تینکچر آمد و در چرخه دارویی کشور قرارگرفت و نه تنها الان در بحث درمان اعتیاد بلکه در درمان خیلی از بیمارهای لاعلاج مثل MS و بیمار های دیگر دارند از اُپیوم تینکچر استفاده می کنند ،
و این مهم فقط به خاطر این سه هزار نفری اتفاق افتاد که آمدند این پایلوت را انجام دادند و ادامه آن دوستانِ سفر اولی ها که در کنگره روش DST را به خوبی انجام دادند و همچنین در سفر دوم فالوآپ هایشان را انجام دادند و در دانشگاه علوم پزشکی تکتک این ها سند خورد، به نام اینکه DST روش درستی است و OT تنها داروی درمان اعتیاد است.و باید قدر شناس باشیم ، و این را هم بگویم که DST آمد و OT را تعریف کرد، که OT اینطور بزرگ نمایی می کند ، و اِلا در قدیم تریاک بوده و هیچ وقت از آن برای درمان اعتیاد استفاده نمی کردند،
اما ابزارهایی چون DST و نشریات و لژیون و آموزش های جهان بینی درکنار OT آمد و دیدگاه یک مصرف کننده یا دیدگاه یک مسافر را تغییر داد که شربت اُپیوم تینکچر به عنوان داروی درمان است و من به عنوان نئشگی آن را نمی خورم، اگر این ابزارها مثل DST ، لژیون ویا آموزش ها و جهان بینی نباشد و آن فرمانبرداری سفر اولی نباشد این شربت اُپیوم به تنهایی درمانی انجام نخواهد داد و همان وابستگی قبلی را خواهد داشت.
به هر حال شاکر خداوند هستیم به خاطر OT به خاطر DST ، به خاطر وجود کنگره ۶۰ ،به خاطر آقای مهندس و آموزش هایی که داریم دریافت میکنیم و امیدوارم قدر این لحظات را بدانیم و از تمام دوستانی که در بخش OT خدمت می کنند سپاسگزاری میکنم .
ما هنوز در بحث درمان اعتیاد پیشگام هستیم ،چون الان هم فقط ۸۰ هزار نفر به درمان قطعی رسیده اند و هنوز هزاران نفر هستند که مصرف کننده مواد مخدر هستند .
دیروز آقای مهندس آرزو کردند که دانشگاه کنگره ۶۰ بین المللی بشود و صدای OT و روش DST به تمام دنیا و تمام آنهایی که درگیر مواد مخدر و بیماری های لاعلاج هستند برسد .
پس همه ما باید به نحو احسن کارمان را درست انجام بدهیم و اگر سفر دومی قدر شناس باشد باید سر موقع و زمان خودش برود و فالوآپ خودش را انجام بدهد ، چون تمام این فالوآپ ها دارد در دانشگاه علوم پزشکی ثبت و بایگانی میشود و تمام آنها سندی بر حقانیت روش DST هستند.
اولین سال رهایی پهلوان بهنام را به ایشان تبریک می گویم ، در رأس به آقای مهندس و خانواده کنگره ۶۰ و به خود آقای بهنام و خانواده محترمشان تبریک می گویم .
یادم هست در این دو سه سال اخیر چند تا آدم خیلی حال خراب آمدند در لژیون من و همه آنها سفر بر گشتی ، انضباطی ، یکسری آدم های سرسخت که هر کدام چند سال آمده بودند ،و اینکه کارکردن با افراد انضباطی خیلی سختر از کسی است که برای بار اول مراجعه میکند.
به هر حال این ها آمدند ومن از ابتدا با آنها خیلی جدی برخورد کردم ، چون اگر با ملایمت رفتار می کردم لژیون را از هم می پاشیدند، خدا را شکر اتفاق خوبی هم افتاد و برای خودشان تلاش کردند و معمولا کسی که برای خودش سعی و تلاش میکند قابل ستایش است. بهنام هم یکی از این کسانی بود که سفر برگشتی بود و از یک شهر دیگری آمده بود و با یک حال بسیار خراب ، سفرش را خدا را شکر خوب شروع کرد ،و اینکه ما چیزهایی را که مینویسیم هدف این است که بتوانیم آن را عملیاتی کنیم
و فقط کاغذ سیاه کردن نباشد و بهنام چیزهای را که نوشت خوب متوجه شد ، و یک چیزی در وجودش بود که هفته گلریزان باعث شد که آن در وجودش فوران کند و کم کم رشد در درونش اتفاق بیفتد، و آقای مهندس در سی دی قلب فرمودند؛که وقتی شما میگذرید و بخشش میکنید رشد پیدا میکنید و بهنام این بخشش در وجودش بود و با آموزش هایی که آقای مهندس و استاد امین در سیدی ها دادند ایشان را رشد داد و با اینکه از شهر دیگری آمده بود در بحث ساختمان به ما خیلی کمک کردند ،
که در موقعایی که ما پول نداشتیم و تهران هم کمکی به ما نکردند خیلی بهم ریخته بودم، شبانه جلسه ای با آقای بهنام و پهلوان عباس و پهلوان حامد و آقای اصغر گذاشتم و این ها دیدن که من خیلی اضطراب و استرس دارم گفتند: آقا حساب کنید ببینیم چقدر پول نیاز هست، که گفتم تقریباً سه میلیارد پول لازم داریم ، که بهنام گفتند یا علی نفری یک میلیارد میپردازیم و کار را انجام می دهیم ، که من قبول نکردم و گفتم باید تکتک اعضاء در آن سهیم باشند .
به بهنام عزیز تبریک می گویم به خاطر اینکه هم سفر اولش را خوب شروع کرد و هم در بحث ساختمان و بحث مالی خیلی به ما کمک کردند ، و هر زمان کم می آوردیم بهنام نه نمی گفت و این ها همه از آموزش های کنگره ۶۰ هست ،چون درکنگره بحث مالی و پهلوان شدن و گذشتن از ۵۰۰ میلیون خیلی سخت است ، که بهنام امسال هم آمد نشان در بی نشانی(یک میلیارد ) را انجام داد،
این ها همه به یک طرف ولی به نظر من تمام شده کار در کنگره رسیدن به شال نارنجی و قرار گرفتن در جایگاه راهنمایی است چون اینطور اشخاص حیف هستند و باید در این جایگاه قرار بگیرند و کسانی را مثل خودشان شروع کنند به پرورش دادن و ما تازه اول کار هستیم و باید همه مصرف کننده گان بیایند و کنگره ای بشوند و ما در کنگره احتیاج به استاد و راهنما داریم که بیایند به بقیه آموزش بدهند.
از اینکه به صحبت های من توجه کردید از همه شما تشکر می کنم.
اعلام سفر مسافر پهلوان بهنام؛
آخرین آنتیایکس مصرفی؛ تریاک متود درمان dst داروی درمان شربتOT مدت سفر۱۴ماه نام راهنما؛اقای مهدی حسنی مدت رهایی؛ یک سال و سه ماه
آرزوی مسافر پهلوان بهنام؛
راه اندازی شعبه ای در اراک جهت خانم های مسافر
سخنان مسافر پهلوان بهنام؛
سلام دوستان بهنام هستم یک مسافر؛
خداوند خودم را شاکر و سپاسگزارم به خاطر تجربه کردن این جایگاه، خیلی متشکرم از آقای مهندس و خانواده محترمشان، که بستر را برای من بهنام فراهم کردن، که من به رهایی و حال خوش برسم. از تکتک شما ممنون و سپاسگزارم که امروز با صحبتهایتان ومشارکتهایتان به من انرژی دادهاید. قطعاً من لایق این همه صحبت و خوب بودن، در قبال خود نبودم،هرچه هست کنگره وآقای مهندس هست.و هر اتفاقی که برای من بهنام میافتد و افتاد از آموزشهای کنگره۶۰ و شخص آقای مهندس است. از ایشان ممنون و سپاسگزارم. امیدوارم که تا زمانی که از این دنیا خارج میشوم و به دنیای دیگر میروم کنگرهای باشد. و همیشه دستم در دستهای بچههای کنگره باشد دیشب داشتم فکر میکردم چه اتفاقهایی در این چند ساله برای من پیش آمده است.خیلی جالبه که من سال ۹۷ هم یک سفر در تهران داشتم و رها شدم سالی که رها شدم یادم هست که کرونا بود خیلی جلسات را نمیرفتم جلسات هم یه مقدار سست شده بود و گاهی مجازی بود.من خیلی وارد جلسات نمیشدم و هر از گاهی سیدیهای آقای مهندس را گوش میدادم.
یادم نمیرود راهنمای من در تهران بود.آن موقع هم شرایط به گونهای بود مثل الان که باید یک خدمت در کنگره انجام بدهی، تا در کنگره ماندگار بشوی. من آن موقع حال و هوای خوب بعد از رهایی را داشتم ،و فکر میکردم همیشه این اتفاق هست و همیشه میماند. بارها من یادم هست که میگفتند لژیون سردار شرکت کنید ،در ذهن خودم بود که چرا باید شرکت کنم؟چرا باید پول بدهم؟ مگر نمیگویند کنگره رایگان میباشد !؟ چرا من باید پول بدهم بعد از رهاییم؟ بعد از یک مدت که از کنگره دور شدم و این تفکرها بر من حاکم شد، یاد گرفتم و در ذهنم آمد که روش DST بلدم و شروع کنم مصرف مجدد و راحت هم میتوانم برگردم چون راه را یاد گرفتم. سالهای قبل تجربه کمپ و پزشک را داشتم ولی این روش روش خاصی بود فکر میکردم خودم میتوانم مصرف کننده شوم،و باز برگردم و شروع کردم به مصرف مجدد مواد. دیدم که این سیاهی و تاریکی خیلی بدتر از گذشته میباشد، و هیچ موقع من نتوانستم موادمصرفی را کم کنم و برعکس بیشتر و بیشتر میشد. متوجه شدم که به تنهایی و داشتن روش DSTدرمان صورت نمیگیرد. روش DST و شربت OTبخشی از درمان اعتیاد است من باید آموزش بگیرم در کنگره که بتوانم به حال خوب برسم.
من خانوادهام را از دست دادم از همسرم جدا شدم یک پسر ۴ ساله داشتم که، در کشوقوس مصرف مواد و بیپولی من، داشت رشد میکرد و این اتفاقات موجب جدایی شد. یادم هست که در ۶ سال قبل با یک چمدان از خانه بیرون آمدم بدون اینکه پولی داشته باشم و تمام زندگیم را تحویل همسرم و پسرم دادم.
چند ماهی خانه پدرم زندگی میکردم و واقعا میتوانم بگویم که یک کارتون خواب شده بودم. تا اینکه یک پیشنهاد کار در اراک شد که من آن را قبول کردم. انقدر این تاریکیها زیاد بود که حال بدی داشتم هیچ وقت هزینه وسایل نقلیه هم نداشتم با اتوبوس میآمدم و اشک میریختم با خودم میگفتم چند سال قبل چه شرایطی داشتم و اما الان چه شرایطی دارم
در اراک به واسطه شغلی که داشتم، شرکت برای من خانه تهیه کرد. انقدر شبها مواد مصرف میکردم که در رختخواب خوابم میبرد و به امید اینکه صبح بیدار نشوم انقدر مواد میزدم که فقط تمام شود این زندگی.
یک شب که مواد زیادی زده بودم داشتم در گوشی نگاه میکردم، و در واتساپ دیدم آقای حمید سعادت شال کمک راهنمای گرفتند. انگار تلنگری شده بود برای من،تا صبح گریه کردم. صبح زنگ زدم به حمید آقا و گفتم من قبلاً کنگرهای بودم و این شرایط برای من پیش آمده است.
و اینگونه شد که آمدم شعبه گاوخانه و شروع کردم به سفر کردن، و متوجه شدم که فقط کنگره و روش DST و آموزشهای کنگره و آمدن در کنگره هست که میتواند به من کمک کند.
اوایل سفرم بود، ۴الی ۵ ماه از سفرم گذشته بود در اوج بی پولی بودم،چند سال قبل در ترکیه وعراق کار انجام داده بودم، و خیلی پول طلب داشتم. وقتی سفرم را شروع کردم دریچهها و روزنههای نور باز شدند. پولی را که چند سال بود من دنبالش بودم و هیچ موقع بهم نرسید. یک روز از عراق با من تماس گرفتند و شماره حساب خواستند و پولی را به حسابم واریز کردند.
وقتی که در راه درست و صراط مستقیمی که آقای مهندس میگوید، اصلاً مستقیم نیست همیشه بالا و پایین دارد. ولی خداوند همیشه کنارت است و به شما کمک میکند. الان که من اینجا نشستم از لحاظ مالی چیزی از خودم ندارم و همه متعلق هست به کنگره
۶۰
این را یاد گرفتم طبق آموزشهایی که در کنگره۶۰ گرفتهام، در مجالسی که چایی گرفتند جلوی شما ،تا زمانی که آن سینی چای جلوی شما هست و برای دیگران چای بر میدارید سینی جلوی شما هست. اما کافی است یکی از استکانهای چای را بردارید برای خودتان به محض برداشتن سینی از جلوی شما میرود.
این اتفاق در زندگی من افتاده است. پول چیز خوبی است، یکی از انرژیهای مثبت در انسان پول است.تا زمانی که با بخشیدن ترکیب شده و من یاد گرفتهام که ببخشم برای خودم، نه برای کسی، نه برای کنگره،نه برای دیده شدن، من بخشیدن را برای خودم میخواهم قدردان باید باشم. یکی از آن قدردان بودن من در سفر اول و دوم بخشیدن هست.
در آخر هم از همه سپاسگزارم از آقای مهدی راهنمای عزیزم که خیلی در سفر به من کمک کردند.از آقای مهندس و خانواده محترمشان خیلی سپاسگزارم. و همه جا گفتهام من بچه اراک هستم. و هر وقت میروم تهران و برمیگردم و میرسم سهراه خمین خوشحال هستم که اینجا رسیدم.ممنون که به صحبتهای من گوش داده اید
تایپ وضبط سخنان استاد؛ مسافر محمد(لژیونششم) مسافر مهدی (لژیونهفدهم)
تنظیم خبر و ویراستاری؛ مسافر مهدی (لژیونپانزدهم)
«مسافرینشعبهپرویناعتصامیاراک»
- تعداد بازدید از این مطلب :
450