سلام دوستان، بهرام هستم، یک مسافر. آخرین آنتیایکس مصرفی من تریاک و شیره بود که با روش DST و داروی OT درمان شدم. سفر اول من ۱۱ ماه طول کشید و با کمک راهنمای بزرگوارم، آقا سجاد از لژیون پنجم هیدج، به رهایی رسیدم. اکنون نزدیک به ۷ سال و ۳ ماه از رهایی من میگذرد. تصمیم دارم مقالهای درباره هفته بنیان بنویسم.
خداوند را هزاران بار شکر میکنم که امروز توفیق حضور در کنگره ۶۰ و خدمتگزاری در این مکان مقدس را دارم. من نیز هفته بنیان را به جناب آقای مهندس، خانواده محترمشان و تمامی اعضای کنگره ۶۰ تبریک میگویم. جناب آقای مهندس فرمودهاند که هفته بنیان، هفته همه اعضای کنگره ۶۰ است؛ تولد همه اعضای کنگره ۶۰ است. من نیز این روز را تبریک عرض میکنم.
جناب آقای مهندس، در پانزدهم آذرماه سال ۱۳۷۶، پس از سفر اولشان، به اصطلاح کار کنگره را آغاز کردند. پس از ۱۷ سال اعتیاد، با یأس و ناامیدی بسیار و ترکهای ناموفق متعدد، سرانجام به روش DST موفق به درمان و رهایی شدند. در کتاب ۶۰ درجه زیر صفر نیز به این موضوع اشاره شده که این رویداد برای ایشان و خانواده محترمشان باوری در ناباوری بود. حتی خانواده نیز باور نداشتند که پس از ترکهای متعدد، آقای مهندس واقعاً به رهایی برسند. خدا را شکر میکنم و از آقای مهندس، دوستان قدیمی، دیدهبانهای محترم که ستونهای کنگره هستند، همچنین از دیدبان هایی قدیمی، آقای خان، آقای لشکری و آقای کورش آذرپور، که در ابتدای راه کنگره نقش بزرگی داشتند، تلاش این عزیزان بود، که کنگره به اینجا رسید. اگه کنگره به این شکل به اینجا رسیده که به روز، داره کارش رو انجام میدهد، و درحال جهانی شدن است، بخاطر زحماتهایی هستش که دوستان کشیدند. صمیمانه سپاسگزارم.
من سفر اول خود را در هیدج آغاز کردم و از افرادی همچون آقای حمید احمدخانی، آقای آیت بهرامی، آقای سعید صالحی، آقای جعفر بهرامی، عباس آقای رجبی و راهنمای عزیزم، آقا سجاد حسینی، قدردانی میکنم. این عزیزان با زحمات و تلاشهایشان کنگره را به جایی رساندند که من و دیگران بتوانیم به راحتی در آن درمان شویم. اگر این عزیزان و یاران آقای مهندس در روزهای اول نبودند، کنگرهای وجود نداشت و من امروز به این حال خوب نمیرسیدم.
من حدود ۱۱ ماه در هیدج سفر کردم و نزدیک به ۵ سال، هفتهای ۴ تا ۵ جلسه، از فاصله ۱۴۰ تا ۱۵۰ کیلومتری به هیدج میرفتم و برمیگشتم. اکنون که به گذشته فکر میکنم، خدا را شکر میکنم که آقای مهندس بودند و ایستادگی کردند. هر چقدر از این هفته خوب و میمون بگویم، کم گفتهام. ماندگاری کنگره و بچههای آن به دلیل سرمشقها و آموزشهای ارزشمند آقای مهندس است.
در مقایسه باNGOهای دیگر، کنگره ۶۰ کاملاً متفاوت است. آنها منبع آموزشی مشخصی ندارند و کارشان تکراری است؛ ۳۰ساله ۴۰ساله یه حرف رو میزنند، که من فقط برای امروز زنده ام، اما در کنگره ۶۰، با آموزشهای دقیق و علمی، تحولی واقعی در درمان اعتیاد ایجاد شده است. آقای مهندس مستحکم ایستادند و درمان اعتیاد را انجام دادند و اکنون به دنبال درمان بیماریهایی نظیر سرطان و بسیاری از بیماریهای دیگر هستند. مطمئنم که آقای مهندس روزی که کنگره را بنیان نهادند و روش DST را پیدا کردند، چنین روزهایی را میدیدند و باز هم مطمئنم که آینده درخشانی در انتظار کنگره ۶۰ است و مردم جهانی شدن کنگره 60راخواهند دید.
وقتی یکسالگی رهاییام را جشن گرفتم، خانوادهام را به هیدج بردم. مادر مهربانم در آنجا اعلام کردند که مایلند زمین پدری خود را وقف کنگره کنند. با هماهنگی آقای خدامی و اجازه آقای مهندس، کار را آغاز کردیم. روز اول با کمک بچهها در پارک نزدیک به ۴۰۰ میلیون تومان جمعآوری کردیم. حدود ۱۰ تا ۱۵ نفر بودیم و کار ساخت کنگره ۶۰ شعبه تاکستان را شروع کردیم. این ساختمان با همت و تلاش بچههای کنگره ظرف مدت ۶ ماه ساخته شد.
از تمامی عزیزانی که در ساخت زمین و کنگره ۶۰ شعبه تاکستان مشارکت داشتند، صمیمانه سپاسگزارم. چه قدیمیها، چه کسانی که اکنون حضور ندارند، چه مرزبانان و اعضای سفر دوم. همه این افراد نقش مؤثری در شکلگیری و پیشرفت کنگره داشتند. از محمد عزیز و گروه سایت نیز تشکر میکنم که این فرصت را به من دادند.
در پایان، یک بار دیگر هفته بنیان و بیستوهفتمین سال رهایی آقای مهندس را از بند اعتیاد، به خودشان، خانواده محترمشان و دیدهبانهای گرامی تبریک عرض میکنم. متشکرم.
تایپ:مسافرحسن لژیون یکم
تنظیم وارسال:مسافر محمد لژیون یکم
نمایندگی ایران
- تعداد بازدید از این مطلب :
110